به راستی چرا برای امام حسین و شهدا عزاداری می کنیم؟ آیت الله سبحانی در پاسخ به سوال عزاداری برای شهیدان راه حق چه فلسفهای دارد؟ به این شبهات و سوال ها پاسخ داده است.
پاسخ آیت الله سبحانی:
فلسفه عزاداری برای شهیدان راه حق، همان بزرگداشت یاد آنان و حفظ مکتب آنها است; مکتبی که اساس آن را فداکاری در راه دین و تن ندادن به ذلّت و خواری تشکیل میدهد. منطق آنان چنین بوده است که «مرگ سرخ به از زندگی ننگین است». آنان برای سربلندی دین خدا و عزّت مؤمنان به شهادت رسیدهاند. گرامیداشت آنان سبب میشود که منطق آنها پا برجا بماند و ملتها از آنها درس آموخته و راه آنها را ادامه دهند.
شهید بهسان شمعی است که میسوزد و پیرامون خود را روشن میسازد؛ زیرا با ریختن خون و پایان بخشیدن به حیات مادّی، جامعه را از بند بندگی و حکومت ستمگران آزاد میسازد. آیا بزرگداشت چنین افرادی از نظر منطق و عقل، کاری نکو و پسندیده نیست؟ جایی که پیامبر برای از دست رفتگان عادی میگرید و دیگران نیز ناله سر میدهند، آیا جا ندارد که برای احیای مکتب شهادت و تکریم از شهیدان، به مناسبتهای گوناگون، بزرگداشتی انجام گیرد و مجالس تشکیل شود؟
در میان شهدای راه حق بیشترین مجالس به نام حسین بن علی(ع) ابوالشهدا، رهبر آزادگان، منعقد میگردد؛ زیرا او بیش از دیگر شهیدان راه حق، راه و رسم آزاد زیستن و زیر بار ظلم و ستم نرفتن را به جهانیان آموخت. او مرگ شرافتمندانه و جان سپردن زیر ضربات شمشیر دشمن را بر زندگی ذلّت بار برگزید و سرانجام در «بستر شهادت» به لقاء اللّه پیوست.
او دلباخته ایثار و فداکاری در راه اعلای کلمه حق بود، از این جهت با چهرة باز و لبی خندان به استقبال شهادت شتافت.
نشان مرد مؤمن با تو گویم/ اگر مرگش رسد خندان بمیرد
دشمن دست خود را برای امان دادن به سوی او دراز کرد، ولی او دست رد بر سینه نامحرم زد و امان دشمن را نپذیرفت؛ زیرا میدانست که در پذیرش امان، ذلت و خواری و مرگ واقعی است.
آنچه نگارش یافت، ترجمه مطلبی است که محقق تاریخ ابن ابیالحدید درباره سرور آزادگان حسین بن علی(ع) دارد. شایسته است با تعبیر او آشنا شویم:
«سیّد أهل الإباء، الذی علّم الناس الحمیّة والموت تحت ظلال السیوف اختیاراً له على الدنیّة، أبو عبد اللّه الحسین ابن علی بن أبیطالب (ع).
عرض علیه الأمان فأنف من الذل، وخاف من ابن زیاد أن یناله بنوع من الهوان، إن لم یقتله فاختار الموت على ذلک».[1]
از این بیان پاسخ دو پرسش دیگر روشن گشت:
1. آیا مذهب شیعه، مذهب اندوه و گریه است؟
2. چرا برای امام حسین(ع) عزاداری میکنید، با این که او در بهشت است؟ گریه برای اهل بهشت چه ثمری دارد؟
در پاسخ سؤال نخست یادآور میشویم: مذهب شیعه مذهب حق طلبی و عدالت جویی و جهاد و مبارزه در این راه است و هرگز مذهب گریه و ناله نیست، ولی در عین حال بهسان پیامبر گرامی و یارانش برای عزیزان از دست رفته متأثر میشوند و قلوب آنان از عاطفه به اهل بیت^ موج میزند و آثار خود را در زندگی میگذارد.
به تعبیری دیگر، سرودن اشعار مذهبی همراه با اظهار عواطف و تأثر، نوعی همدردی و همراهی با شهیدان راه حق است و از این طریق، خواهان حفظ مکتب آنهاست؛ مکتبی که اساس آن را فداکاری در راه دین و تن ندادن به ذلت و خواری تشکیل میدهد. اگر این مجالس تعطیل شود و یاد شهدا در هر سال تجدید نگردد، مکتب ایثار و شهادت به فراموشی سپرده میشود. شیعیان با برپا کردن مجالس سوگواری در ماههای محرم و صفر، منطق حسین بن علی(ع) را که منطق همه شهداست، احیا میکنند.
درباره پرسش دوم خاطر نشان میسازیم : گریه بر امام حسین(ع) نه به خاطر این است که اکنون در بهشت به سر میبرد، مسلّماً از این جهت باید خوشحال و شادمان باشیم، گریه ما به خاطر آن ظلمها و ستمهایی است که بر وی روا داشته شد و دردانه پیامبر با لب تشنه با 72 تن از یاران و خاندانش در کنار نهر آب جان سپرده است. گریه پیامبر بر عموی خویش حمزه، نه به خاطر این بود که او با فرشتگان همنشین است، بلکه به خاطر ستم ددمنشانهای است که بر او روا داشته بودند و هند جگرخوار، همسر ابوسفیان دستور داده بود شکم او را پاره کنند و جگرش را بیرون آورند تا به دندان خویش آن را بساید.
پی نوشت:
[1] . شرح نهج البلاغه:3/249.
/30362
نظر شما