روز چهارشنبه 4 مهر، یک روز پس از انتشار کاریکاتوری در روزنامه شرق، با عث تعطیلی این روزنامه شد. برخی نمایندگان مجلس و رسانه ها این کاریکاتور را توهین به رزمندگان دانستند. نهایتا بعد از ظهر همان روز هیات نظارت بر مطبوعات روزنامه شرق را توقیف و مدیر مسوول آن نیز با حکم قضائی بازداشت شد. دکتر حسین کچوئیان استاد دانشگاه و عضو شورای عالی انقلاب در گفتوگو با سایت الف این کاریکاتور را تحلیل کرده که بخشهایی از صحبت های او بدین شرح است.
-مسأله اول این است که کاریکاتور مذکور چه معنایی داشته و یا چه معنایی از آن قابل استنباط است. برای بحث در این مورد مقدماتی لازم است که مهمترین آن به چگونگی استنباط از یک کاریکاتور بطور کلی برمی گردد. یک کاریکاتور نظیر هر متن نمادین دیگر، و بلکه بیشتر از هر متن دیگری قابل تعبیر و تفسیر است. اما نکته مهمی که نباید مورد غفلت قرارگیرد، این است که تفسیر یک متن دلبخواهی نیست والا اصولا دیگر کاریکاتور کشیدن و متن نوشتن بیمعنا میشد.
-متون، خصوصا یک کاریکاتور بر روی تفسیرها باز میباشند، اما تفسیر درست محدود به حدودی است که عمدهترین آنها نمادهای بکارگرفته شده در کاریکاتور است. اما نمادها و تصویر نمادینی که یک کاریکاتور از آن تشکیل میشود، تنها وجهی از عناصر ذی نقش در تفسیر آن است. درحقیقت، معنای یک کاریکاتور تحت دو دسته ازعناصر مشخص میشود. عناصری که ذکر شد، عناصر درون متنی میباشد. اما معنای یک کاریکاتور به عناصر بیرون متنی نیز مربوط میگردد. زمان و مکان، اینکه کاریکاتور توسط چه کسی کشیده شده است، یا اینکه در کجا و چه نشریهای منتشر شده نیز در معنای آن مؤثر است.
- بر اساس ویژگیهای درونی کاریکاتور شرق و بدون در نظرگرفتن وجوه بیرونی، این کاریکاتور میخواهد معنای عامی را منتقل کند که معنای بسیار درستی نیز هست. موضوع مورد توجه کاریکاتور یا معنایی که از آن به شکل کلی فهم میشود، بسیار مورد بحث قرارگرفته است. در یک جامعه گروهی از مردم یا همگی ممکن است تحت تأثیر جو وفضا یا بدلایل دیگر بگونهای عمل کنند که مانع از دیدن حقایق و واقعیتها توسط خود و دیگران شوند. مثلا ممکن است یک گروه یا یک فرد در موقعیتی باشد که با چنان قوت و نفوذی نظر خود را در جامعه منتشر کند که تحت تأثیر فضای حاصله دیگران با قبول آن نظر دیگر اساسا نتوانند واقعیت موجود را به شکل دیگری و به نحو درست آن ببینند. این همان چشم بندی است که در کاریکاتور افراد پشت سرهم به چشم یکدیگر میزنند.
-تا آنجایی که به متن کاریکاتور مربوط میشود، هیچ نماد و یا عنصری که بتوان این کاریکاتور را به دفاع مقدس یا تظاهرات کنونی مسلمانان مربوط کرد، در آن وجود ندارد. در واقع، برعکس این میتوان گفت که کاریکاتور فی نفسه ذهن را از این دو موضوع دور میکند.
-شکل و شمایل افراد، صورت یا لباس و کلیت ظاهر جسمانی آنها هیج شباهتی به رزمندگان و بسیجیها ندارد؛ بلکه هیچ نشانه خاصی مثلا ریش که معرف مسلمانان است بطور خاصی در کاریکاتور نیست که بتوان آن را به تظاهرات جهانی مسلمانان مرتب ساخت؛ شما میدانید که منتقدین غربگرای تحرک مسلمانان در این موارد عمدتا آن را به افراطیها مرتبط میکنند که شمایل مشخصی دارند که در این کاریکاتور اشاراتی به آن نیست.
-تنها عنصری که در آن میتواند موهم تفسیر برداشت شده از کاریکاتور شرق باشد، وجود صف و تجمع افراد است. اما این عنصر به تنهایی نمیتواند برای چنین تفسیری کفایت کند، مگر تنها رزمندگان در عالم صف میبندند؟ آیا مردم برای دریافت کالا یا خرید صف نمیبندند؟ اینکه چشم بند را نیز مرتبط با سربند رزمندگان بدانیم نیز هیچ وجه وجیهی ندارد! اما احتمالا تفسیر مذکور را میتوان متأثر از عوامل غیرمتنی دانست، یعنی تصور میکنم که تفسیر مذکور عمدتا بر مبنای عوامل برون متنی صورت گرفته باشد.
-احتمالا عدهای این را مبنای خوبی دانستهاند که چون کاریکاتور در هفته دفاع مقدس منتشر شده است، میخواسته به رزمندگان اشاره کند. اما سؤال این است که این روزها ما صف یا تجمعات خرید سکه و ارز داریم که به لحاظ زمانی تازگی بیشتری هم دارد. چرا کاریکاتور را متوجه آن ندانیم؟ از این روی در نهایت به نظر میرسد اینکه این کاریکاتور در روزنامهای منتشر شده که رویکرد خاص و بلکه انتقادی نسبت به بسیجیان یا تظاهرات مسلمانان دارد در تقویت ارتباط آن به رزمندگان بینقش نبوده است.
