یکی از درخشان‌ترین تدابیری که در نظام جمهوری اسلامی به کار گرفته شد اعلامیه‌ای بود که دولت هفتم درباره قتل‌های زنجیره‌ای صادر کرد. باورنکردنی بود. در سپهر سیاست دولتی ایران هماره اصل بر پنهان‌کاریست. آن وقت در چنین فضایی دولت آقای خاتمی با شجاعت و صراحتی مثال‌زدنی اطلاعیه صادر کرد و به مردم صمیمانه و صادقانه اعلام کرد قتل ناجوانمردانه عده‌ای از روشنفکران این سرزمین توسط عده‌ای از عناصر مورد اعتماد نظام یعنی گروهی خودسر در وزارت اطلاعات صورت گرفت.

بی‌راه نیست اگر بگوییم شیرینی آن کار دلیرانه تا حدودی شناعت آن جنایت‌های سبعانه را کم‌رنگ کرد. متاسفانه حافظه ما این دست تدبیرها و دلیری‌ها را در موارد مشابه کمتر به خاطر می‌آورد. آخرین آنها ماجرای به قتل رسیدن ستار بهشتی است. البته همین مقدار آشکار شدن ماجرا را هم مدیون یکی از نمایندگان مجلس هستیم که کاری قائم به فرد انجام داد. اگرچه درباره نحوه اطلاع‌رسانی آن نماینده محترم هم حرف و حدیث بسیار است اما نباید از خاطر برد که اگر همین میزان دلیری ایشان نبود احتمال اینکه قتل ستار بهشتی هم به دسته‌گل‌های نیروهای خودسر اضافه شود، بسیار زیاد بود. نحوه ورود قوه ‌قضاییه هم تا حدودی قابل قبول بود. سخنگوی قوه قضاییه به صراحت از کبودی‌هایی در بدن ستار سخن گفت و اینکه ما نگران جان شهروندان هستیم و موظفیم تا روشن شدن حقیقت، ماجرا را پیگیری کنیم. درباره این حرف‌ها همین چند روز پیش چیزهایی نوشتم. تکرار مکررات نمی‌کنم. فقط جا دارد از دوستان شریف مطبوعاتی‌ام یاد کنم که سخنان سخنگوی قوه قضاییه را مغتنم شمردند و تا جایی که توانستند از آن جوان مظلوم و بی‌پناه که ناجوانمردانه به قتل رسید حمایت کردند. هرچه صراحت ماجرا بیشتر می‌شد اگرچه دل ها به درد می‌آمد، اما نظام می‌توانست سرش را بالا بگیرد که از افشای حقیقت پروایی ندارد و خاطی را هرکه باشد به سزای اعمالش می‌رساند. البته اینکه می‌گویم با شعار محقق نمی‌شود. پیش از این هم مردم چیزهایی در موارد مشابه شنیده بودند که هیچ‌گاه از شعار فراتر نرفت. ماجرای تلخ کوی دانشگاه و بدتر از آن ماجرای به شدت فاجعه‌آمیز کهریزک هنوز که هنوز است فرجامی روشن نیافته‌اند. اما به هر حال پذیرفتن اینکه، این ماجراها فاجعه بوده و مسببان این فجایع نیز از کرات دیگر یا از امریکا و اسرائیل به این سرزمین گسیل نشده بودند خود قدم اول است. ابتدا باید مجرم را شناسایی کرد و بعد توقع داشت مجرم به سزای جنایتش برسد. در این مورد اول باید بگویم قوه قضاییه گام خوبی برداشت اما طبق معمول باز یک عده آدم به اصطلاح مهربان‌تر از مادر که به آنها می‌گویند دایه، از راه رسیده‌اند و حرف‌هایی می‌زنند که نه تنها داغ دل بستگان آن مرحوم را بیشتر می‌کنند بلکه به شعور افکار عمومی نیز به شدت توهین می‌کنند. گفتن اینکه ستار بهشتی طاقت بازجویی نداشت یا بر اثر استرس1 از دار دنیا رفته با هر نیتی که انجام شود نتیجه‌اش جز برانگیختن احساسات مردم علیه برخی دستگاه‌ها چیز دیگری نیست. فقط کسی که مشاعرش به طور کلی دچار مشکل باشد می‌تواند تا این اندازه دیگران را هالو فرض کند. این بزرگواران در هر مقام و مرتبه‌ای که باشند بدون شک هیچ علاقه‌ای به کشورشان یا حتی نظام جمهوری اسلامی ندارند. حتی اگر شما به من با هزار دلیل و مدرک ثابت کنید که اشتباه می‌کنم و این عزیزان حقیقتا دلسوز نظام و انقلابند بنده خواهم گفت فرض که این طور باشد باز هم خطر آنها به مراتب از دشمنان این آب و خاک و نظام بیشتر است. داستان دوستی خاله‌خرسه را که حتما به خاطر دارید؟

پی‌نوشت:
1- فرض که این طور باشد. باید از این دوستان پرسید این چه جور بازجویی است که متهم از استرس آن می‌میرد؟!
 

