۰ نفر
۳ فروردین ۱۳۹۲ - ۱۹:۴۶

محمد حسین برخوردار

ثبات قیمت ارز برای دوره‏‏‏‏ای مشخص، شاید بهترین و جدی‏‏‏‏ترین راهکار از سوی دولت برای تداوم کار در بخش‏خصوصی ‏قلمداد شود. تغییرات ناگهانی و نوسانات غیرقابل پیش بینی در دوره‏‏‏‏ای که گذشت بیشترین آسیب را به بخش تولید و به ویژه تولیدکنندگان بخش‏خصوصی ‏وارد آورد. در این شرایط دیگر مهم نیست که نرخ ارز برای تولیدکنندگان ‏معادل 1200 تومان باشد یا 2400 تومان. مهم ثبات آن است تا این فرصت و مجال برای برنامه‏ریزی تولید و ارزیابی بازار و صادرات فراهم شود. هر چند قیمت نهایی اعلام شده دلار در این شرایط و فضای اقتصادی، دشواری‏‏‏‏هایی را به همراه خواهد داشت، اما با یادآوری این نکته که اگر دولت‏‏‏‏های پیشین در برنامه‏‏‏‏های سوم و چهارم توسعه می‏‏‏‏پذیرفتند که قیمت دلار به صورت واقعی افزایش پیدا کرده و به صورت پلکانی به رقم واقعی خود می‏‏‏‏رسید، امروز تولیدکنندگان با چالش‏‏‏‏های بزرگ و غیرقابل حلی مواجه نبودند.
با این وجود و با فرض پذیرفتن آخرین رقم اعلام شده برای قیمت دلار از سوی دولت برای تولیدکنندگان ‏و دیگر بخش‏های ‏اقتصادی، برای بازگشت رونق اقتصادی و تداوم حیات اقتصادی نیازمند اصلاحاتی هستیم که از آن جمله می‏توان به اصلاح حقوق و دستمزد اشاره کرد. طبیعی خواهد بود که با قیمت‏‏‏‏های موجود، برطبقه گسترده مردم فشار اقتصادی مضاعفی وارد خواهد آمد. با در نظر گرفتن تحریم‏‏‏‏های ناثوابی که برما اعمال شده است و ادامه تولید انبوه را از بخش‏خصوصی ‏سلب کرده است، نیازمند تغییرات جدی در قوانین دولتی به منظور حمایت از بخش‏خصوصی ‏هستیم.
ذکر این نکته ضروری است که بازارهای صادراتی بسیاری از دست تولیدکنندگان ‏خارج شده و همین امر به کاهش تولید و کاهش ظرفیت کار در کارخانه-ها و بیکاری کارگران منجر شده است. به طور طبیعی وقتی وارد این سیکل معیوب و ناقص شویم، قیمت کالا و محصول افزایش یافته، قدرت خرید کاهش پیدا کرده و قیمت حمل‏ونقل بر قیمت نهایی کالا تاثیر گذاشته و در نهایت با یک بازار راکد و گران و ضرر ده روبه‏رو خواهیم شد. به این منظور پیشنهاد می‏‏‏‏شود تا دولت با برداشتن قوانین دست و پاگیر در بخش تولید و تجارت و راه‏‏‏‏اندازی جدی دولت الکترونیک شرایط بهتری را برای بخش تولید فراهم آورد. هر چند اعلام شده که دولت قصد دارد برای تامین بودجه سال آینده خود اخذ مالیات را جانشین درآمدهای نفتی کند، اما واقعیت این است که وابستگی اقتصادی یک کشور نفتی را به پول نفت، با دستورالعمل‏‏‏‏های بدون پشتوانه نمی‏‏‏‏توان کاهش داد و یا اصلاح کرد. در حال حاضر در کشور تشکل‏‏‏‏ها و بخش‏‏‏‏های خصوصی صاحب تجربه و دانشی وجود دارد که دولت به سادگی می‏‏‏‏تواند از تجربیات و نقطه نظرات آنها برای رهایی از وابستگی به نفت و درآمدهای نفتی بهره بگیرد. اما شاهد هستیم که بسیاری از این تصمیمات به ویژه در بخش‏‏‏‏های کلان و اجرایی اقتصاد کشور بدون پشتوانه فکری و اجرایی است.
اکنون باید پرسید مالیات از کدام بخش، کدام تولید و کدام صادرات؟ در شرایطی که گردش مالی و اقتصادی در کشور کاهش یافته و ما در وضعیت اضطرار قرار داریم، اخذ مالیات برای تامین بودجه کشور، فشار مضاعف بر مردمی است که هم اینک زیر فشار اقتصادی قرار گرفته اند. هر چند تاکید می‏‏‏‏کنیم که اخذ مالیات برای تامین بودجه کشور بسیار بهتر از فروش نفت است اما این امر برای کشور واقتصادی امکان پذیر است که سال‏های متمادی در آرامش اقتصادی قرار داشته، فاقد بحران مالی است و مردمان کشورش از سطح رفاه متعادلی برخوردار هستند. در این صورت می‏‏‏‏توان امیدوار بود که به جای فروش نفت از کسب درامدهای مالیاتی امور کشور را اداره کرد.
* عضو هيات نمايندگان اتاق ايران

3939

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 283630

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 2 =