زهرا خدایی
برای اولین بار وزرای خارجه روسیه و ایران در حاشیۀ کنفرانس امنیتی مونیخ با معاذ الخطیب، رئیس اپوزیسیون سوریه دیدار و گفتگو کردند. هنوز جزئیات زیادی از گفتگوها خارج نشده، با این حال با گذشت 22 ماه از بحران سوریه، ملاقات رسمی میان حامیان و مخالفان بشار اسد از اهمیت قابل توجهی برخوردار است. خطیب پس از ملاقات با علی اکبر صالحی، وزیر خارجه کشورمان گفت: "به توافق رسیدیم که باید راهی برای پایان دادن به رنج سوریها بیابیم" خبرآنلاین در گفتگویی با دکتر علی بیگدلی، عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی، مذاکرات روسیه و ایران با رهبر اپوزیسیون سوریه را مورد بررسی قرار داده است.
ملاقات میان وزرای خارجه ایران و روسیه با رهبر اپوزیسیون سوریه را باید گام مهمی در حل بحران سوریه دانست؟
در حال حاضر سطح اختلافات میان گروههای مخالف بشار اسد افزایش یافته است و در واقع تردیدی که در تصمیمگیری کشورهای غربی در ارتباط با سوریه دیده میشود، نتیجۀ همان اختلافاتی است که در میان گروههای معارض وجود دارد. از طرفی به رغم تعهداتی که کشورهای عربی به گروههای معارض داده بودند آنها در حال حاضر حمایت آنچنانی از این گروهها نمیکنند و در نهایت این اختلافات سبب شد تا خطیب به راه حل دیگری بیندیشد و روند مذاکره را در پیش بگیرد. اما هنوز هیچ خبرگزاری اعلام نکرده است که طرفهای حاضر در مذاکره پیرامون چه موضوعاتی گفتگو کردهاند. اما قطعاً مذاکرات پنهانی و یا دیپلماسی پنهانی بین طرفهای حاضر صورت گرفته است. این ملاقات خیلی ناگهانی بوده ولی در هر حال زمینههای لازم از پیش برای آن فراهم شده بود. قطعاً دلیل این ملاقات، ناسازگاری میان گروههای معارض در درون سوریه و همچنین کاهش کمکهای کشورهای عربی و غربی به گروههای معارض است. به همین رو سردی قابل توجهی میان گروههای معارض به وجود آمده و متعاقباً رهبر معارضین اعلام کرده بود که با کشورهای حامی بشار اسد مذاکره خواهد کرد. اما هنوز مشخص نیست که آغاز این مذاکرات به معنای بقای بشار اسد در قدرت باشد؛ بشار اسد در نطقی تلویزیونی اعلام کرده بود که توانایی نظامی وی آنقدر زیاد است که میتواند سالهای طولانی با معارضین مبارزه کند. لذا ملاقات مذکور از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است، برخی ناظران معتقدند که خطیب بدون موافقت کشورهای عربی این ملاقات را صورت نداده و آنها نیز با این مذاکره موافق بودند. اما اینکه خطیب حامل چه پیام و یا اهدافی است و یا این مذاکرات چه تغییراتی را در ساختار قدرت بشار اسد به وجود آورد، هنوز کاملا مشخص نیست.
