۱ نفر
۲۳ شهریور ۱۳۹۱ - ۰۹:۲۶

«جعفر توزنده‌جانی»، رمان «کرمی که هیولا شد» را در بیست و شش بخش به نگارش درآورده و از سوی انتشارات «کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان روانه بازار نشر کرده است.

فارس گزارش داد: این نویسنده در حاشیه کتابش اینگونه نوشته است: سال 1341 در نیشابور به دنیا آمدم. اوایل اصلاً به فکر نویسندگی نبودم. کتاب زیاد می‌خواندم اما اهل نوشتن نبودم. این معلم درس آیین نگارش سال اول دبیرستان بود که مرا به سمت نوشتن سوق داد.

آبان 56 خاطره‌ای به عنوان تکلیف نوشتم و سر کلاس خواندم، هم معلم و هم بچه‌ها از آن خوششان آمد. معلم گفت مرا تشویق کنند اما در پایان این را هم گفت که عوض خاطره، داستان نوشته‌ام. همین حرف کافی بود که دست به قلم ببرم و خاطراتی را که داشتم با خیال‌هایم آمیخته کنم و داستان بنویسم.

نخستین کتابم هم با عنوان «کوزه‌های آب» در سال 71 به چاپ رسید، مجموعه‌ای از داستان‌هایی بود که قبلاً در کیهان بچه‌ها چاپ شده بود. چند سالی را هم در هرمزگان گذراندم. مدتی مسئول انجمن تئاتر شهرستان میناب بودم و بعد انجمن قصه بندرعباس را پایه‌گذاری کردم. چندتایی هم رمان نوشته‌ام و دو مجموعه داستان. از کارهایم می‌توانم «مهمانی دیوها» را نام ببرم یا «چرا دریا عصبانی شد» و «افسانه سه پادشاه».

 

«جعفر توزنده‌جانی» رمان «کرمی که هیولا شد» اینگونه آغاز می‌کند:

همه چیز از روزی شروع شد که مجید می‌خواست با کیف دومش به مدرسه برود. او دو تا کیف داشت. هر چند روز با یکی می‌رفت مدرسه و تا دلش را می‌زد، آنرا می‌گذاشت توی انباری گوشه اتاقش و کیف دیگر را بر می‌داشت؛ اما همیشه فراموش می‌کرد قبل از این که کیف را بگذارد توی انباری، داخلش را خالی کند و کیف همان‌ طور با کلی آشغال مثل خرده‌های چیپس، بیسکویت، تکه‌های کاغذ و کمی از نان ساندویچی که نتوانسته بود همه‌اش را بخورد، توی انباری می‌ماند. مامان هم همیشه به او می‌گفت، اگر آشغال‌ها زیاد تو کیف بماند، کرم می‌کندو یک بار هم برای اینکه او را بترساند گفت، ممکن است این کرم بشود هیولا و شب که خوابی، بیرون بیاید و تو را بخورد.

آن روز صبح هم وقتی کیف قبلی را از توی انباری برداشت و آنرا روی میز وارونه کرد، یک عالمه آشغال ریخت بیرون. باور نمی‌کرد توی کیفش این همه آشغال داشته باشد. مامان راست می‌گفت که کیفش سطل آشغال است. همین که خواست آشغال‌های روی میز را توی سطل خالی کند، چشمش به چیزی افتاد. تکه کاغذی روی میز داشت حرکت می‌کرد. فکر کرد اشتباه دیده، اما خوب که نگاه کرد دید کاغذ واقعاً دارد حرکت می‌کند. حتماً چیزی زیر کاغذ بود؛ شاید مورچه؛ شاید هم سوسک. اگر کرم باشد چی؟ دست جلو برد تا کاغذ را بردارد که سری گرد و کوچک از زیر کاغذ بیرون آمد.

انتشارات «کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان» رمان «کرمی که هیولا شد» را در 223 صفحه و با قیمت 2500 تومان روانه بازار نشر کرده است.

6060

کد خبر 242781

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین