حمید رضا فولادگر، عضو شورای مرکزی جامعهاسلامی مهندسین، اصلاحطلبان را به سه طیف ساختارشکن، میانهرو و مستقل تقسیم میکند که هرکدام از آنها با رویکردی متفاوت به رقابت سیاسی پیشرو مینگرند. این عضو شورای مرکزی فراکسیون اصولگرایان رهروان ولایت مجلس نهم میگوید: «معرفی نکردن نامزد برای انتخابات ریاست جمهوری یازدهم یا اجماع روی کاندیداتوری خاتمی دو اشتباه بزرگ دیگر است که اصلاحطلبان نباید مرتکب آن شوند.
اگر خاتمی عذرخواهی و از فتنه 88 اعلام برائت کند، شرایط برای حضور ایشان در انتخابات ریاست جمهوری فراهم میشود؟
من نمیتوانم از جانب حاکمیت نظر بدهم که در صورت عذرخواهی خاتمی شرایط برای حضور وی فراهم میشود یا خیر؟ اما این را میتوانیم بگویم که اگر وی زودتر از اینها مواضع روشنی درباره فتنه میگرفت و صف خود را از ساختار شکنان و فتنهگران جدا میکرد، بهتر میتوانست جایگاه خود را در عرصه سیاسی کشور حفظ کند، ضمن آنکه اگر شخص آقای خاتمی با صراحت فتنه را محکوم کند دیگر آن آقای خاتمی نخواهد بود وجههالاطراف حفظ کنند. چهرهای که گاهی مواضع انتقادی روشن وشفاف میگیرد در کل معتقدم اگر این جریان روی شخص آقای خاتمی متمرکز شود نتیجه نمیگیرد و تنها راه آن است که از وی به عنوان لیدر استفاده کنند.
اگر خاتمی در مقام رهبری اصلاحطلبان حکم کند که این جریان همانند انتخابات مجلس نهم کاندیدا معرفی نمیکند، گروههای اصلاحطلب چقدر به حرف وی گوش میدهند؟ چقدر ایشان در میان اصلاحطلبان نفوذ کلام دارد؟
طیف مستقل جریان اصلاحات مثل خانه کارگر، مردمسالاری و همبستگی تصمیم قطعی خود را برای معرفی نامزد ریاست جمهوری گرفتند، حتی خانه کارگر آقای کمالی را معرفی کرده، بنابراین بعید است که نظر ایشان از سوی همه گروهها اجابت شود.
این ادبیات که جریان اصلاحات شاید در انتخابات آتی نامزد نداشته باشد برای امتیاز گیری از حاکمیت بیان شده یا آقای خاتمی میخواهد با این حرف به بدنه جریان اصلاحات شوک دهد تا خود را سازماندهی کنند؟
هر دو اینها ممکن است، برخی اصلاحطلبان وقتی صحبت میکنند از نوع حرفهای آنها برداشت میشود که انتظار دعوت شدن دارند به عبارت دیگر منتظرند تا حاکمیت آنها را به میدان دعوت کند؛ از طرفی نیاز به یک شوک داخلی هم دارند، چون برخی اصلاحطلبان مدعی هستند اگر شرایط حضور را مساعد ببینند برای به اجماع رسیدن مشکل ندارند.
از نظر درون گفتمانی، آیا اصلاحطلبان میتوانند سریع به اجماع برسند یا فقط این را در مقام حرف بیان میکنند؟
اگر صفشان را ساختارشکنان جدا کنند میتوانند زودتر به اجماع برسند.
گروههایی که نام بردید؛ مردم سالاری، خانه کارگر، همبستگی، مجمع روحانیون مبارز و میانهروها هر کدام دنبال کاندیدای خود هستند؛ ازنجفی و جهانگیری کارگزاران تا مهر علیزاده، عارف و کواکبیان اسامی مطرح میشود. واقعاً اصلاحطلبان میتوانند روی فردی غیر از خاتمی اجماع کنند؟
همانطور که گفتم اصلاحطلبان سه طیف ساختارشکن، میانهرو و مستقل هستند.
منظور سؤال اصلاحطلبان در درون نظام است که میتوانند نامزد معرفی کنند؟
طیف میانی هنوز مرز خود را به طور دقیق از ساختار شکنان جدا نکردند یعنی آنها فصل مشترک دارند و مایل نیستند که در این باره شفافسازی شود.
درباره فصل مشترک طیف ساختارشکن با میانهرو جریان اصلاحات بیشتر توضیح میدهید؟
افرادی مثل آقایان موسویخوئینیها و عبدالله نوری با فصل مشترک دو طیف ساختارشکن و میانهرو درون حاکمیت هستند. بنابراین اگر شفافسازی کامل دراینباره انجام شود شاید مشکل اصلاحطلبان برای رسیدن به اجماع کمتر شود اما با همان طیف گسترده بعید است به اجماع برسند و چند کاندیدایی پا به عرصه انتخابات ریاست جمهوری یازدهم میگذارند.
30123
نظر شما