سفر ناصرالدین شاه به قم و گذر به دریاچه ساوه و دیدن آب و آبادی و مرغان در آن در سال 1305 نکته ای را در باره نزدیکی ظهور به ذهن اعتماد السلطنه آورد.

اعتماد السلطنه در المآثر و الاثار ذیل رخدادهای سال یاد شده از «بازگشت دریاچه ساوه» به عنوان یکی علائم ظهور که در دولت شاهنشاه وقت قاجار یعنی ناصرالدین شاه رخ داده یاد کرده و شرحی دارد که خواندنی است.
داستان از این قرار است که در سال 1305 ق شاه سفری به قم دارد. گذر آنان به دریاچه ساوه می‌افتد. در آنجا تأملی کرده و شاه یک تحقیق جغرافیایی راجع به این دریاچه می‌نویسد. این متن که گزارشی نسبتا دقیقا از وضعیت دریاچه است در روزنامه ایران شماره 655 چاپ شده و در بازچاپ این نشریه توسط کتابخانه ملی در ص 2639 آمده است. گزارش یاد شده به ادعای اعتماد السلطنه، به زبانهای فرنگی نیز ترجمه شده است.
اما نکته بدیع در این باره، تحلیلی است که اعتمادالسلطنه از بازگشت آب و آبادی به این دریاچه دارد و آن را علامت نزدیکی ظهور دانسته و این نکته را به ناصرالدین شاه گوشزد می کند.
گزارش خود اعتماد السلطنه گویاست و نیازی به توضیح ندارد:
عود بحیره ساوه‏: در شب ولادت سراسر سعادت پیغمبر ما محمد بن عبد الله ـ صلى الله علیه و آله و سلم ـ از آیات و ارهاصات که در قلمرو پادشاه ایران به ظهور آمد یکى آن بود که چهارده کنگره از ایوان نوشیروان فروریخت، و دیگر آتشکده فارس که از چند صد سال همى افروخته بود خاموش گشت، و دیگر دریاچه ساوه که بر سواحل آن ترسایان ایران کلیساها داشتند فروشد. شیخ شرف الدین محمد بن سعید مصرى بوصیرى نام این دریاچه هم در قصیده برده برده است و هم در همزیه آورده. در آنجا می  ‏فرماید .... شارح برده مى‏گوید دریاچه ساوه آبى بود فراهم آمده به سطحى درازا و پهناور که بر کرانها چندین نزهتگاه نامى داشت و هم نصارى بیع معتبر و کنایس عالى در آن حوالى ساخته بودند.
فاضل مفیدى مورخ یزد مى‏گوید: قصبه عقدا بر لب دریاچه ساوه بود. بارى چون دریاچه بدان عرض و طول در لیله میلاد مبارک حضرت رسول صلى الله علیه و آله بر زمین فرورفت آن کلیساها برافتاد و آن مرغزارها بخشکید و تقریبا یک هزار و سیصد و پنجاه و دو سال بود که همى آفتاب بر تک دریاچه مى‏تافت و گرد از زمینش به آسمان مى‏رفت، و اینک طبیعت عالم از شش سال است که شروع در تشکیل آن کرده.
از بعضى کتب غیبت به نظر رسیده بود که از علائم ظهور پرنور حضرت قائم ـ عجل الله تعالى فرجه ـ یکى عودت بحیره ساوه است.
