کارگردان انیمیشن سینمایی «تهران 1500» می‌گوید ایراداتی که به این فیلم وارد شد باعث شد او خیلی از صحنه‌ها را حذف کند.

الهام نداف:  «تهران 1500» اولین انیمیشن ایرانی است که تمام مراحل ساخت آن مانند یک فیلم سینمایی زنده پیش رفت.

این فیلم برای اولین بار در سی‌امین جشنواره فیلم فجر روی پرده سینماها رفت و مخالفان و موافقان زیادی داشت. با این حال خیلی‌ها چشم به اکران فیلم دوخته بودند تا ببینند مخاطب عام با آن چگونه ارتباط برقرار می‌کند.

 

بالاخره در نوروز سال 92 اولین فیلم سینمایی انیمیشن به صورت کاملا رسمی روی پرده سینماها رفت و نام بسیاری از ستاره‌های سینما را دوباره بر سر زبان‌ها انداخت. «تهران 1500» توانست در گیشه سینماها هم‌پای دیگر فیلم‌ها رقابت کند و حتی به رتبه دوم جدول فروش هم راه پیدا کرد. راهی که بهرام عظیمی و سازندگان این انیمیشن برای ساخت این فیلم رفتند، نشان داد می‌توان از یک فیلم انیمیشن هم نتیجه لازم را گرفت.

 

البته به گواه سازندگان این فیلم، ساخت «تهران 1500» سختی‌های یک فیلم ریال را داشته و این با فانتزی بودن کار منافات دارد.

 

بهرام عظیمی کارگردان، محمد ابوالحسنی تهیه‌کننده و حبیب رضایی بازیگر و مسئول انتخاب بازیگران مهمان کافه خبر شدند و از این فیلم گفتند. احمد عربانی کاریکاتوریست و انیماتور به عنوان منتقد در این نشست حضور داشت.

 
احمد عربانی، کاریکاتوریست و انیماتور: من فکر می‌کنم سینمای بدنه که امتحانش را پس داد و ضرر‌هایش را هم داده، اگر اشتباه کند، باید آن را کوبید. به ما ربطی ندارد که فلان کارگردان بلد نیست فیلم بسازد اتفاقا باید یاد بگیرد، اما در مورد «تهران 1500» باید گفت به عنوان اولین انیمیشن سینمایی واقعا کار بزرگی است. ساختن 10 دقیقه انیمیشن واقعا کار سختی است چه برسد به ساخت یک انیمیشن سینمایی.


من چند سالی پیش کاری را در مرکز صبا ساختم. دیدم فانتزی است و کاریکاتوریست هستم. به من گفتند یک کار رئال باید بساز، اما واقعا در این زمینه نیرو وجود نداشت. شما اگر بخواهی یک سگ را فانتزی کنی ریزه کاری‌هایش معلوم نیست و هر کاری کنی آن سگ، سگ است. اما اگر بخواهی یک شخصیت را فانتزی کنی، واقعا سخت است. اگر سر آن شخصیت را طور دیگری طراحی کنی، شخصیت به فرد دیگری تبدیل می‌شود.


آقای عظیمی کار محیرالعقولی انجام داده است. ما قبلا هم یکی، دو فیلم انیمیشن سینمایی ظاهرا داشتیم، اما آن‌ها انیمیشن سینمایی نبودند و سازندگانشان تا دیدند شهر شلوغ است و کلان‌تر هم خواب، این انیمیشن‌های تلویزیونی را به سینمایی تبدیل و اکران کردند، اما دو سه روز بعد آن‌ها را از روی پرده برداشتند. اولین فیلم سینمایی که از ابتدا با نیت سینمایی ساخته شد، «تهران 1500» است که توانسته مردم را به سینما‌ها بکشاند و بابت این فیلم یک میلیارد تومان پول داده‌اند. آقای عظیمی پیشتاز است و خیلی‌ها جرات می‌کنند و بعد از او جلو می‌روند و این کار باعث رونق انیمیشن می‌شود.


