از جمله پدیدههایی که از گذر زمان – نه از دالانهای دهه و قرن، بلکه از هزارهها – عبور میکند و همچنان زنده و پویا خود را به زمان حال میرساند، «هویت ملی» جوامع است.هویت ملی دستآوردی غیر دفعی است و در پیدایش خود بیشباهت به کانهای جوهرپروری که از پس میلیونها سال الماس وجود خود را نمایش میدهند، نیست.
آنچه پیشانی یک جامعه را دیدنی میکند و بدان روشنی میبخشد، هویتملی است. برای مشاهده این روشنی میتوان به کشورها و مللی که در طول زمان تمدنآفرین، فرهنگساز و روحبخش بودهاند، نگاه کرد.
ایران در زمره این کشورهای نه چندان پرشمار است؛ کشوری که پیش از اسلام تمدنآفرین بود و پس از آن تمدنبخش. نخستین چشماندازی که در افق تمدنی سرزمین ایران، هم در گسترة جغرافیایی و هم در ژرفای تاریخی، دیده میشود، همانا هویت ملی ایرانیان است. این هویت چنان در پهنه این فلات جاگیر شده که با وجود منها شدن مناطقی از پیکرش در دویست سال گذشته همچنان با نام و نماد آن در پیوند و بستگی است.
برای کشوری چون ایران بهرهمند کردن جوامع دیگر از این دستآورد بزرگ هم ممدوح است و هم با طبع نجیب ایرانی سازگار؛ اما در سالهای اخیر برخی از کشورهای نواستقلال در جنوب و شمال ایران برای پر کردن جای خالی هویت خویش اقدام به مصادره ناموران، اندیشمندان و سرآمدان دانش و ادب و فرهنگ ایران کردهاند. این کشورها نیک میدانند که شناسایی آنها از سوی سازمان ملل متحد و داشتن نامی و پرچمی در اطلسها نمیتواند نمایانگر هویت ملی آنان باشد.
آنها محتاج پیشینهای هستند که از آن طعم تمدن و رایحه فرهنگ به مشام برسد. آنان خوب میدانند که صرف داشتن سازههای بلند، آسفالتهای بی چاک و تکیه زدن به انبار تسلیحات نظامی نمیتواند هویتبخش باشد. آنها نیازمند تاریخی هستند که بتوانند در آیینه آن هویت خود را تماشا کنند. و اینها یا وجود ندارد و یا اگر هم هست، در کارنامه ملتی است که در گذشتهای نه چندان دور، هموطن و شهروند آنان بوده است. آنچه مسلم مینماید این است که همسایگان فعلی و یا همان ایالات سابق ایران با این اقدامات نمیتوانند خواستهای فرهنگی خود را تأمین کنند.
چهرههایی چون ابنسینا، مولانا، نظامی، باباطاهر، ابوریحان بیرونی و ... با خاستگاه ایرانی که آثارشان در فهرست هویت ملی ایرانیان میگنجد، شخصیتهایی جهانی و متعلق به همه انسانیت هستند. کوچک کردن نام این ناموران در حد یک نژاد و یا قوم، کاری است بیهوده و ناپایدار. در پرسش از این سرقتهای ناشیانه فقط یک پاسخ به ذهن میرسد.
هجوم دنیای سرمایهسالار در سه دهه گذشته علیه جمهوری اسلامی ایران صورت و سیرتهای گوناگونی داشته است که صدور شناسنامههای تازه برای قهرمانان فرهنگی سرزمین ایران، همان تنههای سیاسی است که همسایههای نوپدید به نمایندگی از جهان غرب به ایران پس از انقلاب میزنند. هویت ملی ایرانیان، ماهیتی پایدار و ماندگار دارد. این ماهیت از پس هزارهها تهدید، تهاجم و اشغال سربلند و سلامت عبور کرده و در این دوره درصدد احیای تمدنی نو و تعادلبخش است. سرقتهای فرهنگی اخیر عِرضی است که از سارقان میرود و اندکی بر زحمت ما میافزاید.
5757
نظر شما