-روزنامهها هر مطلبی را که منتشر میکنند، خاصه کاریکاتورها را بر اساس مناسبتهای زمانی و مکانی انتخاب میکنند. البته، این قاعده کلی استثناء هم دارد، اما در فقدان دلیل برای استثناء مبنای فهم و تفسیر قاعده است. بعلاوه، سوابق ناشر نیز یکی از مهمترین مبانی فهم منتشرات روزنامه یا هر متنی است. اصولا، اینکه چه کسی سخنی را میگوید، مبنای معقول فهم عمومی است. اگر یک دانشنمد یک لفط را در زمان و مکان خاصی بکار ببرد، با اینکه یک فرد معمولی همان لفظ را در شرایط عادی بکارببرد، در معنای آن لفظ مؤثر است.
-با وجود درستی توجه به سوابق روزنامه شرق و رویکرد آن به بسیجییان یا مبارزات ضدغربی مسلمانان برای فهم معنای دقیق کاریکاتور، مسأله عمده این است که آیا متن اجازه چنین تفسیری را میدهد یا نه! اگر در متن هیچ نماد و عنصر خاص و مشخصی که اجازه چنین تفسیری بدهد نباشد، نمیتوان باعتبار عناصر بیرونی و سوابق ناشر یا زمان انتشار کاریکاتور این تفسیر را موجه ساخت. بنظر بنده متن، تفسیر مطرح شده براساس عوامل بیرونی را نیز موجه و معقول نمیسازد، خاصه اینکه بعضی از این عوامل، یعنی اظهارات کاریکاتوریست نیز برخلاف این تفسیر است.
-یک قاعدهای در قضا هست که در مباحثات آماری نیز بکار میرود. مطابق این قاعده، جایی که احتمال مجازات کردن یک بیگناه در مقابل احتمال فرار مجرمی از مجازات وجود دارد، احتمال دوم معقولیت داشته و باید بدان عمل کرد. یعنی فرض کنیم کاریکاتوریست و روزنامه به طور قطع نیت سوء داشته و مجرم باشند. اما چون با توجه با ابهامات موجود مجرمیت آنها محرز نیست، اگر با آنها برخورد نکنیم مجرمی از مجازات گریخته است. اما با توجه به این ابهامات این احتمال نیزهست که واقعا خطایی واقع نشده باشد. حال، ما با دواحتمال مذکور روبروییم که در یک طرف مجازات بیگناه و در طرف دیگر فرار مجرم است.
-تساهل و تسامح در اینجا کاملا معقول و موجه است زیرا همان طوری که در استدلال بر درستی آن قاعده گفته شده است، برای مجازات مجرم فراری همیشه فرصت هست، اما در صورت کیفردادن بیگناه خطایی غیرقابل برگشت صورت گرفته است.
-بر اساس این مبنا، این طور به نظر میرسد که برخوردهای صورت گرفته به هیچ رو موجه نباشد. در واقع، این برخوردها بیتناسب نیز هست. این را نیز باید در نظر بگیریم که کاریکاتوریست و مسؤلان روزنامه به اشکال مختلف اتهام را رد کردهاند و حتی اظهارات کاریکاتوریست میتواند به معنای نوعی عذرخواهی نیز تلقی گردد. البته اینکه در روند قانونی چه حکمی صادر شود، بیرون از بحث حاضر است. بحث در مورد دوستانی است که در موضوعی با اینهمه ابهام و شک، فضایی چنین تند به وجود آوردهاند.
-شنیدم حتی بعضی میخواستند که در مقابل دفتر روزنامه تجمع کنند؛ خوشبختانه آنها دریافتند که در بستر موقعیت کنونی و باتوجه به تظاهرات جهانی مسلمانان، اینکار حتی اگر موجه هم میبود، بازکردن جبههای فرعی و موجب مخدوش شدن تحرکات جهانی میشد.
-بنده نهایتا دادن تذکر به کاریکاتوریست و روزنامه را کافی میدانم. شنیدم بعضی تحلیلهای عجیبی مطرح کرده و بر اساس آن این برخودها را توجیه مینمایند. از جمله گفتهاند در واقع انتشار این کاریکاتور نوعی آزمون یا تست کردن حساسیتها بوده است تا در صورت عدم حساسیت مردم، گستاخیهای بیشتری صورت بگیرد. از این بگذریم که موضوعی مشکوک مبنای چنین تحلیل و بدنبال آن این برخوردهاست. این دوستان درنظر نمیگیرند که درک کاملا غلطی نیز از موضع مخالفین خود و برنامههای آنها دارند.
-به هزار دلیل پیدا و پنهان، منتقدین و معارضین داخلی به هیچ رو به دنبال تندکردن فضا و ایجاد جو برخورد یا تنش و درگیری نیستند، بلکه راهبرد کلی آنها، برای برگشت به صحنه بازی و عرصه سیاست، آرام سازی و عرضه خود به عنوان نیروهایی معتقد به نظام و معتقد به بنیانها و ارزشهای انقلاب است. واقعا، چه نفعی برای آنها وجود دارد که با انتشار یک کاریکاتور، تعرضی این چنینی، آنهم به ارزشهای مورد اجماع خاصه و عامه مردم، داشته باشند؟
57246
نظر شما