بنابراین میتوان گفت که با توجه به کاهش سطح کمکها، کشورهای حامی معارضه و غرب به این نتیجه رسیدهاند که مقاومت بشار اسد ادامه دارد و باید راهکار دیگری یافت. اینطور نیست؟
گره اصلی ایران نیست، مقاومتهای روسیه و حمایتهای علنی این کشور به عنوان یک ابرقدرت از بشار اسد موضوع را پیچیده کرده بود. علت اساسی حمایت روسیه از بشار اسد اینست که کشورهای غربی در بهار عربی هیچ امتیازی به روسیه ندادند و با توجه به اینکه روسیه قرارداد 25 سالۀ دفاعی با لیبی داشت، غرب در جریان جنگ لیبی و سقوط قذافی هیچ اعتنایی به این مسئله نکرد و روسیه احساس کرد که بازی را در شمال آفریقا باخته است. بنابراین آخرین پایگاهش یعنی سوریه را حفظ و حتی آن را به گروگان گرفت و مقاومت جانانهای از خود نشان داد. از سویی با توجه به اینکه در کشورهای غربی نیز سرسختی چندانی برای به سقوط کشاندن بشار اسد وجود ندارد و این کشورها نیز خودشان درگیر مشکلات اقتصادی هستند، یکدستی چندانی در میان آنها وجود ندارد. از این رو به نظر می رسد که همۀ طرفها به دنبال راه حلی برای پایان دادن به بحران سوریه هستند که رضایت هر دو طرف تأمین شود. گرچه باید این مسئله را مدنظر داشت که بسیاری از گروههای داخل سوریه با اظهارنظرهای خطیب به شدت مخالفت کردهاند و حتی اعلام کردهاند که وی نمایندۀ آنها نیست. از این رو باید این مسئله را نیز مدنظر قرار داد که مذاکره با خطیب به معنای حل بحران و یا یکدستی در میان معارضین نیست.
در یک نگاه باید تکرار کنم که گره اصلی روسها بودند. هر چند ایران کمکهایی به سوریه کرد اما آنچه در سطح بینالمللی موازنه را به نفع بشار اسد تغییر داد، روسیه است.
پیرامون حملۀ هواپیماهای اسراییلی به مناطق مرزی سوریه تاکنون تعابیر مختلفی ارائه شده است. هدف گرفتن محموله تسلیحاتی و یا سنجش میزان مقاومت دولت بشار اسد از جمله آنهاست. این اقدام اسراییل را چگونه ارزیابی میکنید؟
اسراییل هیچ نگرانی از سوی بشار اسد نداشته و ندارد. از سال 1967 که بلندیهای جولان به دست اسراییل افتاد، این رژیم هیچ نگرانی و ترسی از سوی سوریه نداشته و حتی یک گلوله به سمت بلندیهای جولان شلیک نشده است. در همۀ این فراز و نشیبها مشاهده میکنید که اسراییل هیچ اظهارنظر بغض آلودی نسبت به بشار اسد ندارد و در مورد این مسئله بی تفاوت بود اما این اقدام اسراییل را میتوان نمایش قدرتی از سوی این رژیم دانست تا نشان دهد که اگر بشار اسد در آستانۀ سقوط قرار گیرد مبادا که سلاحهای شیمیایی سوریه و یا سلاحهای پیشرفته این کشور برای حزب الله ارسال شود که قبلا هم این مسئله را اعلام کرده بود. از این رو این اقدام اسراییل نمایش قدرتی از سوی نتانیاهو بود که البته ارتباطی به رفتن و یا ماندن بشار اسد ندارد.
بنابراین فرضیۀ باقی ماندن بشار اسد تا انتخابات ریاست جمهوری 2014 تا چه میزان جدی است؟
بشار اسد همان اوایل اعلام کرده بود که تا زمان انتخابات ریاست جمهوری 2014 در قدرت باقی میماند، اما برای ریاست جمهوری خود را نامزد نخواهد کرد. اینکه این فرضیه با توجه به روند فعلی تا چه میزان شدنی است، هنوز مشخص نیست. اگر بشار اسد با حمایت روسیه و ایران در قدرت باقی بماند و سایرین نیز از خود عکسالعملی نشان ندهند، امکان اینکه بشار اسد قدرت را رها کند، خیلی خیلی کم است. مگر اینکه تصمیماتی از سوی روسیه صورت گیرد و بشار اسد از قدرت کنارهگیری کند. اما اگر تیم بشار اسد از قدرت کنارهگیری کند معلوم نیست دولت بعدی که روی کار میآید امتیازاتی(همچون نقش سرپلی در منطقه) را به ایران بدهد. از این جهت ممکن است میان ایران و روسیه بر سر کادر جانشینان بشار اسد اختلافاتی به وجود آید. در حال حاضر مسائل بسیار مغشوش است.
5252
نظر شما