ایده شما از ابتدا ساخت یک انیمیشن سینمایی بود یا طرحی داشتید که زمان اجرا به سینمایی تبدیل شد؟
بهرام عظیمی، کارگردان:
پنج سال پیش که این ایده به ذهن من رسید، می‌خواستم یک انیمیشن سینمایی با استفاده از بازیگران سینمای ایران بسازم و قرار بود اکران شود. نمی‌خواستم در پرونده کاری‌ام فقط چنین تجربه‌ای داشته باشم. مثلا در جشنواره دوسالانه انیمیشن بعضی‌ها به عنوان کارگردان می‌آیند و به من می‌گویند من فلانی هستم. من اسم‌ها را خوب به ذهن می‌سپارم، اما هر چه فکر می‌کنم نمی‌توانم طرف را به خاطر بیاورم. ادعا می‌کنند سریال انیمیشن کار کردند و خیلی وقت‌ها می‌گویند کار سینمایی ساخته‌اند. خیلی‌ها فکر می‌کنند کار تلویزیونی که به 35 تبدیل شود سینمایی است. ما تمام مراحلی را که یک فیلم زنده در ایران طی می‌کند، طی کردیم. ما خارج از صف برای اکران این انیمیشن جلو نیامدیم و منتظر ماندیم که برای اکران نوبتمان شود.


بهرام عظیمی، کارگردان


شما از ابتدا فیلمنامه داشتید یا اینکه با یک طرح روبرو بودید؟
عظیمی:
خوب اولین چیزی که وجود دارد طرح است، می‌دانستم یک انیمیشن درباره تهران است. ابتدا دوست داشتم زمان حال را بسازم اما قرار شد آینده تهران باشد و بعد فکر کردیم چند سال بعد باشد.


چرا حال را نساختید؟
برای اینکه از قابلیت‌های انیمیشن استفاده کنیم و جذاب‌تر باشد. من می‌خواستم در ایده اولیه یک کار خنده‌داری باشد که به خودمان و نوع رفتارمان هم ایراد بگیریم. الان خیلی‌ها به من می‌گویند چرا این فیلم مثل فیلم‌های انیمیشنی نیست؟ ما به سمت آینده دور رفتیم و به این نتیجه رسیدیم که 100 سال بعد زمان خوبی است. مردم فیلم زمانی را می‌بینند که در آن زنده نیستند.


عربانی: من شنیده بودم که مهران مدیری به عنوان شخصیت محوری یک صحنه‌هایی را بازی می‌کند که تحجر را نشان می‌دهد اما این‌ها را در فیلم ندیدم. راست بود یا اصلا چنین صحنه‌هایی وجود نداشت؟


عظیمی: آقای رضایی هم مشاور فیلمنامه بودند و هم فیلمنامه را چند بار خواندند. ایشان یک بار هم گفتند «تهران 1500» آن چیزی نبود که ما در فیلمنامه خوانده بودیم. فیلمنامه 140 دقیقه بود.‌‌ همان هم ساخته شد. شما بهتر می‌دانید که برای ساخت هر پلان چه زحمتی باید می‌کشیدیم. ما صحنه‌های تحجر را نداشتیم اما صحنه‌هایی داشتیم که مثلا مهران مدیری در زورخانه یا حمام بود. اما خوب تجربه اولمان بود.

من با سلیقه خودم یک سری چیز‌ها را حذف کردم. یک سری سکانس‌هایی که خیلی زمان‌بر بود و اگر در فیلم می‌بود، شش سال ساخت آن طول می‌کشید. این صحنه‌ها انیمیت هم شد. مثلا صحنه‌ای که مهران مدیری در حمام بود و دو دست او را می‌شستند، اما آبی که می‌خواستیم برای این صحنه بگذاریم خیلی خوب درنمی‌آمد و من هم نمی‌خواستم در فیلم کم کاری کنم. مثلا آب‌هایی که در انیمیشن «آیس ایج» («عصر یخبندان») استفاده شده برنامه‌نویسی شده است. هیچ انیمیشنی را نمی‌توانید قبل از این انیمیشن پیدا کنید که آب را از نزدیک نشان داده باشد. من نمی‌خواستم رفع تکلیفی کار کنم و همه چیز را سر هم بندی کنم. به خاطر همین صحنه حمام را نگذاشتم. بعضی صحنه‌های دیگر هم با سلیقه من بیرون آمد. مثلا بعضی صحنه‌ها که فکر می‌کردیم دیالوگ‌های خوبی دارد و همه چیز آن میزان است، گذاشتیم اما در‌‌نهایت دیدیم خسته کننده شد.‌ای کاش خیلی از صحنه‌های «تهران 1500» حذف می‌شد ولی بخش اکشن آن بیشتر بود.


