اعدام دو نفر از چهار نفری که دو ماه پیش فیلم زورگیریشان در فضای مجازی پخش شد، از پر سر و صداترین اخبار هفته پیش بود. طرف توی روز روشن در یک جای شلوغ عربدهکشی و زورگیری میکند؛ کلی پرونده خلاف داره، استثنائاً قوه قضائیه چون موضوع رسانهای شده زود بهمجنبیده و چون مصداق ناامن کردن فضای روانی جامعه و به قول حقوقدانان «محاربه» بوده، دو نفرشان که پرونده سنگینتری داشتهاند، اعدام کرده است.
حالا باز در همان فضای مجازی، ملت «گیر» دادهاند! یکی میگه چرا در پارک هنرمندان! اولا: در خیابان بهشهر بوده و هیچ ارتباطی با این مکان فرهنگی ندارد؛ ثانیاً: چرا نمیگویید اینها در همین مکان زورگیری کردهاند!
دیگری میگوید: چرا با اختلاسگران و دانهدرشتها برخورد نمیکنید؟ چرا با فلان جنایتکار برخورد نشد؟ و ...؛ برادر من، خواهر من! به قول فلاسفه، «اثبات شی که نفی ما عدا نمیکند!»، به قول ما، درستی یک موضوع دلیلی بر نادرستی سایر موارد نیست. قطعا باید با اولویت به آن موضوعات هم رسیدگی بشه و باید یقه مسئولان را گرفت که چرا برخورد لازم نمیشود، نه اینکه چرا با اینها برخورد میکنید؟ بالاخره یا جرم اینها «محاربه» بوده یا نه؟ اگر بوده که حکمش معلوم است؛ اگر فکر میکنید نبوده، خب این یک بحث دیگر است.
افرادی هم این موضوع را به دولت ربط میدهند و معتقدند باید زمینههای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و ... جلوگیری از وقوع چنین حوادثی در جامعه ایجاد شود. این موضوع هم درست، اما حالا که این موضوع محقق نشده این مجوزی است که عزیزان اراذل و اوباش بخواهند حق خودشان را در روز روشن از من و شما به زور بگیرند!
گروهی با انتشار تصویر یکی از محکومان به اعدام که در لحظات آخر، سر بر روی شانه یکی از ماموران اجرای حکم گذاشته است، چنان از معصومیت این جوان ناکام یاد میکنند که گویی من و شما بودیم که قمه به دست، در روز روشن مبارز میطلبیدیم.
افرادی در شبکههای اجتماعی نوشته بودند چرا در جامعهای که با اختلاسگران میلیاردی، دزدان بیتالمال و مسئولان فاسد که امنیت روانی، اقتصادی و اجتماعی جامعه را برهم میزنند، برخورد لازم نمیشود، اینها را فقط برای 70 هزار تومان اعدام کردهاند؟ اینها تنها برای درمان مادر بیمار سرکردهشان مجبور به زورگیری شدهاند؟
نخست اینکه امیدوارم در کنار تداوم برخورد با افراد زورگیر و قمهکش، با مختلسان گرامی 3 هزار میلیاردی و ارقام بالاتر و پایینتر، مسئولانی که فاسد هستند و سایر برهمزنندگان نظم و امنیت جامعه برخورد شود. دوم اینکه، حالا فرض کنیم در کیف به جای 70 هزار تومان، 70 میلیون تومان یا هفت میلیارد تومان بود، در اصل مساله خللی وارد میآمد؟ این زورگیران مدعی بودند برای درمان بیماری مادر سرکردهشان 4 میلیون تومان نیاز داشتند و برای همین دزدی کردهاند؛ در متن گزارش دادگاه آمده است همین فردی که مدعی نیاز به 4 میلیون تومان پول برای درمان مادرش است، 40 روز قبل از آن گردنبند طلای مردی را دزدیده بود که 8 میلیون تومان قیمت داشت. این فرد سه بار سابقه کیفری داشت، بعد از این دزدی هم، این افراد مرد دیگری را خفت کرده بودند!!!
افرادی میگویند رویدادهایی مانند این حادثه در جامعه بسیار زیاد اتفاق میافتد و تنها دلیلی که این دو جوان بیگناه!!! اعدام شدند، رسانهایشدن فیلم زورگیری آنها بود. جالب است بیشتر این افراد کسانی هستند که خودشان در پخش و اشتراک گذاشتن این فیلم در شبکههای اجتماعی نقش فعالی داشتند. من هم با نقش پررنگ رسانهها در این حکم موافقم، اما آیا اینها واقعا بیگناه بودند؟ خواهش میکنم یک بار دیگر فیلم زورگیری را ببینید.
