سیدعلی موسوی خلخالی
شاید کمتر کشوری در منطقه وجود داشته باشد که به اندازه سوریه و لبنان به یکدیگر وابسته باشند و مصالحشان در یکدیگر تنیده شده باشد. این مصالح نه تنها سیاسی بلکه اجتماعی، اقتصادی و حتی فرهنگی نیز هست. در ماههای اخیر شاهد تحولات شگرف در سوریه و همزمان ناآرامیهایی در لبنان بودهایم. کیفیت این تحولات و ارتباط آنها با یکدیگر چه در داخل سوریه و چه در داخل لبنان، موضوعاتی است که خبرآنلاین با عمر کرامی، نخست وزیر اسبق لبنان و یکی از چهرههای سرشناس سنی طرفدار مقاومت در میان گذاشته است که در زیر میخوانید:
آیا به اعتقاد شما لبنان آن طور که عده ای می گویند واقعا در مرحله خطرناکی است؟
ما هنوز از مراحل سخت عبور نکرده ایم، اما از لبنانی ها دعوت می کنم که پشت میز مذاکره بنشینند و برای کیفیت اداره کشورشان تصمیم بگیرند. آنها باید به گونه ای تصمیم بگیرند که دستاوردهای ملی حفظ شوند. ضرورت دارد که در تمامی رفتارهای سیاسی این مساله مد نظر باشد که اسرائیل تنها و تنها دشمنشان است و هر چه دشمن صهیونیستی بر سر مقاومت بیاورد به ضرر همه ما تمام خواهد شد.
به نظر شما عملکرد دولت فعلی یعنی دولت آقای نجیب میقاتی چگونه است؟
ایشان به اندازه ای کافی خویشتنداری خود را حفظ کرده است و این مساله باعث شده است تا دشمنان او عقب بنشینند و نتوانند در پیشبرد اهدافشان موفق شوند...
در برابر سوریه چطور؟
منظورت سیاست بی طرفی در برابر سوریه است؟
بله.
این سیاست صحیح حکوت است. هم جناب رئیس جمهور، هم آقای میقاتی و هم آقای بری بهترین سیاست را در قبال سوریه اتخاذ کرده اند. سیاست خویشتنداری، بی طرفی و عدم دخالت در امور کشور همسایه، سوریه، به رغم این که افراد بسیاری هستند که تلاش می کنند که لبنان را وارد درگیری های سوریه کنند. به اعتقاد من در وضعیت فعلی برادران بسیار خوب و سنجیده عمل کرده اند. نباید فراموش کرد که تداخلات سیاسی، معیشتی، اجتماعی و خانوادگی ای که میان لبنان و سوریه وجود دارد، ما را بر آن می دارد که بهترین سیاست را در قبال آن اتخاذ کنیم و آن چه به سود دو طرف است را پیش بگیریم. سوریه در حال حاضر در رنج بزرگی به سر می برد، لبنان در در سال های گذشته هنگامی که با اسرائیل درگیر شد، کمک های بسیاری را از سوریه دریافت کرد، شاید آن کمک ها همه خسارت های ما را پوشش نداد ولی کمک شایانی در حفظ تمامیت ارضی ما، استقلال و ثبات ما کرد. در زمانی که اعراب از کمک به لبنان دریغ می کردند و ما تا همین الآن نیز چوب سهل انگاری آنها را می خوریم، سوریه تنها کشور عربی بود که در کنار لبنان ایستاد و از استقلال و تمامیت ارضی آن دفاع کرد. ما نباید این کمک سوری ها را نادیده بگیریم.
