عضو حزب اعتماد ملی گفت: در حال حاضر اصلاحطلبان، اصولگرایان سنتی، طیف دولت و طیف میانهرو به رهبری هاشمی چهار پایه اصلی جناحهای سیاسی در کشور هستند که باید به مشارکت حداکثری مردم در انتخابات توجه ویژه کنند.
اهم سخنان الیاس حضرتی مدیر مسئول روزنامه اعتماد از اين قرار است:
· در حال حاضر اصلاحطلبان، اصولگرایان سنتی، طیف دولت و طیف میانهرو به رهبری هاشمی چهار پایه اصلی جناحهای سیاسی در کشور هستند. هر چهار جریان باید به یک نکته توجه کنند و آن مشارکت حداکثری مردم در انتخابات پیش روست. مشارکت حداکثری در همه زمانها برای کشورمان اهمیت داشته اما در انتخابات 92 مشارکت حداکثری مردم مهمتر و سرنوشتسازتر است. این امر دلایل زیادی دارد؛ اول اینکه ما از یک انتخابات پرتنش در سال 88 خارج شدهایم و انتخابات 92 اولین انتخابات ریاست جمهوری پس از آن حوادث است و دوم اینکه تمام هدف آمریکا و اروپا از تحریم ایران، نابود کردن جمهوری اسلامی است. آنها میخواهند ما آنقدر از اصول خود کوتاه بیاییم تا از بین برویم.
· تاکید مقام معظم رهبری در عین مشارکت حداکثری بر انتخابات رقابتی نیز هست؛ در دوران آقای هاشمی انتخاباتها مدیریت شده بود و یک شخصیت وزین به میدان رقابت میآمد و باقی افراد نیز مشخص بود که برای رای گرفتن نیامدهاند، اما از انتخابات دوم خرداد به بعد و همزمان با رقابت ناطق نوری و خاتمی یک انتخابات رقابتی مشارکتی رقم خورد.
· از زمان دوم خرداد به این طرف ما به سمت انتخابات رقابتی رفتیم و در پایان دوره خاتمی ما از انتخاباتی کاملا رقابتی با حضور هاشمی، احمدینژاد، کروبی، معین و قالیباف برخوردار بودیم لذا اینها جزء پرونده درخشان جمهوری اسلامی است. من مطمئنم و اصرار دارم که انتخابات 92 نیز به مراتب باید از انتخابات دورههای قبل مشارکت حداکثریاش پررنگتر باشد و ما راهی غیر از این نداریم.
· امروز کشور در حوزه مسائل سیاسی دچار تنشهایی بین اصلاحطلبان و اصولگرایان و همچنین در داخل اصولگرایان به مراتب شدیدتر از اصلاحطلبان است؛ آثار تخریبی زیاد در میدانهای اجتماعی و در زیر پوست جامعه از مباحث طلاق، فرار از خانه، انحرافات مختلف اعم از کودکآزاری و کودکان خیابانی گرفته تا اعتیاد و در حوزه اقتصادی مشکلات زیادی وجود دارد؛ البته قدرت جمهوری اسلامی بسیار بالاتر از اینهاست و ما در صحنه بینالمللی باید بدرخشیم و با 90 درصد کشورها دوست و همراه باشیم. هنر نیست که با همه کشورها قهر باشیم و فکر کنیم که کار انقلابی انجام میدهیم بلکه هنر در این است اگر یک متخلف وجود داشت آن فرد ایزوله شود نه ما چراکه اصل بر ارتباط است. برای حل معضلات خارج و بیماریهای داخل ما نیاز حیاتی به مشارکت حداکثری داریم.
· مشارکت حداکثری با حلوا حلوا گفتن به دست نمیآید بلکه نیاز به یک رقابت جدی دارد؛ زمانی استادیوم آزادی از 120 هزار نفر پر میشود که 2 رقیب اصلی و مطرح با داوری منصف و مطمئن مسابقه دهند. باید تمامی شرایط برای اشتیاق و علاقه فراوان مردم برای حضور در انتخابات فراهم شود لذا لازمه آن این است که تیمهای قدرتمند یا خودشان بیایند یا افرادی را به عنوان نامزد معرفی کنند. محبوبیت افراد مختلف نیز مشخص است. در حوزه سیاست باید برای قدرتمندان یک عرصه رقابت شکل بگیرد.
· کشور از فضای اصلاحطلبی و اصولگرایی عبور کرده است؛ کسانی که به تدبیر، عقل و منطق اهمیت میدهند، در برنامه خود آیندهنگری و برنامهریزی دارند.
· اگر هاشمی رفسنجانی، خاتمی، ناطق، آیتالله مهدوی کنی و آیتالله مصباح یزدی و در واقع تمام شخصیتهای برجسته و بزرگ کشور به میدان بیاورید باز به نظر بنده کم است چراکه امروز تمام دنیا را بر علیه ما بسیج کردهاند. از این رو باید تمام ظرفیتها فعال شوند و بگویند که ما یک انتخابات آزاد در چارچوب قانون اساسی برگزار خواهیم کرد.
· انتخابات آزاد یعنی اینکه همه کسانی که معتقد به قانون اساسی هستند و حداقل شرایط و نه حداکثر آن را دارند بتوانند در انتخابات حضور پیدا کنند. سطح سواد، شرایط سنی، تابعیت ایرانی، مسلمان بودن و به عنوان رجل سیاسی شناخته شدن حداقل شرایط است. مگر شما میتوانید به این دلیل که یک نفر حرفی را زده یا یک روزنامه نکتهای را تیتر کرده فردی را از حضور در انتخابات محروم کنید؟ اگر ما تیتری هم زدهایم ممکن است جریمه و توقیف نیز برای روزنامه در نظر گرفته شده باشد. لذا باید سطح کار را از مباحث جناحی بالاتر برد. باید گفت که میخواهیم انتخاباتی برگزار کنیم که همه افراد احزاب خود را فعال کنند و نمیتوان گفت که شما احزاب خود را فعال کنید اما اجازه نداد در انتخابات شرکت کنند. نگاه ما به یک آینده است و اگر بخواهیم در اختلافات قدیمی درگیر شویم، انتخاباتی برگزار خواهیم کرد که برخی از افراد که به تنهایی دو هزار رای هم ندارند روی کار میآیند و با این کار به دنیا اعلام میکنیم که دیگر تیر خلاص را بزنید!
· هیچ کس به اندازه خاتمی به نظام وفادار نبوده و صاحب محبوبیت و صاحب نظر نیست و در عین حال چنین فردی هر روز مورد بیمهری برخی رسانهها نیز قرار میگیرد. آقای خاتمی بارها اعلام کرده که من درون نظام هستم در حالی که افراطیهای دو طیف به خاتمی فحش میدهند.
· گذشته، گذشته است و آقای خاتمی هم نمیخواهد به انتخابات بیاید و حتی اگر منت او را هم بکشید به انتخابات نمیآید. هرقدر که گذشته را بیشتر جستجو کرد هیچ چیز برای کشور باقی نمیماند.امروز اگر بسیاری از افراد کاندیدای ریاست جمهوری شوند قطعا تائید صلاحیت نخواهند شد.
· خاتمی کارنامه درخشانی دارد. اما باید مباحث را کلانتر از این نگاه کرد. بنده آقای مهدوی کنی را صد در صد قبول دارم چرا که شخصیت وزینی است و ممکن است برخی از کارهای وی را نیز قبول نداشته باشم اما نمیگویم که چنین فردی به درد کشور نمیخورد از این رو ما در شرایط فعلی باید از تمام ظرفیت کشور استفاده کنیم. همه باید مطیع قانون باشیم اما اگر قانون گفته است که با این ویژگیهایی که خاتمی دارد باید رد شود نکته دیگری است.
· کسی که اردوکشی خیابانی کرد به زندان رفت.
· ذهنیت منفی نسبت به اصلاح طلبان وجود ندارد. الان در مصر عفو عمومی اعلام کردهاند و همه چیز تمام شده است. آقای خاتمی در سال 88 نه جزو سردمداران فتنه بود و نه از بیانیهدهندگان. با این دید نمیتوان مشارکت حداکثری را رقم زد. اصلاحطلبان باید تریبون داشته باشند تا بتوانند در این باره توضیح دهند؛ این ذهنیت که برخی از رسانهها به آن دامن زدند حتی اگر تلاش هم بکنید پاک نمیشود چرا که اگر کسی خود را به خواب زده باشد نمیتوان بیدار کرد لذا اصلاحطلبان اگر بخواهند حرکت اساسی کنند نباید به تلاشهای مختلف و سمپاشیهای سیاسی توجه داشته باشند و با قدرت به میدان آمده و کاندیدا معرفی کنند.
· اگر بخواهید داستان 88 را باز کنید مقصرهای مختلفی دارد. کارنامه دولت خاتمی آنقدر درخشان است که اگر ضعفهایی هم داشت به لطف دولت فعلی میتوان آن را نادیده گرفت. برای همه دورانها میتوان نقصها و ایراداتی در نظر گرفت. شما میخواهید بگویید که خاتمی مانند دولتهای دیگر ضعفهایی داشت اما معتقدم نقاط قوت دولت خاتمی و برخی ضعفهای فعلی، ضعفهای آن دوره را پوشش میدهد. در حال حاضر باید دعا کرد که دوباره دوران هاشمی و خاتمی را تجربه کرد.
· من به شدت از دولت خاتمی دفاع میکنم چرا که عالیترین دوران جمهوری اسلامی در دوران وی بود.هیچ عقبنشینیای در آن دوران صورت نگرفت و در عین حال وضعیت اقتصادی ما یکی از بهترین دورانها بود. خاتمي با تدبیر خود توانست از اختلافات کشورهای اروپایی استفاده کند اما در حال حاضر فشارها بیشتر شده است. هرچند که امروز بیتدبیریها نیز موثر بوده و همه نیروهای زبده در این دولت کنار گذاشته شدهاند.
/2929
نظر شما