دعوت ترکیه از ناتو برای استقرار سیستم موشکی در مرز با سوریه به گمانهزنیها درباره دلایل واقعی چنین دعوتی منجر شده است. در نخستین نگاه اینگونه به نظر میآید که این دعوت برای بزرگنمایی و انحراف از واقعیات تحولات خاورمیانه صورت گرفته است. تحولات سوریه و حتی کلیه تحولات خاورمیانه برای اروپا تهدید به حساب نمیآیند و اروپا را وارد معادلات نظامی و امنیتی نمیکند. بنابراین میتوان اینگونه نتیجه گرفت که این یک بحث انحرافی است. مشخصا نه سوریه و نه هیچ کشوری در خاورمیانه تهدیدی علیه اروپا نمیباشند.در خاورمیانه دو تهدید وجود دارد، تهدید منطقهای، که همان رژیم صهیو نیستی است که ملموسترین تهدید محسوب میشود و تهدید فرامنطقهای که از طرف آمریکاست. کشوری که بیشترین لشکرکشی ها و جنگها را در این منطقه ترتیب داده است و بیشترین قربانیانش هم مسلمانان بوده اند. لذا سوریه برای ترکیه تهدیدی محسوب نمیشود. بسیاری امیدوار بودند با شکل گیری دولت اسلام گرا در ترکیه تحولی در سیاست های این کشور بهوجود آید. این درحالی است که ترکیه در باب سوریه یک نقش نیابتی از جانب آمریکا و رژیم صهیونیستی بازی می کند. البته این نوع جهتگیری ترکیه با مخالفت های داخلی مواجه شده است.
باید اذعان کرد که سوریه در خط مقدم جنگ با اسرائیل است و تهدید دراین کشور دارای دو بعد است، یکی بعد راهبردی و دیگری سیاسی. بعد سیاسی که در برگیرنده خواست مردم سوریه برای مشارکت در امور سیاسیشان است که جمهوری اسلامی ایران هم آن را محترم شمرده است و بعد راهبردی، به مسائل و سیاستهای خاورمیانهای سوریه مربوط میشود.
سوریه کشوری است لجستیک که در حوزه سیاست خارجی از مقاومت و لبنان حمایت می کند و در خط مقدم مبارزه علیه رژیم صهیونیستی قرار گرفته است. در این شرایط شکل دادن به یک تهدید فرضی و تبدیل کردن سوریه به تهدیدی برای ترکیه و غرب یک موضع انحرافی است که باید نسبت به آن برائت جدی صورت گیرد و طرح اصلی میبایستی جهتگیری کشورهای اسلامی و سوریه علیه رژیم صهیونیستی باشد. بنابر این هر آنچه غیر از این امر، موضوعی انحرافی است که از جانب ناتو و ترکیه مطرح میشود. جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک قدرت منطقهای و روسیه به عنوان کشوری که سابقه جنگ سرد را داشته است به این طرح اعتراض کرده اند.
بر این اساس است که پیش بینی میشود از سال2004 دوران تازهای از جنگ سرد در حال شکل گیری است. پاتریوت، سیستم موشکیای است که بیانگر تهدید است و تهدید این منطقه به معنای نوعی نا آرامی در بلند مدت است و این دو کشور نسبت به استقرار این سامانه موشکی نگران هستند. برخی از تحلیلگران غرب معتقدند، خاورمیانه بدون بحران متصور نیست.
در اینجا هم هدف این است که رویه نظامی ناتو در منطقه خاورمیانه احیا شود. ناتو سازمانی است که در سال 1994 میلادی دست به اصلاح اساسنامه خود زد. در این اصلاحات تلاش کرد تا کار ویژهای سیاسی علاوه بر نظامی را برای خود بهوجود آورد. بنابراین باید گفت، با کاهش تهدیدات نظامی در این منطقه ناتو هدفش این است که با ایجاد تهدید فرضی حضور نظامی خود را توجیه کند و در سایه آن باب نظامی استعمار را باز نگه دارد. آنچه در این امر به وضوح دیده میشود این است که استعمار ادامه دارد. اقدامات ناتو نشان میدهد در راستای رسیدن به اهدافش، سیاستهای جدید استعماری را با ابزارهای نظامی دنبال میکند. پیامد این امر هم ایجاد یک جنگ سرد منطقهای است و طبیعی است که سوریه، ایران و روسیه هم در قبال استقرار این سامانه موشکی واکنش نشان دهند.
/2929
نظر شما