بسیاری تهدید به سرنگونی دولت میقاتی می کنند و می گویند که باید این دولت سقوط کند، نظر شما درباره این تحرکات خارجی چیست؟
ببینید بحران اقتصادی و اجتماعی در کشور تشدید شده و زندگی و وضعیت معیشتی برای کارگران و کارمندان سخت شده است و این مساله باعث می شود تا برای سرنگونی دولت میقاتی بحث و جدل هایی در بگیرد. برای همین این مساله یک مساله سیاسی نیست، بلکه بیشتر مساله اقتصادی و اجتماعی است. ولی با این حال تا همین الآن شاهدیم که ثبات دولت میقاتی از دولت حریری بیشتر بوده است. حتی از دولت فواد سنیوره نیز بالاتر بوده است. در مقایسه زمانی و این که اوضاع منطقه به طور کلی چندان مناسب نیست و بحران های پیرامونی لبنان یعنی در سوریه و فلسطین بالا است، می توان گفت که دولت باز هم با درایت توانسته از پس این اوضاع بر بیاید. در حال حاضر مشکل اصلی دولت مسائل سیاسی نیست بلکه مسائل اقتصادی و اجتماعی است.
دولت برای مهار بحران اقتصادی و اجتماعی چه برنامه هایی دارد؟
سیاست خودکفایی باید در راس برنامه های دولت قرار بگیرد. آقای میقاتی خود شخصی اقتصادی است. با مسائل تجاری و بازرگانی از نزدیک تماس دارد و خوب می داند که نقاط ضعف بحران اقتصادی کشور چیست. ما مشکل تامین منابع مالی داریم. گاز در دریا کشف شده ولی هنوز استخراج نشده است. باید قبل از آن که پرونده جدیدی برای آن گشوده شود و عده ای بخواهند ما را در این رابطه در مخمصه بیندازند به سرعت به سراغ استخراج آن برویم. بی شک دولت کوتاهی های بسیاری در این زمینه دارد، ولی وضعیت کنونی کشور هم بسیار حساس و دقیق است..
آیا ممکن است دولت فعلی سقوط کند؟
در وضعیت فعلی دولتی از این بهتر نمی توانیم داشته باشیم. این را همه اعتراف می کنند. برای همین است که هیچ کس جرات نمی کند تشکیل جلسه فوق العاده برای طرح عدم اعتماد به این دولت را مطرح کند.
آیا شخصا با نجیب میقاتی تماس دارید؟
او آدم خویشتنداری است. دائما در مناسبت های مختلف با من تماس می گیرد و حال مرا می پرسد.
با حریری چطور؟
نه تماس ندارم. او در لبنان نیست اما در مناسبت های مختلف رعایت ادب و احترام را می کند.
نظرتان درباره ارتش لبنان چیست؟
ما ترکیب ارتش را خوب می دانیم و خیلی خوب هم می دانیم که امکانات آن چیست. هنوز اسلحه پیشرفته و مدرن در اختیار ندارد برای همین قدرت دفاعی اش ضعیف است، به همین دلیل است که دست به عصا راه می رود، و الا ارتش باید در همه خاک کشور حرف اول و آخر را برای تامین امنیت بزند. ارتش حتی باید جای نیروهای امنیت داخلی را بگیرد. متاسفانه نیروهای امنیت داخلی ما خودمختاری سیاسی دارند. در حالی که ارتش چنین نیست و کنترلی از سوی دولت بر آن وجود دارد. برای همین است که می بینیم در جاهایی که لازم باشد بحث استفاده از قدرت را کنار می گذارد و از گفت وگو و آشتی ملی صحبت می کند. به همین دلیل است که همه ارتش را نشانه رفته اند و هر کس می خواهد آن را به نفع خود قبضه کند.
اوضاع جاری در طرابلس را چگونه می بینید؟ ما شاهدیم که هر از گاهی موافقان و مخالفان اسد به هر بهانه ای با یکدیگر درگیر می شوند و درگیری های طایفه ای نیز به قوت خود همچنان باقی است.
