محمدرحیم اخوت داستان‌نویس اصفهانی معتقد است پیوند غیرآشکاری بین اشکال مختلف هنری هست و ذهن یک هنرمند با سرک کشیدن در هنرهای مختلف بارور خواهد شد.

نفیسه حاجاتی: حسن ختام نمایشگاه «روح مکان» نشستی بود پیرامون آثار حاضر در این نمایشگاه با حضور نوشین نفیسی، پدیدآورنده آثار و جمعی از فعالان و علاقه‌مندان دنیای هنر.
 

نوشین نفیسی، عضو و مدرس انجمن هنرمندان اصفهان و موسس آموزشگاه هنری باران است. در حدود 20 سال اخیر، بیش از 50 نمایشگاه انفرادی و گروهی در شهرهای تهران، اصفهان، تبریز، لس‌آنجلس، فرایبورگ، هلسینکی فنلاند، دمشق و حلب سوریه، پادوا ایتالیا و پکن چین برگزار کرده و این بار یک هفته آثارش را بر دیوارهای گالری آپادانا اصفهان به نمایش گذاشت.
 

در آخرین ساعات چهارشنبه 17 آبان ماه، علاقمندان و فعالان هنر در حیاط گالری دور هم نشستند و با نفیسی درباره آثارش، نامی که برای نمایشگاه انتخاب کرده و هنر نقاشی صحبت کردند.
 

محمدرحیم اخوت داستان‌نویس صاحب نام اصفهانی هم یکی از کسانی بود که دیدگاه‌هایش را درباره این نمایشگاه مطرح کرد. در حاشیه این جلسه صحبت کوتاهی با نویسنده رمان «نام‌ها و سایه‌ها» و برنده جایزه‌های گلشیری، یلدا و  مهرگان، داشتیم که در ادامه می‌خوانید.

شما را بیشتر به عنوان نویسنده می‌شناسیم. اما در این جلسه هم که به بررسی آثار نقاشی خانم نفیسی اختصاص داشت، حضور پررنگی داشتید. نظرتان درباره این نمایشگاه چیست؟
من نه منتقد هنر هستم. نه نقاش و نه کارشناس هنرهای تجسمی. ولی به عنوان یک مخاطب، منتهی مخاطب جدی که سال‌هاست به همه هنرها از جمله نقاشی و مجسمه سازی علاقه نشان می‌دهم، می‌توانم درباره کارهای این نمایشگاه صحبت کنم.

خانم نفیسی سال‌هاست دارد کار می‌کند و از دید من، از معدود هنرمندانی است که سبک و شیوه‌های روز را نسنجیده تقلید نمی‌کند. آدمی است که سال‌هاست دارد با همه وجود نقاشی می‌کند. صادقانه نقاشی می‌کند و بیشتر به نیاز درونی خودش جواب می‌دهد. حتی در نقاشی‌های فیگوراتیوی هم که می‌کشد، به حس و حال درونی آدم‌ها یا برداشت شخصی خودش از کاراکتر آن آدم‌ها توجه می‌کند.

اینجا هم بیشتر به کاراکتر فضا توجه کرده. حالا خودش اسم «روح مکان» را روی نمایشگاه گذاشته ولی شاید بتوان این را کاراکتر مکان یا بعد چهارمی از مکان دانست. یعنی یک حس که ربطی به طول و عرض و ارتفاع و اصطلاحاً پرسپکتیو ندارد. یک چیز ناگفتنی که معتقدم هنر مدرن از اینجا شروع می‌شود. این بعد چهارم است؛ جایی که نقاشی از عکاسی جدا می‌شود. البته عکاسی‌ای هم داریم که بعد چهارم را دارد و این موقع است که عکاسی، هنر می‌شود. نفیسی هم دلش خواسته که حس فضا را در این سری تابلوهایش مجسم کند و به نظرم موفق هم بوده.

این بعد چهارم را در رمان هم می‌شود وارد کرد؟
حتماً من اعتقادم این است که در هر پدیده‌ای که بشود عنوان هنر را بر رویش گذاشت، این بعد چهارم باید باشد. در مورد رمان هم همین است. یک مسئله، ماجرای رمان است؛ این که شخصیت‌ها کجا می‌روند، چه می‌گویند و غیره. یعنی متن مکتوب و بارز و آشکار رمان است. اما آن رمانی موفق است که پشت این لایه رویی، چیزهای نگفته داشته باشد. ما همیشه در داستان و یا شعر حتی و رمان می‌گوییم ننوشته‌ها باید وجود داشته باشند تا موفق باشد.