نمیدونم تا حالا توفیق برخورد با کسی که قمه روی گردن و شکمتان قرار داده و عربده میکشد، داشتهاید یا نه؟ امیدوارم این تجربه را هیچ وقت کسب نکنید ولی انتظار بیجایی نیست لحظهای خودتان را در این شرایط قرار بدهید.
یک روز فیلم زورگیری را منتشر میکنیم و داد و بیداد راه میاندازیم که این چه وضع امنیت است؟ روز دیگر وقتی با همین افراد برخورد میشود میگوییم وای آخه چرا؟
گروهی نیز اصولا با «اعدام» به هر شکلی مخالفند. البته نظرشان محترم است ولی باید با فردی که از روی دیوار خانه بالا رفته و جلوی شوهر و فرزندانش، به همسر وی تجاوز کرده چکار کرد؟ وقتی طرف وارد مدرسهای شده و بیدلیل 26 بیگناه را که 20 نفر کودک بودهاند، کشته است، این جانور را چه کار باید کرد؟
وقتی فردی به خاطر چند گرم طلا، دختر ششسالهای را بیرحمانه میکشد، چگونه باید با وی برخورد کرد؟ وقتی باندی چندنفره به زور، طلاهای چندین زن را دزدیده و به آنان تعرض میکنند و سپس آنان را میکشند، چه باید کرد؟
گروهی میگویند حالا اینها را اعدام کردید، جامعه درست شد؟ چرا ما «دیجیتالی» و صفر و یکی به مسایل اجتماعی نگاه میکنیم. مگر میشود با اعدام دو نفر جامعه را اصلاح کرد. اگر مسایل اجتماعی این قدر راحت قابل درمان بود، خیلی خوب بود ولی همه میدانیم این مسایل ریشهایتر هستند.
عدهای در شبکههای اجتماعی گفتند این اعدامها جامعه را خشنتر میکند، اما من معتقدم در صورتی که برخورد نیروی انتظامی و قوه قضائیه با اقتدار استمرار داشته باشد، تا حدودی ـ تاکید میکنم تا حدودی ـ میتواند بازدارنده باشد. فرمانده انتظامی تهرانبزرگ در مصاحبه اخیر خود اعلام کرده است که در پی محارب نامیدن زورگیری با سلاحسرد، شاهد کاهش 50 درصدی جرایم زورگیری و خفتگیری در تهران بودهایم. وی همچنین از نصف شدن جرایم خشن همچون قتل، زورگیری، ایجاد رعب و وحشت و ... در سال جاری خبر داده است؛ البته همه می دانیم متاسفانه تعداد این موارد این قدر زیاد شده که حتی اگر به یکدهم نیز کاهش پیدا کند، باز رقم قابلتوجهی است.
چه خوب میشد مسایل و مشکلات اقتصادی و اجتماعی در جامعه ما کاهش مییافت تا زمینههای معضلات اینچنینی تا حد زیادی در جامعه از بین برود. امنیت مقولهای چندبعدی است که یک بعد آن اقتدار است؛ مسایل اقتصادی، عدالت در رفتارها، سلامت حاکمان، فرهنگسازی و چندین مورد دیگر ابعادی هستند که غفلت از هر یک از آنها، به امنیت جامعه خدشه وارد میکند.
زندگی مهمترین عطیه الهی به انسان است و هنگامی که فرد یا افرادی آگاهانه، اعم مستقیم یا غیرمستقیم ـ قتلنفس یا برهم زدن امنیت اقتصادی و روانی جامعه ـ این عطیه الهی را از دیگران بگیرند، باید مجازاتشان متناسب با ارزش چیزی باشد که از جامعه گرفتهاند. اعدام چند زورگیر نه «نوشدارو» جامعه است که بعد از این جمعیتِ قمهکش، قمهها را غلاف کنند و به راه راست برگردند و نه «شوکران» است که جامعه را خشنتر کند؛ «اعدام» آخرین راهی است برای افرادی که زندگی و نفس کشیدن دیگران را به مخاطره میاندازند؛ امید که کمتر شاهد استفاده از این راه باشیم.
1717
نظر شما