۰ نفر
۱۲ فروردین ۱۳۹۲ - ۱۳:۴۴

ایسنا نوشت:

محمود عبادیان مترجم و استاد پیشکسوت دانشگاه در 85 سالگی درگذشت.

یکی از اقوام این استاد پیشکسوت رشته‌ فلسفه گفت که او یکشنبه شب 11 فروردین‌ماه به‌علت کهولت سن در منزلش درگذشت.

محمود عبادیان متولد 1307، ارومیه استاد بازنشسته‌ گروه فلسفه‌ دانشگاه علامه طباطبایی، عضو هیأت علمی دانشگاه مفید قم و عضو گروه فلسفه فرهنگستان هنر ایران بود.
 

او مدرک دکترای «تاریخ فلسفه عمومی» از دانشگاه چارلز پراگ (1961) و دکترای «فلسفه کلاسیک آلمان» را از دانشگاه هامبورگ آلمان (1978) داشت.

عبادیان بیش از 30 عنوان کتاب فلسفی و ادبی ترجمه یا تألیف کرد. رساله‌ منطقی فلسفی «ویتگنشتاین» اولین‌بار توسط او به زبان فارسی ترجمه شد.

«فردوسی، سنت و نوآوری در حماسه‌سرایی» (مباحثی از ادبیات تطبیقی)، «سقراط»، «درآمدی بر ادبیات معاصر ایران»، «تکوین غزل و نقش سعدی» (مقدمه‌ای بر مبانی جامعه‌شناختی و زیباشناختی غزل فارسی و غزلیات سعدی)، «گزیده‌ زیباشناسی هگل»، ترجمه‌ «هگل جوان» (در تکاپوی کشف دیالکتیک نظری)، «پرتره زرتشت» و «عالم در آیینه تفکر فلسفی» از جمله آثار ترجمه‌ای و تألیفی عبادیان است.

5858
 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 284593

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 2 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 8
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بدون نام IR ۱۴:۵۰ - ۱۳۹۲/۰۱/۱۲
    47 2
    خدا رحمتش کنه البته ما مردم مرده پرست نیستیم!!!!!!!
  • داش آکل IR ۱۶:۳۰ - ۱۳۹۲/۰۱/۱۲
    43 6
    تنها هگل شناس در ایران و تنها شاگرد زنده لوکاچ که البته دیگه نیست .مسلط به زبانهای انگلیسی چکی آلمانی روسی یونانی و تاحدودی چینی و البته فرانسوی استاد زیباشناسی و پدیدارشناسی ....روحش شاد
  • بدون نام IR ۱۷:۳۲ - ۱۳۹۲/۰۱/۱۲
    11 1
    روانش شاد! یادش گرامی و جاودان باد!
  • بدون نام IR ۲۰:۰۸ - ۱۳۹۲/۰۱/۱۲
    13 1
    خدا این عالم واقعی را بیامرزد
  • 713@yahoo.comaida US ۲۲:۲۸ - ۱۳۹۲/۰۱/۱۲
    5 0
    رفسور عبادیان بزرگ متولد مشهد بودنند یادشان همیشه جاودان و گرامیست
  • بدون نام IR ۲۳:۴۴ - ۱۳۹۲/۰۱/۱۲
    6 0
    عجب انسان بزرگوار و فرهیخته ای بود.یادش گرامی
  • بهمن IR ۰۰:۰۱ - ۱۳۹۲/۰۱/۱۳
    17 0
    رساله ارشدم که تمام شد، اولش نوشتم تقدیم به پدرم دکتر محمود عبادیان چند روز پیش پشت در خانه اش ایستادم زنگ نزدم گفتم اول اجازه بگیرم تلفن زدم گفت: خیلی خسته ام هیچ کاری هم نکرده ام ولی خسته ام نمی تونم بنشینم نگفتم که پشت در هستم دلش می خواست بخوابد خوابید در خیابان های دور و بر خانه اش دو ساعتی راه رفتم و این فرجام آخرین باری بود که رفتم تا ببینمش از پاییز خانه ولنجک را رها کرد تا نزدیک خانه برادرزاده اش باشد از پاییز به بعد هر بار نحیف تر بود گفت وزنم رسیده به چهل و چند کیلو توان حرکتم بسیار کم شده یکبار دیگر گفت دلم می خواهد درباره خیام بنویسم حرف هایی هست که خوبست از نگاهی دیگر زده شود هر بار از پیشش می آمدم لبریز از عشق بودم از امید یک شب نگذشته و من این اندازه دلتنگش..
  • بهرام IR ۰۰:۳۳ - ۱۳۹۲/۰۱/۱۹
    1 0
    مردی بزرگ کم نظیر ودانشمندی متواضع بود.شیوه تدریسش منحصر به فرد بود.از پلیدی های روزگار به دور بود به همه درس آزادگی دادو انسان زیست ونشان داد که نجیب بودن وماندن محال نیست.