اگر ما بخواهیم به این نقطه برسیم که سرمایهگذار خارجی را به حضور و فعالیت در بنادرمان ترغیب کنیم بالاجبار باید در وهله اول امکان فعالیت به بخش خصوصی داده شود و اصل 44 که گرهگشای مشکلات است به درستی اجرا بشود؛ نه اینکه مثلاً واگذاریهای اصل 44 به جای بخش خصوصی به شبهدولتیها برسد. ما بخش خصوصی قدر و پرتوان در مملکت داریم ولی این بخش خصوصی برای اینکه همه توانش را پیاده کند و به کار گیرد، انگیزه ندارد. چرا؟ تصور کنید بنده با امکانات مالی محدود خودم برای توسعه بنادر یک ترمینال با هزینه هنگفت ایجاد کردم؛ حدود 70 دستگاه واگن از داخل و خارج خریداری کردم که کالاها به صورت مرتب و منظم بیاید و تخلیه شود؛ با راهآهن قراردادی داشتم که اجرا نشد. هم سازمان بنادر و هم راهآهن هر دو زیرمجموعه وزارت راه هستند. من نه از سرمایهگذاری در بنادر و نه از قرارداد با راهآهن به نتیجه مطلوب نرسیدم. در نتیجه منطق حکم میکند که دیگر وارد سرمایهگذاری نشوم. ما باید به بخش خصوصی امکان دهیم وارد کار شود، سرمایهگذاری و بازاریابی کند، کالا وارد و در انبار خودش تخلیه کند، در مقابل این هزینههایی که برای ورود و خروج کالا، ایجاد امکانات برای تخلیه و بارگیری میکند خودش حاکم باشد. اینگونه نیست که بخش خصوصی همه چیز را به نفع خودش تمام کند. بخش خصوصی طوری رفتار میکند که نه سیخ بسوزد و نه کباب.
در نتیجه توافقات و همکاریها میتوان به گونهای عمل کرد که هم به نفع دولت باشد، هم به نفع بخش خصوصی و هم به نفع ملت. وقتی بخش خصوصی در تصمیمگیریها وارد شد میداند که سرمایهاش ایمن است. آن وقت میتواند هزینهها و دخل و خرجها را با هم برابری بدهد و هزینه معقول و درآمد متعارفی ایجاد کند تا بتواند جوابگوی هزینهها و اداره دستگاه خودش باشد. بازاریابی دولت فاقد امکانات بخش خصوصی است. بخش خصوصی بازاریابی را انجام میدهد و شرکتهای خارجی را وادار میکند که جنسهایشان را در ایران تخلیه کنند. آن وقت میتوانیم برسیم به جایی که مثلاً بندر امام خمینی به هاب منطقه در غلات تبدیل شود یا بندرعباس بشود هاب منطقه در فلزات. ولی اگر بخش خصوصی در برابر سازمان بنادر یا راهآهن یا دیگر نهادهای دولتی احساس ناخوشایندی داشته باشد طبیعتاً انگیزهاش سلب میشود. ما با توجه به موقعیتی که داریم میتوانیم شرکتهای حمل و نقل خارجی را جذب کنیم. مثلاً طوری که کسی برای ترانزیت کالا به افغانستان یا به سمت پاکستان نرود. به جای آن بیایند در بندر شهید رجایی کالایشان را تخلیه کنند و از طریق راهآهن جدید بندرعباس بافق که مسیر را خیلی کوتاه کرده کالا حمل کنند. باور کنید دولت با تمام توانش نمیتواند همانند بخش خصوصی فعالیت کند. من در شرکت کوچک خودم قراردادهای خارجی میبندم که دولت نمیتواند. ولی وقتی ما قرارداد میبندیم با مشکلات بزرگی مواجه میشویم. مثلاً در وسط سال راهآهن اعلام میکند 10 درصد اضافه کرایه حمل میگیرد.
همین امسال یک موردی را 44 درصد اضافه کرایه دادند. فکر کنید ناگهان چه تفاوت قیمتی ایجاد میشود. طبیعتاً ابزار از دست ما گرفته شده و ما نمیتوانیم جوابگوی طرف قراردادمان باشیم. این رفتارها ترانزیت کشور را زمین میزند. شرکتهای هندی و اماراتی در مقابل شرکتهای ایرانی از نظر سواد و دانش فنی بسیار سطح پایینی دارند، اما چون مقررات و قوانینشان به روز و تسهیلکننده است بهتر و روانتر کار میکنند و در قراردادها جلوتر از ما حرکت میکنند. برای مثال میگویم طبق قراردادی که با راهآهن داشتیم، قرار بود روزانه 300 کیلومتر واگن ما سیر داده شود که عملاً 90 کیلومتر سیر داده است. یعنی تنها 30 درصد کار را انجام داده است. وقتی با راهآهن قرارداد بستیم به دنبال گشایش اعتبار برای خرید واگن از کشورهای خارجی رفتیم. ما بررسی کردیم و دیدیم اگر روزانه 300 کیلومتر واگن ما سیر کند، و به فرض کالاهای ما سه روزه از بندر امامخمینی به تهران خواهد رسید و دوباره کالا از تهران سه روز بعد به بندر میرسد. با احتساب یک روز تخلیه و بارگیری جمعاً هفت روز طول میکشد. هفت روز در یک ماه یعنی حداقل چهار سرویس رفت و برگشت کالا. اما در حال حاضر عملاً یک سرویس انجام شده است. این یعنی ما سه سرویس متضرر شدهایم. راهآهن قرار بود این خسارت ما را جبران کند که تاکنون نکرده است. اما وقتی که من نتوانستم به راهآهن پول بدهم بلافاصله در دادگستری علیه ما شکایت کرده است. بزرگترین بدهکار این کشور خود دولت است. طبق آماری که در اتاق بازرگانی اعلام میکنند، وقتی که بزرگترین بدهکار دولت است، بایستی دولت هم در مسائل مختلف بخش خصوصی یا بخشهای فعال به این کشور توجهی کند. وقتی که دولت خودش بدهکار است. من با یک شرکت حمل و نقلچی هم به راهآهن بدهکار میشوم. اما من ممنوعالخروج و از گرفتن تسهیلات بانکی محروم میشوم اما بدهکاری دولت میماند. این رفتارها نباید یکطرفه باشد. اگر قرار است حمل و نقل این کشور توسعه بیابد؛ ظرفیت بنادر ما افزایش پیدا کند و ما هاب حمل و نقل منطقه بشویم، باید این رفتارها اصلاح شود.
*کمیسیون حمل و نقل و ارتباطات اتاق تهران
3939
نظر شما