به گزارش خبرآنلاین، کتابهای مجموعه 5 جلدی «قصه ما مثل شد» شامل اطلاعاتی درباره داستانها و حکایتهایی هستند که به مرور در تاریخ ادبیات فارسی، تبدیل به ضربالمثل شدهاند. این در حالی است که جلدهای 6 تا 10 این مجموعه مراحل پایانی آمادهسازی چاپ را طی میکنند و به تازگی تصویرگری آنها به پایان رسیده و در روند انتشار توسط این ناشر قرار دارند.
محمد میرکیانی نویسنده و محقق ادبیات کودک و نوجوان، در حوزه حکایات و مثلهای فارسی، آثار دیگری چون «راز مثلهای ما» را نیز منتشر کرده که در انتشارات محراب قلم به چاپ ششم رسیده است.
همچنین «حکایتهای کمال» از دیگر آثار این نویسنده به چاپ هشتم رسیده است. انتشارات پیام آزادی کار انتشار این اثر را بر عهده دارد.
در یکی از داستان های این کتاب پرفروش و پرمخاطب می خوانیم:
«روزی روزگاری شاهی بود بیکار ومردم آزار. یک روز برای تفریح و خوش گذرانی اعلام کرد: هرکس بتواند دروغی بگوید که من باور نکنم دخترم را به عقد او در می آورم!
از وقتی این خبر در آن سرزمین دهان به دهان گشت، همه دروغ سازان از پیرو جوان به سوی قصر سرازیر شدند.
آنها به حضور شاه می رسیدند و با آب وتاب دروغ خود را تعریف می کردند. ولی شاه آن را باور می کرد و می گفت: چیزی نیست. من این دروغ را باور می کنم، خب ممکن است چنین چیزی اتفاق بیفتد.
در میان مرد زیرکی برای آنکه شاه دروغ دوست را سرجایش بنشاند، گفت که برایش سبدی بسیار بزرگی بسازند که نتوان آن را از دروازه بزرگ وارد پایتخت کرد.
پس از هفته ها سبد بافته و ساخته شد. مرد زیرک به قصر رفت و به حضور شاه رسید. شاه پرسید: تو چه دروغی با خودت آوردی؟
دروغ بزرگی که از دروازه پایتخت هم تو نمی آید و آن را باور نمی کنی!
شاه بلند خندید گفت: خیال کرده ای! هیچ کس نمی تواند سر من کلاه بگذارد.
مرد زیرک گفت: دروغ من، هم شنیدنی است، هم دیدنی باید کنار دروازه شهر بایید.
شاه گفت: فردا که خواستم برای شکار از شهر بیرون بروم می آیم و دروغ تو را می بینم و می شنوم!
صبح فردا شاه و گروهی از سوارانش از شهر بیرون رفتند که پشت دروازه سبد بزرگی را دیدند. شاه پرسید: این همان دروغ بزرگ است؟
مرد زیرک جلو آمد و گفت: بله قربان ولی ماجرای این سبدد رباره پدر شماست که پیش از این شاه این سرزمین بود.
- چطور مگر؟ چرا پای پدر مرده مرا به میان کشیدی؟
برای آنکه پدر شاه به پدر من بدهکار بود...
مگر می شود؟ پدر توکی بوده که از پدر من طلب داشته؟!
مرد زیرک نگاهی به زمین و نگاهی به آسمان انداخت و آهی کشید و گفت: قربان پدر من مردی بسیار پولداری بوده، آن قدر که نمی توانسته پول هایش را بشمارد. پدر شما هم که شاه بوده، در یکی از سال ها برای اداره کشور بی پول می شود. این شد که می آید واز پدر من قرض می خواهد. پدر من این این سبد را نشان می دهد و می گوید که اگر من هفت پیمانه سکه طلا به اندازه این سبد به شاه قرض بدهم گرفتاری او برطرف می شود؟
پدر شما هم می گوید که بله ... برای همین پدر شما به پدر من بدهکار است. حالا هم من آمده ام که هفت سبد سکه طلا را یعنی به اندازه این سبد از شاه بگیرم.
شاه تا این حرف را شنید، فریاد کشید: این دروغ است پدر من هیچ وقت پولی از کسی قرض نگرفته.
بعد روبه همراهانش کرد و گفت: چه حرف ها، این آدم دیگر از کجا آمده؟ دروغش از دروازه تو نمی آید. در همه این سرزمین یک نفر هم حرف او را باور نمی کند!
مرد زیرک با آرامش لبخندی زد و گفت: پس باور نمی کنید؟ حالا به پیمان خود وفا کنید و دختر خود را به همسری من در آورید!»
ساکنان تهران برای تهیه این مجموعه و سفارش هر محصول فرهنگی دیگر کافی است با شماره 20- 88557016 سامانه اشتراک محصولات فرهنگی؛ سام تماس بگیرند و سفارش خود را (در صورت موجود بودن در بازار) در محل کار یا منزل _ بدون هزینه ارسال _ دریافت کنند. باقی هموطنان نیز می توانند با پرداخت هزینه پستی، تلفنی سفارش خرید بدهند.
6060
نظر شما