آن چه در طرابلس اتفاق افتاد ثابت کرد که جریان های مسلحی وجود دارند که یک رهبری سیاسی ندارند. و این یک خطر بزرگ محسوب میشود. اگر بنا باشد به کسی وفادار نباشند پس چگونه می شود آنها را کنترل کرد یا با آنها وارد گفت و گو و مذاکره شد. چگونه نهادهای امنیتی کشور می توانند با آنها مذاکره کنند تا امنیت دوباره به آن جا باز گردد. این مساله نگران کننده ای است که به هیچ وجه نمی توان نسبت به آن خوشبین بود. در این میان بحث حقوق شهروندی هم مطرح است، نه می توان آنها را از حقوقشان منع کرد و نه می توان به راحتی از کنارشان گذشت. طرابلس از بحران های امنیتی متعددی رنج می برد که کوتاهی دولت در این موضوع مشهود است. اوضاع نمی تواند به این منوال ادامه پیدا کند چرا که تحولات طرابلس در نهایت همه را خسته خواهد کرد.
نظر شما درباره بهار عربی که اکنون منطقه را درنوردیده است، چیست؟
یک توطئه تازه ای در پس این بهار عربی وجود دارد. امریکا و اروپا و پشت سر آنها اسرائیل می خواهند که منطقه را به کشورهای ضعیف که بر سر ایده های مذهبی با یکدیگر رقابت می کنند و همدیگر را به کشتن می دهند، تقسیم کنند تا اسرائیل برای پیشبرد برنامه هایش نفس راحتی بکشد. هر آن چه امروز در منطقه رخ می دهد به نفع اسرائیل است. کاندولیزا رایس صبح روزی که در سال 2006 اسرائیل به لبنان تعدی کرد، گفت: امروز روزی است که خاورمیانه جدید متولد می شود. حرف او این معنا را داشت که از امروز طرح امریکایی آغاز می شود، او آن را حرف را تصادفی نزد. یکی از سفرا به من گفت که امریکا تصمیم گرفته است که حکومت ها را پس از بهار عربی به اسلام گرایان بدهد برای این که از تجربه ترکیه خوشش آمده است.
ولی آیا اسلام گرایان می توانند از پس این مسئولیت بر آیند؟
فعلا که اسلام گرایان در بزرگترین کشور عربی در خاورمیانه به قدرت رسیده اند، منتظر می مانیم و می بینم که بعدا چه می شود.
نظر شما درباره تحولات جاری در سوریه چیست؟
قصه سوریه یک قصه عریض و طویلی است. هیچ کس نمی داند آخرش چه خواهد شد. و من برای سوریه نگرانم چرا که تنها کشور محور مقاوت است. اگر سوریه ضربه بخورد قطعا تاثیرات منفی بر مقاومت خواهد گذاشت. آنها می خواهند سوریه خودش با خودش درگیر شود تا آن جا که دیگر نتواند در برابر اسرائیل مقاومت کند و با آن رودر رو شود. داستان بسیار رقت انگیزی است.
آیا مواضع دولت لبنان در قبال این کشور را تایید می کنید؟
اخیرا میشل سلیمان، رئیس جمهور اظهاراتی بر زبان آورد که قابل قبول نیست. حقیقت این است که افکار عمومی لبنان بر سر سوریه دو دسته است. پرزیدنت سلیمان دائما با پرزیدنت اسد تماس داشت و این تماس باعث شده بود تا کشور روی آرامش به خود ببیند. امروز او در حالی صحبت از میز مذاکره می زند که توجهی به احساسات لبنانی ها ندارد. این درست نیست.
نظر شما درباره مقاومت و استراتژی دفاعی آن چیست؟
ببینید صحبت هایی درباره خلع سلاح مقاومت مجددا مطرح شده است. ما باید اختلاف های خود را از خیابان به پشت میز مذاکره منتقل کنیم. این خیلی بهتر است. اما اگر به نتیجه نرسیدیم باید بگویم مقاومت به هیچ وجه سلاحش را کنار نمی گذارد. رئیس جمهور یک پیشنهاد منطقی در این زمینه داد اما نمی دانم که مقاومت با آن موقیت می کند یا خیر ولی به هر حال سلاح از مقاومت جداشدنی نیست.
49262
نظر شما