برخورد نیروی انتظامی با فضای کسبوکار را باید در دو فصل جداگانه مورد بررسی قرار داد. نخست عملکرد این نیرو به عنوان ضابط قوه قضائیه و دیگری نحوه تعامل نیروی انتظامی با اصناف و اتحادیهها جهت انجام وظایف قانونیاش. در بخش نخست که موضوع کاملاً بدیهی و مشخص است. نیروی انتظامی در سالهای اخیر به کرات نشان داده که تنها به عنوان ضابط قوه قضائیه عمل میکند و هیچ گاه به طور خودسر در بخش اقتصادی و بازار ورود پیدا نکرده است. با توجه به جایگاه و حساسیتهای خاص بازار تهران، مسوولان ارشد این نیرو به خوبی واقف به نحوه برخورد و تعامل با اصناف و محیطهای کسبوکار هستند. این موضوع هم یک تعارف سیاسی نیست بلکه کارنامه عملکردی نیروی انتظامی هم گواه آن است. تاکنون موردی نبوده که بتوان گفت عوامل این نیرو حداقل در محدوده بازار تهران، بدون داشتن دستور قضایی یا فراتر از محدوده اختیارات و وظایف خود وارد عمل شدهاند.
در مورد بخش قابل توجهی از عملیات اجرایی این نیروها که منوط به تصمیمگیری اداره اماکن است هم شاهد هستیم که عموماً مجمع به یک تصمیم میرسد و به طور رسمی از سوی اداره اماکن این تصمیم ابلاغ میشود و اتحادیهها هم در جریان قرار گرفته و نیروی انتظامی تنها به عنوان یک ناظر برای اجرای این تصمیمات وارد میدان میشود. به همین دلیل هم به نظر میرسد بخش قابل توجهی از اصناف و تجار، اگر هم انتقادی به هر تصمیمی داشته باشند، بیشتر انتقادشان ممکن است به سرمنشأ تصمیمگیری باشد، نه به مجری و اجرایی شدن آن.
البته به این امر هم باید توجه داشت که نحوه اجرا و میزان تعامل نیروی انتظامی برای اجرای برخی از ابلاغیههایی که مربوط به فضای تجاری است، منوط به ایجاد نوعی فرهنگسازی است تا بر اساس آن یک رابطه دوطرفه بین اصناف و نیروی انتظامی برای اجرای برخی از این ضوابط شکل بگیرد. مسلماً این فرهنگسازی و رسیدن به سطح عالی این تعامل زمانبر است. مسلماً در برخی موارد، اصناف تمایل دارند که به جای ورود فیزیکی و مستقیم نیروی انتظامی به برخی اتفاقها این اصناف باشند که در ارتباط مناسب با این نیرو، عملاً بستر اجرایی شدن تصمیمات بالاتر را فراهم کنند تا دیگر نیاز به حضور مستقیم عوامل این نیرو نباشد. نمیتوان گفت در حال حاضر به چنین چشماندازی رسیدهایم اما به هر روی نحوه تعامل دو طرف به گونهای است که تحقق این دست انتظارات هم دور از دسترس نیست.
از سوی دیگر حداقل در محیط بازار تهران به نظر میرسد در یک مورد دیگر باید به عملکرد نیروی انتظامی توجه کرد و آن حضور نامحسوس عوامل این نیرو در برخورد با برخی بازارهای قاچاق و غیررسمی است. این مورد هم در سالهای اخیر توانسته تاثیر مثبت خود را به فضای کسبوکار در قلب اقتصادی تهران بگذارد. چرا که در بسیاری از موارد همین حضور نامحسوس، سبب ایجاد ناامنی برای این بخش از بازار شده و به تبع آن فضا برای بازار رسمی، بازتر شده است.
در همه این موارد آنچه مشترک به نظر میرسد اطمینانی است که بدنه بازار تهران به نیروی انتظامی دارند و باید از این نگاه و رابطه مناسب، استفاده بهینه را کرد. هر چند هنوز تا رسیدن به نقطه مطلوب فاصله داریم. به هر حال تامین امنیت بازار تهران امری ساده نیست و از قضا از پیچیدگیهای خاصی برخوردار است و همین که میبینیم میزان ناامنی، دزدی و مواردی شبیه این همواره رو به کاهش است، نشاندهنده این است که بازار و نیروی انتظامی توانسته به سطحی از تعامل و سوددهی دوطرفه برسد. هر چند باید تاکید کرد که تا رسیدن به وضعیت مطلوب و ایدهآل باید دو طرف به همدیگر اعتماد بیشتری کنند و به یکدیگر یاری بیشتری برسانند.
* دبيرکل انجمن هاي اسلامي اصناف و بازار
3939
نظر شما