اگر نگاهی به اخبار موسیقی این روزها یا جدول برنامههای تالارهای موسیقی بیندازید، متوجه میشوید که تعداد زیادی از کنسرتهایی که طی همین ماه در حال برگزاری است یا برگزار شده به گروههای کر اختصاص پیدا کرده است. اتفاقی که تا پیش از این به هیچ عنوان در موسیقی ایران مرسوم نبوده است.
یکشنبه شب 30 مهرماه گروه کر نامیرا به عنوان یکی از گروههای صاحب سبک در برج میلاد تهران به روی صحنه رفت. اجرایی که با همکاری UNAIDS و در راستای حمایت از بیماران ایدزی برگزار شده بود.
البته باید گفت که این گروه کر تنها به صحنه نرفتند بلکه همراه با گروهی که حرکات نمایشی را روی سن اجرا میکردند، کنسرت دادند. شاید باورش برایتان سخت باشد اما تمامی صندلیهای سالن همایشهای برج میلاد مملو از جمعیتی بود که در این روزهای گرانی هرکدامشان حداقل 45 هزار تومان از خرجهای روزمرهشان زده بودند و به تماشای اجرای یک گروه کر آمده بودند. به عنوان کسی که سالهاست در زمینه رسانهای موسیقی فعالیت میکنم، با اینکه خودم با چشم خودم این جمعیت زیاد را دیدم که همهشان هم بلیت خریده بودند، اما هنوز باورش برایم دشوار است.
با اینکه در بروشور کنسرت این گروه آمده این گروه اولین گروه کر رسمی پس از انقلاب است، اما راستش را بخواهید تصور میکنم استقبالی که این روزها از گروههای کر و اجراهای آنها میشود را باید مدیون گروه کر دیگری دانست.
تا همین چندسال پیش گروههای کر مختلف همیشه از نبود مخاطب و تعریف نشدن جایگاه موسیقی کرال در ایران گلهمند بودند، حال آنکه این روزها در اغلب شهرستانهای ایران هم گروههای کر فعالیت پررنگ دارند تا آنجا که امروز در خبرها خواندم که گروه کر پاسارگاد شیراز توانسته در فستیوالی در اسپانیا اجرایی خیرهکننده داشته باشد. روندی که از چند سال پیش با موفقیتهای جهانی «گروه آوازی تهران» و اجرای قطعات آکاپلا آغاز شد. گروهی که به زعم من تا به امروز مسبب موفقیتهای کر در ایران و یافتن مخاطب زیاد برای این نوع خاص از موسیقی باشد.
اجراهای متفاوت، پشتکار فراوان در اجراها و همچنین جوایز بینالمللی و اجراهای صحنهای زیاد توانست نه تنها جایگاه این گروه را در میان عامه مردم باز کند و آنها را به عنوان گروهی موفق جا بیندازد بلکه توانست و رشد و ارتقای گروههای کر در ایران کمک شایانی کند. از ثمره این تلاشها، امروز تمامی گروههای کر ایران استفاده میکنند.
بجز مسئله استقبال مخاطبان، باید به نکات دیگری در اجرای گروه کر نامیرا اشاره کرد. اول اینکه فرهاد هراتی به عنوان رهبر این گروه، سالیانی است که عمرش را پای فعالیتهای این گروه گذاشته و به نظرم نتیجه بخش هم بوده است چرا که در حال حاضر شخصیت گروه کر نامیرا با گروههای فعال دیگر در این زمینه کاملا متمایز است و این صاحب سبک بودن اصلا آسان به دست نمیآید. از سوی دیگر ما در کشوری زندگی میکنیم که نه تنها فعالیت گروهی 50 نفره برای سالیان تعریفی ندارد که فعالیت موسیقی کلاسیک و کرال هم در آن چندان تعریفشده نیست. بیشک چنین فعالیتی شایان تقدیر است. صدای پختهء خوانندگان این گروه به خصوص دو تکخوان سوپرانو و همچنین گروه تنور بسیار قابل توجه بود.
در کنار این نکات مثبت چند نکته هم به نظرم آمد که برای بهبود کار این گروه شاید یاریدهنده باشد؛ اول اینکه فرهاد هراتی در مقام رهبر این گروه در بخشهای زیادی از این اجرای یک ساعته به تکخوانی میپرداخت.
بیشک نیت هراتی ار این اجراهای سلو خیر بوده و کمک به پرفورمانس بهتر گروه، اما واقعیت این است که اگر در این سالیانی که او این گروه را تاسیس کرده نتوانسته خوانندهای متبحر - در سطح خودش - تربیت کند، فایده این کار گروهی چه بوده؟ ضمن اینکه وقتی رهبر یک گروه در بخشهایی از اجرا، روبروی گروه میایستد و چوب رهبری را در دست میگیرد، قطعا هدفش هدایت گروه است. در واقع گروه بدون حضور او نمیتواند اجرای شایستهای داشته باشد. حال آنکه وقتی رهبر گروه در قطعات بسیاری کنار آنها به عنوان خواننده ایستاده باشد، عملا ماهیت خود و کارش را زیر سئوال میبرد چرا که اگر گروهی بتواند در اجرای چندین قطعه بدون حضور رهبری آنها را اجرا کند، در بقیه قطعات هم میتواند.
آخرین نکته اینکه با وجود چاپ بروشوری زیبا برای این اجرا، متاسفانه اطلاعات کاربردی این کنسرت در آن نیامده بود از جمله اینکه در این اجرا مخاطبان چند قطعه را خواهند شنید، یا اینکه نام این قطعات چیست و مهمتر آنکه آهنگساز و تنظیمکنندهشان کیست؟ آن هم قطعهای بلند و 14 موومانه در شرایطی که در ابتدای اجرا از مخاطبان خواسته شد که بین ترک دو و سه و همچنین ترک پنج و شش گروه را تشویق نکنند چرا که مکثی بیست ثانیهای در اجرا تعریف شده است. معلوم نیست که مخاطب بر اساس چه چیزی جز حافظه بسیار متمرکزش میبایست شمارش قطعات را به خاطر بسپارد.
5858
نظر شما