منت خداى را ـ جلت قدرته ـ که این علامت بلکه این کرامت در عهد سلطنت این خسرو پاک نهاد ستوده اعتقاد روى داد ـ که آلها روزگارش با دولت آل محمد صلى الله علیه و آله و سلم پیوسته باد. سال گذشته که یک هزار و سیصد و پنج هجرى [1305] و چهل و یکم قمرى جلوسى است موکب فرخنده کوکب نیل زیارت تربت فاطمیه و بشارت دولت قائمیه را به سمت قم در حرکت آمد و بعد از سیاحت بحیره، شرحى کافى در جهات جغرافى به دست مبارک نگارش رفت که نمره ششصد و پنجاه و پنجم جریده ایران از آن آرایش گرفت. از آنجا که تحقیق ملوکانه صادر از حس و عیان بود به اغلب السنه فرنگ ترجمه شد و براى علماى جغرافیا سندى در نهایت صحّت واقع گردید. [چهل سال تاریخ ایران، ج‏1، ص: 170]

کد خبر 266296

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 4 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 10
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • پرویز ملکی IR ۲۲:۰۶ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۵
    26 1
    آیا در آن زمان فیلم ظهور نزدیک است هم ساختند؟
  • مهدی 110 IR ۰۱:۰۳ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۶
    9 20
    با سلام بنده گفتم ایشان متاسفانه از بحث مهدویت چیزی نمی داند همین جاست .هزار رو خورده ای علامات در مورد ظهور نقل شده بعضی از انها در همان اعوان غیبت کبری اتفاق افتاده و در هر دوره مقداری از انها به وقوع پیوسته وهر دوره بعضی از انها در نظر افراد به احتمال نزدیکی ظهور تداعی می شود واین هیچ منافاتی با اصل مهدویت ندارد زیرا همین نشانه ها هر لحظه دارد هشدار می دهد به شیعیان که خود را اماده کنید اگر شیعیان این نشانه ها را جدی بگیرند و خود را هم از نظر خودسازی هم از نظر زمینه سازی برای ظهور تقویت کنند احتمال وقوع ظهور در دوره انها بیشتر می شود شیعه ای که ظهور رانزدیک نداند قساوت قلب می گیرد بنده به ایشان عرض می کنم مواظب باشند این راه غلطی است که در پیش گرفته اند و تاریخ را مطلوب خود تفسیر می کنند
    • بدون نام IR ۰۷:۱۶ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۶
      19 3
      نویسنده چه تفسیری از خودش کرده است؟ جز این است که خبری را از منبعی نقل می کند و در اختیار خواننده می گذارد تا قضاوت کند؟‌ چرا شما از نقل این اخبار هراس دارید؟ وانگهی این که هر روز یک علامتی را بگویند و بعد هم اتفاق نیفتد آیا به باورهای مذهبی جوانان لطمه نمی زند؟ حالا همین علائمی که در این کتابها که ایشان نوشته آمده تلگراف و راه آهن و این قبیل چیزها واقعا آیا اینها در کجای کتابهای حدیثی آمده است؟ آیا مسخره به نظر نمی رسد؟ مگر هر چیزی که در این کتابها به عنوان علائم آمده درست است که هر روز کسی آنها را تطبیق می کند؟ تازه چه کسی؟‌ فلان الواعظین و اینها که بیشتر منبری هستند..... لطفا علما اجازه ندهند دین مردم با این قبیل نوشته ها سست شود.
    • بدون نام IR ۱۰:۱۱ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۶
      2 3
      به ناشناس: تفسیر نویسنده واضحه: ایشون میگه چون قبلا بعضی‌ها با دیدن برخی از نشانه‌ها نتیجه گرفتن که ظهور نزدیک است الان هم هرکس، که شما آنها را به عنوان منبری مسخره می‌فرمایید، تطبیق بدهد (شاید) همان اشتباه را مرتکب می‌شود! کسی با احتیاط در تطبیق مخالف نیست. به علاوه اینکه بسیاری از نشانه‌ها (به استثنای برخی که قطعی ذکر شده) هم ممکن است اتفاق نیافتن. صحبت این است که فقط در حد نشانه‌ها همانطور که اشاره شده 3-4 تای آنها باقی مانده که با تحلیل شرایط کنونی جهان کاملا محتمل الوقوع هستن! البته صرف نظر از نشانه‌ها در مقطع کنونی دلایل محکمتری وجود دارند که نشان می‌دهد جهان روز به روز برای ظهور امام مقتدر آماده‌تر می‌شود.