کد خبر 259014

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 11
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بدون نام IR ۱۵:۴۰ - ۱۳۹۱/۰۸/۳۰
    7 41
    عالم آدم باور کردند که مرگ ایشان طبیعی بوده و اجل آن خدابیامرز رسیده بود کبودی های بدن هم منجر به فوت نشده . حالا شما یکی باور نکن! طوری میشه!
    • vedadian IR ۱۰:۵۱ - ۱۳۹۱/۰۹/۰۱
      34 2
      این عالم و آدم کی‌اند؟ لطف فرموده ما را هم روشن کنید.
    • آرش IR ۱۵:۴۱ - ۱۳۹۱/۰۹/۰۲
      14 1
      وقتی تعداد مخالفان و موافقان نظرتان را مشاهده می کنید، متوجه خواهید شد که عالم و آدم را چگونه معنا کردید...
  • بدون نام IR ۱۵:۴۲ - ۱۳۹۱/۰۸/۳۰
    31 1
    پس معلوم شد جان برخی از «مسلمانان» و «شهروندان» برای« آقایان» مهم بوده و هست نه جان «انسان».
  • فرهنگ IR ۱۵:۴۶ - ۱۳۹۱/۰۸/۳۰
    42 1
    خب الحمدلله که مرگ طبیعی بود دیگر نه کسی باید استعفا بدهد نه مؤاخذه شود و نه عذرخواهی کند؛ فقط یک تشکر می ماند از (پیگیری های مستمر) بعضی آقایان که باید در روزنامه ها (علی الخصوص یک روزنامه خودی)با فونت درشت چاپ شود.
  • ناصر OM ۰۸:۰۹ - ۱۳۹۱/۰۹/۰۱
    25 1
    آفرین بر شما که دلسوزانه و مفید نوشتید.
  • بدون نام IR ۱۷:۲۶ - ۱۳۹۱/۰۹/۰۱
    34 0
    باباجان، سه جای بدن اون مرحوم کبود بوده .. سر زانوهاش ( بسکه برای قدردانی از بازجوهای محترمش بخاطرهدایت اون ،جلوشون زانو میزده) و یکی هم دور گردن مرحوم بوده که پس از تحقیقات معلوم شده سیم تلفنی بوده که همون بازجوهای عزیز بهش داده بودن تااز بازداشتگاه با بی بی سی تماس بگیره ، که حین صحبت کردن پای مرحوم( کاملا طبیعی )بسیم گیر میکنه ومیپیچه دوره گردنش و باعث ایست قلبی میشه... اصلا موضوع مهمی نبوده بیخودی گندش کردن
  • مجي IR ۲۰:۵۶ - ۱۳۹۱/۰۹/۰۱
    16 1
    "فقط کسی که مشاعرش به طور کلی دچار مشکل باشد می‌تواند تا این اندازه دیگران را هالو فرض کن" متاسفانه شعور مردم از طرف نيروهاي خودي !!!وخودسر!!! كه براي رفتار هاي نا .... قراره پاسخگو نباشند كم درنظر گرفته ميشود وگرنه .............
  • منتظر IR ۰۰:۴۴ - ۱۳۹۱/۰۹/۰۲
    3 20
    انشاءالله نظام ج.ا مسببان این تخلف را شناسایی و محاکمه می کنند اما به یاد داشته باشیم از مقتول که هرچند به ناحق کشته شده است قهرمان نسازیم.
  • بدون نام US ۱۵:۰۲ - ۱۳۹۱/۰۹/۰۲
    11 2
    آقای منتظر کشک سابی را به شما پیشنهاد می کنم.خبرآنلاین فقط برای درد شدید ........................... دل برات نوشتم.زرق و برق یارانه کورمان کرده و فشارهای شدید ترسو
  • سید IR ۱۳:۱۹ - ۱۳۹۱/۰۹/۲۲
    2 1
    الله اعلم... ندانسته قضاوت نکنید