یست و یکمین شماره هفته نامه «نگاه پنجشنبه» با ویژه‌نامه‌ای خواندنی و متفاوت درباره زنده یاد مهدی اخوان ثالث روی دکه روزنامه فروشی‌ها نشست.

به گزارش خبرآنلاین، جدیدترین شماره هفته نامه کتاب هفته «نگاه پنجشنبه» با ویژه نامه ای خواندنی درباره زندگی و آثار شاعر محبوب معاصر، مهدی اخوان ثالث با عنوان «زمستان است» پرونده ای برای درویش خجسته جان خراسان منتشر شد. در این شماره یادداشت ها و گفتارهایی از «محمدعلی سپانلو، صادق زیباکلام، سیدعلی میرفتاح، عباس عبدی، هوشنگ ماهرویان، اسماعیل امینی، آیدا سرکیسیان و...» به چشم می خورد.

در بخشی از این شماره هفته نامه گفتگویی با همراه همیشگی اخوان و ادیب معاصر «مرتضی کاخی» انجام شده که بخش هایی از آن را در ادامه می خوانید:

«- اخوان ثالث ارتباط خاصی با نیما دارد که با دیگران بسیار متفاوت است. اولاً نیما از لحاظ شخصی رفتار غیرقابل توجیه و بدی با اخوان داشته، بعد از کودتای 28 مرداد نیما جملات بدی را به زبان آورد آن هم درست زمانی که دستگاه وقت به نیما اتهام توده‌ای بودن و چپ‌گرایی زده بود. او گفته بود: «من اصلاً چپ نیستم و این آدم‌های وقت‌گیر مثل اخوان و شاملو که دور من جمع می‌شوند عضو حزب توده ایران هستند» خب این حرف نیما بیشتر از همه به اخوان‌ثالث لطمه زد، در کتاب «بامداد در آینه» هم از زبان شاملو آمده است: «وقتی در زندان لشگر 2 زرهی با اخوان بودیم اصلاً مرا شکنجه نکردند اما اخوان را بسیار کتک زدند و او شکنجه‌های سختی را تحمل کرد» حالا چرا برای اخوان بیشتر گران تمام شد یکی از دلایلش آن بود که شاملوی عزیز، پدرش به هرحال سرهنگ بود و کمی مراعات احمد را می‌کردند. علی‌رغم تمام این زشتی‌ها که نیما با این دو شاعر که از مهم‌ترین پیروانش بودند خصوصاً با اخوان ثالث انجام داد باید بگویم مهم‌ترین جریانی که باعث تثبیت حرکت نیما و شخص او در ادبیات ایران شد شاملو و اخوان بوده‌اند، ببینید من در متن این جریان درست در زمانی که خشت به خشت آن را روی هم می‌گذاشتند حضور داشتم و با آن بزرگ شدم. شاملو و اخوان ثابت کردند که شاعر در اختیار وزن و قافیه نیست، بلکه وزن و قافیه در اختیار شاعرند و این نکته بسیار مهمی است که نباید هاشور بخورد. اما اخوان در غائله ضدیت منتقدان علیه نیما حق بزرگی بر گردن نیما دارد، منتقدان نیما اعتقاد داشتند نیما اصلاً وزن و قافیه را نمی‌شناسد و به قول معروف اهلیت این قضایا را ندارد، اخوان آمد و یک وزن خاص را در شعر نو ترویج داد و بعد کتاب «بدعت‌ها و بدایع نیما» را نوشت، او کار نیما را برای شاعران مخالف نیما و استادان به قول شاملو «فسیل‌های عینکی!» دانشکده ادبیات جا انداخت طوری که آنها را سر جایشان نشاند، قبل از این حرکت اخوان، کسی این کار را نکرده بود چرا که حتی کسانی مثل شاملو و همگنانش احاطه‌ای را که اخوان بر شعر کلاسیک و عروض فارسی داشت ابداً نداشتند.
 

- اخوان در شعر خودش می‌گوید: «من مرثیه‌خوان وطن مرده خویشم...»، او وقتی می‌بیند بر سر بازار دارند چوب حراج بر تن وطنش می‌زنند می‌گوید وای از این وطنی که یک چیزهایی داشت و به سبک و شیوه خودش از آن صحبت می‌کند مثل شعر «باغ من»؛ در این شعر، باغ مفهوم وطن است و او از باغ خودش عاشقانه حرف می‌زند، اخوان شاعر لحظه‌هایی است که در آن زیسته است و آزادی او دنبال مد روز نبود: «باغ بی‌برگی که می‌گوید که زیبا نیست؟/ داستان از میوه‌های سر به گردون‌سایِ اینک خفته در تابوت پست خاک می‌گوید/ باغ بی‌برگی خنده‌اش خونی است اشک‌آمیز/ جاودان بر اسبِ یال‌افشانِ زردش می‌چمد در آن/ پادشاه فصل‌ها، پاییز»، اینجا برخلاف نظر عده‌ای، او دارد از باغش تعریف می‌کند او نمی‌گوید: «باغ بی‌برگ» بلکه می‌نویسد: «باغ بی‌برگی!» یعنی باغ هست اما دچار بی‌برگی شده است و میوه ندارد اما باغ سر جایش محکم ایستاده. «به عزای عاجلت ای بی‌نجابت باغ/ بعد از آن که رفته باشی جاودان بر باد...» این همان باغ است اما در حالت دیگر، باغ برای اخوان ایران است در حقیقت، و اگر اذیتش بکنی از باغش تعریف می‌کند اگر هم بخواهند بی‌جهت این باغ را بالا ببرند می‌گوید: «جوی خشکیده است و از بس تشنگی دیگر/ بر لب جو/ بوته‌های بارهنگ و پونه و خطمی/ خوابشان برده است» اینجا اخوان می‌‌گوید دیگر بیهوده از این باغ تعریف نکنید. این باغ یک عظمتی داشته اما دیگر اجازه ندارید به عظمتش توهین کنید. «ای پریشان‌گوی مسکین پرده دیگر کن/ پور دستان جان ز چاه نابرادر درنخواهد برد» اینکه اخوان در شعرش تنها مویه می‌کند فقط می‌تواند برداشت یک آدم سطحی‌نگر و بی‌اطلاع باشد که می‌خواهد با برچسب گذاشتن بر دیگران، تکلیف قضایا را روشن کند، مثل آن است که به یک وکیل یا قاضی بیست پرونده جزایی بدهند و او هم سرسری یک ماده را بردارد و بچسباند به ماجرا و خلاص. که چنین قضاوتی جز نتیجه بی‌اطلاعی نسبت به اعماق فاخر فارسی و بی‌مایگی قضاوت‌کننده‌ای از این دست، نیست.
 

- اسپانیایی‌ها اعتقاد دارند شعری که ترجمه بشود دیگر شعر نیست در واقع اتفاقاتی که در یک زبان خاص می‌افتد تکلیف شاعر را کاملاً مشخص می‌کند. وقتی شعر «تی اس الیوت» و یا «ازرا پاوند» را ترجمه می‌کنید به هیچ‌وجه در زبان فارسی به صورت دقیق و کامل پیاده نمی‌شود. من در امریکا که بودم یک بار دیدم پشت جلد مجله‌ای مینیاتوری کشیده‌اند و زیر آن بیتی از حافظ آورده‌اند که در متن اصلی شعر ترکیب «کرشمه ساقی» به کار رفته بود اما ترجمه‌ همین ترکیب به زبان انگلیسی اینطور آمده بود: «طنازی گارسون میخانه!» از شما می‌پرسم، آیا واقعاً حافظ در شعرش چنین حرفی زده است؟ خب اینها وقتی شعر اخوان را می‌خوانند، می‌بینند نمی‌توانند از این کارها بکنند و افتضاحات ترجمه‌ای راه بیندازند بعد می‌گویند شعرش ترجمه‌ناپذیر است. شاملو چند بار این داستان را به من گفته بود که پیش از انقلاب زمانی در امریکا به دانشگاه «پرینستون» دعوت شده بودم برای شعرخوانی، در آنجا چند تا از شعرهای مرا چند ایرانی شعرشناس و شعرخوان به انگلیسی ترجمه کرده بودند و خواندند اما حاضران در مجلس هیچ عکس‌العملی از خود نشان ندادند جز بی‌اعتنایی به شعر. شاملو می‌گفت وقتی وضع را از این قرار دیدم از جای خود برخاستم و پشت تریبون رفتم و یکی از شعرهای خود را به فارسی خواندم، چنان تشویق و غلغله‌ای در مجلس به راه افتاد که نظیر آن را هرگز ندیده بودم. شاملو می‌گفت آدونیس و نزار قبانی هم از جمله شاعران حاضر در آن مجلس بودند. آنها با اینکه هیچ اطلاعی از شعر و زبان فارسی نداشتند آن طور که خودشان می‌گفتند حظ وافری برده بودند.

 

- من می‌خواهم بپرسم از این آقایان مترجم، این الف‌ها را شما چطور در انگلیسی می‌توانید پیاده کنید؟ وقتی می‌گوید: «به یاد یار و دیار آنچنان بگریم زار...» این اصلاً قابل ترجمه نیست و در الف‌هایش شور وحشتناکی فراتر از تجملات زبان انگلیسی وجود دارد. ببینید کلام را خلاصه کنم که شعرهای درجه یک ایران نظیر شعرهای شاملو و اخوان اصلاً به‌طور کامل قابل ترجمه نیستند.»

 

در این شماره همچنین صفحاتی ویژه به احترام «ناصر فرهنگ فر» و همچنین پرونده ای کوچک برای نوستالوژی نوار کاست منتشر شده است. برای تهیه این هفته نامه خواندنی که با قیمت 3هزار تومان منتشر شده علاوه بر روزنامه فروشی ها می توانید به کتاب فروشی های معتبر تهران و شهرهای بزرگ مراجعه کنید.

ساکنان پایتخت برای اشتراک این نشریه و تهیه شماره های پیشین می توانند با شماره 20- 88557016 سامانه اشتراک محصولات فرهنگی؛ سام تماس بگیرند و نگاه پنجشنبه را هر هفته در محل کار یا منزل -بدون هزینه ارسال- دریافت کنند. هموطنان سایر شهر‌ها نیز با پرداخت هزینه پستی ارسال، می‌توانند تلفنی سفارش خرید بدهند.

6060

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 238849

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 2 =