چطور می‌شود این را در کار آورد؟
کار خیلی سختی است. اینجاست که آموزش خیلی کار نمی‌کند. نثر و اینها را می‌شود آموزش داد و آموزش دید، اما چیزی که به نظرم آموزش دادنی نیست، اما دریافتنی است، همان لایه زیرین است که این را با خواندن رمان‌ها و کارهای خوب و هر چه بیشتر خواندن، می‌شود دریافت.

در صحبت‌هایی که در جلسه مطرح کردید، گفتید که این جلسات بسیار مفیدند اما می‌توانند موفق‌تر باشند. به نظرتان چه طور می‌شود جلسات بررسی آثار نمایشگاه‌های از این دست را کاربردی‌تر و موفق‌تر برگزار کرد؟
من فکر می‌کنم اگر گالری‌دارها یا برگزارکنندگان جلسه، بتوانند آدم‌های مختلف را از حیطه‌های مختلف جذب کند و پایشان را به این جاها باز کنند، صادقانه حرف بزنند، با هم بگو مگو کنند؛ حتی بگو مگوی تند بکنند و همدیگر را نقد کنند، این ها کمک می‌کند که درک و دریافت من مخاطب عادی بالا برود و تابلوها را با دقت و شناخت بیشتری ببینم.
 

این کار قبلاً هم در دهه 40 تا اوایل دهه 50 در تهران اتفاق افتاده. نویسنده‌هایی بودند که نقاش نبودند ولی درباره نقاشی می‌نوشتند. مثل مرحوم کریم امامی که بسیار در اعتلای هنر مدرن نقاشی معاصر ایران موثر بود. او بود که عنوان نقاشی سقاخانه را به وجود آورد. در حالی که خودش به هیچ وجه نقاش نبود. یا آل احمد که در مورد نقاشی مطلب دارد. البته کسی مثل آیدین آغداشلو خودش نقاش است؛ هم نقاش هم گرافیست و هم نویسنده. او هم نوشته‌هایش بسیار موثر بوده. خانم ایران درودی که نقاش بود و خوب می‌توانست نقد کند. اسماعیل نوری علا یا محمدعلی سپانلو هم در آن زمان، هیچ کدام نقاش نبودند ولی در اعتلای هنر نقاشی مدرن ایرانی نقش داشتند.

خود شما نقاشی هم می‌کنید یا در‌این‌باره می‌نویسید؟
نه، نقاشی نمی‌کنم. ولی مطالعه پراکنده در این زمینه دارم. من دوست دارم در همه چی سر بکشم، اما اگر از من بپرسند، چه کاره‌ای؟! می‌گویم:داستان‌نویس. ولی خب یک زمانی هم برای برخی از مجله‌ها کاریکاتور می‌کشیدم؛ البته نه کاریکاتورهای خنده‌دار. بعد از آقای اردشیر محصص، اولین نمایشگاه کاریکاتور را در اصفهان از کارهای من گذاشتند. هم‌چنان که شعر می‌گفتم. ولی همه این‌ها گذرا بود و الان اگر از من درباره شغلم بپرسند، فقط می‌گویم: داستان نویسم.

این روزها بیشتر چه کار می‌کنید؟
اگر راستش را بخواهی، هیچ کار! (خنده) چون به کتاب‌هایم مجوز نمی‌دهند. البته گاهی معرفی کتاب می‌نویسم و داستان کوتاه.

به نظرتان دیدن آثار هنری در چنین نمایشگاه‌هایی چه تاثیری می‌تواند بر کار نویسندگانی چون شما داشته باشد؟
سئوال خیلی خوبی است. من فکر می‌کنم هیچ نقاشی اگر ادبیات، موسیقی و معماری نداند، نمی‌تواند نقاش  بشود. هیچ داستان‌نویسی اگر نرود نمایشگاه‌های خوب را ببیند و در هنرهای مختلف سرک بکشد، نقاشی نداند، موسیقی و معماری نداند، رمان‌نویس هم نمی‌تواند بشود.
 

من پیوند غیرآشکاری بین هنرهای مختلف می‌بینم. معتقدم اول ذهن باید با سرک کشیدن در هنرهای مختلف، بارور شود. بعد اگر داستان‌نویس هستید، می‌توانید داستان بنویسید. یا اگر شاعرید، شعر بگویید. اما مهم این است که این ذهن باید بارور شود، تغذیه شود؛ با دیدن نمایشگاه‌های خوب، خواندن کتاب‌های خوب، از همه مهمتر دیدن تئاترها و فیلم‌های خوب.
 

5858

 

کد خبر 257108

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین