گرفتن پول از دانشآموزان که تاکنون از سوی مسئولان امری قبیح و غیرقانونی معرفی میشد، با یک تبصره شفاهی، مجوز گرفت.
ایستادن حمیدرضا حاجی بابایی در حلقه خبرنگاران در حاشیه همایش روز ملی خانواده کافی بود که او از گلایه برخی اولیا بهخاطر دریافت پول به بهانه هوشمندسازی مدارس باخبر شود و برخلاف مواضع قبلیاش موضعگیری کند و با قاطعیت بگوید که اگر مدیران بابت هوشمند کردن مدارس از اولیا پول بگیرند اشکالی وجود ندارد.
وزیر البته بر این تبصره شفاهی یک تبصره دیگر هم وارد کرد و مثل کسی که محتاطانه اعلام نظر میکند، توضیح داد که این مجوز فقط برای مدیرانی است که از هوشمندسازی برای برنامههای فوق برنامه و ارتقای کیفیت کلاس و مدرسه استفاده میکنند.
اما ناگفته پیداست که چنین مجوزی با اینکه شفاهی است و دستورالعملی کتبی ندارد برای مدیران مدارس که تاکنون همواره با کمبود بودجه دست و پنجه نرم کردهاند، روزنهای باز میکند تا آنها بدون ترس از توبیخ شدن یا مورد اعتراض والدین قرار گرفتن تقاضای وجه کنند.
البته برخی مدارس کشور آنچنان با تنگنای مالی روبهرو هستند که از مدیرانشان خبر میرسد که حتی توان پرداخت قبضهای آب و برق و گاز را نیز ندارند و به همین علت بعید نیست کمکهای نقدی که به بهانه هوشمندسازی مدارس از اولیا دریافت میشود صرف چالههای کنده شده از قبل نشود.
مدرسه هوشمند، فرمانروایی رایانه
مدرسه هوشمند برای ما یک واژه جدید است، اما جرقه آن 28 سال پیش در دانشگاه هاروارد زده شد. وقتی دیوید پرکینز و همکارانش این طرح را تدوین کردند و تصمیم گرفتند مدارس را بافناوری اطلاعات و ارتباطات مدیریت کنند چند مدرسه را گلچین کردند و بتدریج هوشمندسازی را در آنها پیاده کردند.
مدرسه هوشمند مدرسهای است که در کنار تمام امکانات فیزیکی مورد نیاز، برای کنترل و مدیریت امور داخلیاش از رایانه استفاده میکند به طوری که محتوای بیشتر درسها در این مدارس الکترونیکی است و نظارت و ارزشیابی در آنها هوشمند است.
در این مدارس سیستم روی رایانه مرکزی مدرسه نصب میشود و با اتصال به خطوط تلفن متعدد در طول شبانهروز خدمات ارائه میدهد. با استفاده از این سیستم دانشآموزان، والدین، معلمان و کادر مدرسه در تعاملی بیستوچهار ساعته باهم قرار میگیرند و از این طریق دست به پرسش و پاسخ و تبادل اطلاعات میزنند. گفته میشود مدارس هوشمند هیچگاه تعطیل نیست و این جمله به این علت گفته میشود که هر دانشآموز بااستفاده از رایانهای که در خانه دارد هر گاه که بخواهد با سیستم مدرسه ارتباط برقرار میکند.
این ویژگیها وقتی محقق میشود که مدرسه هوشمند در بستری کاملا آماده تشکیل شده باشد برای همین سوال ما این است که آیا امکان هوشمند شدن مدارس ما که بسیاری از آنها برای تامین الفبای بقای خود به مشکل میافتند، شدنی است؟
پاسخ وزیر آموزش و پرورش به این پرسش مثبت است چون حاجی بابایی از زمانی که بر صندلی وزارت تکیه زده هیچ کاری را نشدنی ندانسته، حتی روزی که طرح هوشمندسازی را با 20هزار مدرسه کلید زد و عنوان کرد که برای طرح هوشمندسازی هیچ پایانی متصور نیست و این طرح تا رسیدن به نتیجه متوقف نخواهد شد.
البته به نظر میرسد مدرسه هوشمندی که مدنظر آموزش و پرورش است با مدل اصلیاش تفاوت دارد چون به گفته یوسف نوری رئیس مرکز آمار و فناوری اطلاعات وزارت آموزش و پرورش، مدرسهای هوشمند است که تمام جریان آن از حضور و غیاب دانشآموزان و سلف سرویس تا اطلاعات به اولیا و تکالیفی که دانشآموزان در منزل انجام می دهند به صورت الکترونیکی انجام شود. به این ترتیب، شکی نیست که دامنه هوشمندسازی در مدارس کشور محدودتر از آن چیزی است که در دانشگاه هاروارد طراحی شده که البته این تفاوت دامنه نیز منطقی است چون هنوز در کشور مدارسی وجود دارد که از یک دستگاه کامپیوتر به روز نیز محروم است.
40 میلیارد تومان کافی نیست
با وجود همه موانع موجود در کشور، وزیر آموزش و پرورش سرسختانه به دنبال تغییر است حتی وقتی ردیف اعتباری مستقل 40 میلیارد تومانی برای هوشمندسازی مدارس در سال 91 تصویب شد و رئیس سازمان نوسازی و تجهیز مدارس اعلام کرد که این اعتبار کفاف بخش قابل توجهی از طرح را میدهد، حمیدرضا حاجیبابایی اعلام کرد که برای گرفتن ردیفهای بیشتر باز هم با مجلس تعامل خواهد کرد.
در واقع هوشمند کردن مدارس یک سیاست آموزشی است که اگر درست و کامل اجرا شود در نهایت به نفع سیستم آموزشی کشور و دانشآموختگانش تمام میشود اما مشکل، گفتههای اخیر وزیر آموزش و پرورش است که پس از سالها تاکید بر غیرقانونی بودن گرفتن وجه از اولیای دانشآموزان بار تامین مخارج این طرح را بر دوش والدین گذاشته، آنهم مردمی که اغلب، مدارس دولتی را به خاطر رایگان بودن خدماتش انتخاب میکنند و به خاطر سختیهای معیشت زیر بار پرداخت هزینههای اضافه به مدرسه نمیروند.
45301
نظر شما