    • بهروز IR ۱۰:۳۱ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۶
      5 0
      انصافاً کدام بخش از تعالیم شیعی به شیعیان دور از عصر ظهور توصیه به عدم خودسازی و یا عدم بستر سازی برای ظهور کرده؟! این نشانه سازیها بیشتر انحراف از نگرش به ظهور مولا و هدف از ظهور حضرت حجت است. امید ما به ظهور مولا و رسیدن جامعه بشری به هدف الهی خود است. امید ما به نزدیکی زمان ظهور نیست. اگر زمان ظهور را درک کردیم زهی سعادت.
    • بدون نام IR ۱۷:۱۶ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۶
      2 1
      جناب مهدی 110 وقتی می توانند در مورد درستی یا نادرستی تفسیری نظر دهند که حداقل فرق اوان و اعوان را بدانند.
  • بدون نام IR ۰۸:۵۱ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۶
    3 10
    نویسنده علاوه بر این که از مهدویت سر در نمی‌آره ظاهرا معنی تطبیق دادن را هم خوب بلد نیست! چاره ای نیست؛ با بعضیها نمیشه زیاد حرف زد تا قانع بشن لاجرم باید بهشون گفت: شما راحت باش و بشین و ببین. اون موقع که محاسباتت از کار افتاد شاید فهمیدی کسانی که از روی قواعد و بعضا نشانه ها مژده نزدیکی ظهور را میدن چی میگفتن. این استدلالهای شما حرف آخرش اینه که از روی نشانهها نمیشه نتیجهای گرفت درصورتی که (صرف نظر از سوراخهای همین استدلال) بدون استفاده از نشانه‌ها و فقط با استفاده از قواعد ظهور هم میتوان نزدیکی ظهور را فهمید. اگرچه تطبیق برخی از نشانهها انصافا حیرت انگیز است. نکته: خداوند نفرمودند "لهم عقول لا یعقلون بها" بلکه فرمودند "لهم قلوب لا یفقهون بها اولئک ..."
    • بدون نام IR ۰۹:۱۸ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۶
      10 2
      خوب این که شماها چون با عقیده تون سازگار نیست نویسنده رو متهم به نادانی کنید البته اشکال نداره. دل خودتون لااقل راضی می شه. اما آقای این بیچاره مگه چه می گه؟ فلسفه که نیست که کسی نفهمه. این تطبیق ها چه مشکلی رو حل کرده؟‌وقتی هزار ساله به نتیجه نرسیده یعنی این که یک جاش مشکل داره. حالا اگر کسی خواست این مشکل رو گوشزد کنه یعنی نفهمیده؟ قواعد ظهور دیگه چه صیغه ای است؟ بحث از تلگراف و راه آهن و شکست آلمان و اینا آخه چه علائم ظهوری است؟ والله عقل هم چیز خوبی است.
    • بهروز IR ۱۰:۲۶ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۶
      6 1
      ما بالاخره یا شیعه هستیم یا نیستیم. وقتی صراحت احادیث موثق حکایت از "نهی از تعیین زمان ظهور" دارد، چرا و با چه انگیزه‌ای هر روز به یک نحو نشانه بینی کنیم و امید به ظهور مولا در سطح انتظار یک کودک برای بیسکویت پایین بیاوریم. فلسفه انتظار برای ظهور این نیست که هرکس از شیعیان مصومین - علیهم السلام - نزدیک زمان ظهور بود تقوی پیشه کند و هرکس دور از آن زمان فسق و فجور. ظهور مولا چه نزدیک و چه دور زمان رسیدن جامعه بشری به هدف الهی خود است. زهی سعادت که شیعه آن زمان را درک کند و زهی سعادت عظمی که شیعه در هر زمان و با هر فاصله از ظهور، ظاهر و باطن خود را مودب به آداب الهیه کند که این بسیار مهمتر است.
  • بدون نام IR ۱۲:۱۶ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۶
    6 0
    کذب الوقاتون