به گزارش خبرآنلاین بر اساس منابع تاریخی شیعه، امام جواد(ع) هنگامی که بعد از پدر عهده دار مقام امامت شد، دوران نوجوانی اش را سپری می کرد.این اتفاق نخستین بار در زندگی پیشوایان اهل بیت در شخص امام جواد (ع) مصداق پیدا کرد. اگرچه صغر سن، گواهی بر امامت امام نهم(ع) بود اما در آن روزگار حکام منحرف و کسانی که مخالف امامت ایشان بودند، این مسئله را بهانه ای یافته و بر امامت امام محمد تقی (ع) شبهه وارد می کردند. امام جواد(ع) در فرصت های مختلف به اثبات این موضوع پرداخته و پاسخ هایی اندیشمندانه به مخالفان خود می داد. در ادامه سه نمونه از استدلال ایشان بر اثبات امامتشان را می خوانید.
روایت نخست: امام علی در 9 سالگی یاور پیامبر شد
مرحوم کلینی، و عیّاشی و دیگر بزرگان آوردهاند:
مدّتی پس از آن که حضرت علیّ بن موسی الرّضا (ع) به شهادت رسید، شخصی به نام علیّ بن حسّان نزد امام محمّد تقی(ع)حضور یافت و عرضه داشت:یاابن رسول اللّه! مردم نسبت به مقام و موقعیّت شما که در عُنفوان جوانی امام و حجّت خدا بر آنها میباشی، مشکوک هستند و ایجاد شبهه میکنند؟!
حضرت جوادالائمّه (ع)لب به سخن گشود و اظهار داشت: چرا مردم چنین مطالبی ایراد میکنند؟ خداوند متعال بر حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله این آیه شریفه قرآن را فرستاد: قل هذه سبیلی أدعوا إلی اللّه علی بصیرة أنا و من اتّبعنی [1].یعنی؛ بگو: ای پیامبر! این روش من است که مردم را به سوی خدای یکتا دعوت میکنم با هر که از من تبعیّت و پیروی کند.
بعد از آن، امام جواد (ع)فرمود: به خدا قسم، کسی غیر از علیّ بن ابی طالب از پیغمبر خدا (ص) تبعیّت نکرد؛ و در آن زمان 9 سال داشت و من نیز اکنون 9 ساله هستم. [2]
روایت دوم: معجزه حضرت داود در اثبات نبوت خردسالی که جانشینش شد
همچنین مرحوم کلینی و برخی دیگر از بزرگان آوردهاند:
شخصی خدمت امام محمّد جواد (ع)شرفیاب شد و اظهار داشت: یا ابن رسول اللّه! عدّه ای از مردم نسبت به موقعیّت شما ایجاد شبهه میکنند؟!
امام جواد (ع)در پاسخ چنین فرمود: خداوند متعال به حضرت داوود (ع)وحی فرستاد که فرزندش، سلیمان را خلیفه و وصیّ خود قرار دهد، با این که سلیمان کودکی خردسال بود و گوسفند چرانی میکرد. و این موضوع را برخی از علماء و بزرگان بنی اسرائیل نپذیرفتند و در أذهان مردم شکّ و شُبهه ایجاد کردند. به همین جهت، خداوند سبحان به حضرت داوود (ع)وحی فرستاد که عصا و چوب دستی اعتراض کنندگان و از سلیمان هم بگیر و هر کدام را با علامتی مشخّص کن که از چه کسی است؛ و سپس آنها را شبانگاه در جائی پنهان نما.
فردای آن روز به همراه صاحبان آنها بروید و چوب دستیها را بردارید، با توجّه به این نکته، که چوب دستی هر کس سبز شده باشد همان شخص، جانشین و خلیفه و حجّت بر حقّ خدا خواهد بود.
و همگی این پیشنهاد را پذیرفتند؛ و چون به مرحله اجراء در آوردند، عصای سلیمان سبز و دارای برگ و ثمر شد.
پس از آن، همه افراد قبول کردند و پذیرفتند که او حجّت و پیامبر خدا میباشد. [3]
روایت سوم: اهل بیت، خزینه دار حکمت الهی
همچنین علیّ بن أسباط حکایت کند:
روزی به همراه حضرت ابوجعفر، امام محمّد جواد (ع)از شهر کوفه خارج شدیم.
در مسیر راه به گلّه گوسفندی برخوردیم که گوسفندی از آن گلّه عقب مانده بود و سر و صدا میکرد.
امام (ع)توقّف نمود و سپس به من دستور داد که چوپان را نزد حضرتش احضار نمایم، پس من رفتم و چوپان را خبر دادم؛ و او نیز آمد.
هنگامی که چوپان نزد حضرت وارد شد، امام (ع)به او فرمود: این گوسفند مادّه از تو گلایه و شکایت دارد؛ و مدّعی است که تو تمام شیر آن را میدوشی، به طوری که وقتی نزد صاحبش بازمی گردد، شیری در پستانش نیست.
و میگوید: چنانچه از ظلمی که نسبت به آن انجام میدهی، دست بر نداری و به خیانت خود ادامه بدهی، از خدا میخواهم تا عمر تو را کوتاه گرداند.
چوپان اظهار داشت: یا ابن رسول اللّه! من شهادت بر یگانگی خداوند متعال و رسالت حضرت محمّد (ص) میدهم؛ و این که تو وصیّ و جانشین او هستی. و سپس افزود: خواهشمندم بفرما علم و معرفت نسبت به سخن این برّه را از کجا و چگونه فرا گرفته ای؟
حضرت فرمود: ما - اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام - خزینه داران علوم و غیبها و نیز حکمت های الهی هستیم، همچنین جانشینان پیامبران و وارثان آنها میباشیم؛ و خداوند متعال ما را بر دیگر بندگانش گرامی و مورد توجّه خاصّ قرار داده است، او از فضل و کرمش همه علوم را به ما آموخته است. [4]
پی نوشت ها:
[1]سوره یوسف: آیه 108.
[2]اصول کافی: ج 1، ص 384، ح 8، تفسیر عیّاشی: ج 2، ص 200، ح 100، بحارالانوار: ج 25، ص 101، ح 2.
[3]اصول کافی: ج 1، ص 383، ح 3، نورالثّقلین: ج 4، ص 75، ح 12، حلیة الابرار: ج 4، ص 545، ح 5.
[4]الثّاقب فی المناقب: ص 522، ح 455، مدینة المعاجز: ج 7، ص 396، ح 2404.
/30362
نظر شما