خودتان این را می‌پذیرید که فیلمنامه ضعیف بود؟
عظیمی: خیر. فیلمنامه ما خیلی خوب بود و قصه جذابی داشت. محمد رحمانیان، پیمان معادی و حبیب رضایی فیلمنامه را خواندند جلسه گذاشتیم و نظرات خیلی خوبی ارائه دادند. مثلا آقای رحمانیان گفت فیلم را با سال تحویل 1500 تمام کنید. ما در پرداخت به مشکل خوردیم. ضعف روی پرداخت و کارگردانی من است. خیلی از فیلم‌های حال حاضر، قصه‌شان هم به گرد قصه فیلم ما نمی‌رسد. در همین جشنواره فیلم فجر سال گذشته، کارگردانی داشتیم که 40 سال است فیلم می‌سازد، اما آخرین کارش ضعیف‌ترین اثرش است. کدام کارگردانی می‌خواهد فیلم بد بسازد؟

در همین جشنواره فیلم فجر که «تهران 1500» هم نمایش داده شد، هنگام نمایش یک فیلم بازیگری که در سالن کنار من نشسته بود گریه می‌کرد و باور نمی‌کرد فیلمش تا این اندازه بد درآمده باشد. چه کسی می‌خواهد فیلم بد بسازد؟ من خودم زمانی که این انیمیشن را دیدم ایرادهای کارم را فهمیدم. به خوبی می‌دانم کجای کار ایراد دارد. یکی دیگر از مشکلات ما برای فیلم «تهران 1500»، این است که این انیمیشن را با نمونه‌های بر‌تر دنیا مقایسه می‌کنند. اگر اینطور است بهترین فیلم پلیسی ایران را با فیلم‌های پلیسی درجه 5 دنیا مقایسه کنیم، آن وقت ببینیم کدام یک موفق‌تر هستند. این نوع مقایسه‌ها اصلا کار درستی نیست.


احمد عربانی کاریکاتوریست و انیماتور


عربانی: من فکر می‌کردم شما بخشی از سیاه بازی اکبر (مهران مدیری) را در فیلم نشان می‌دهید. چرا این کار را نکردید؟


عظیمی:‌ ای کاش در «تهران 1500» می‌رفتیم داخل بقالی و 100 سال بعد را نشان می‌دادیم. آقای عربانی، تجربه ما کم بود.


عربانی: چرا از فیلمسازهای زنده ایرانی که تجربه کار در فیلم‌های رئال را دارند کمک نگرفتی؟ بالاخره آن‌ها بحث کارگردانی را بهتر از ما مدیریت می‌کنند.


عظیمی: تجربه شد که در فیلم‌ها بعدی کمک بگیریم.


عربانی: شروع فیلم خوب بود. صحنه و رنگ آمیزی و دکوپاژ نوید یک فیلم باشکوه را می‌داد، اما رفته‌رفته به جای اینکه بهتر شود درجا زد و افت پیدا کرد. در ‌‌نهایت مخاطب خسته می‌شد. مشاوره اساسی و کلیدی کم گرفتی. ما وقتی می‌خواستیم انیمیشن «تبر» را بسازیم یک متن برای کانون پرورش فکری کودک و نوجوان نوشتم. خیلی از ریزه کاری‌هایی که بعدا در فیلم درآمد در ذهن من نبود. ما در ‌‌نهایت فیلم را به آقای زرین کلک نشان دادیم. به ما گفت اگر یکی از این درخت‌ها با تبر زد و خوردی داشته باشد خوب است. ما هم این را در فیلم گذاشتیم. خیلی از کارگردان‌ها به ما ایده می‌دهند. از طرفی طنز «تهران 1500» کم بود. تو خودت گفته بودی می‌خواهم مردم را در سینما بخندانم.


عظیمی: من اگر بخواهم مشاوره بگیرم باکی ندارم. اما این‌ها همه به تجربه مربوط می‌شود. من می‌توانم قصه خوب تعریف کنم، اما زمانی که می‌خواهم قصه خودم را تعریف کنم می‌مانم. مثلا راهنمایی و رانندگی گفت چند قصه درباره خلاف می‌خواهد، ایده‌هایتان را بنویسید. من گفتم نمی‌توانم بنویسم. 30 ثانیه انیمیشن می‌سازم و‌‌ همان هم شد انیمیشن راهنمایی رانندگی. من باید یکی را پیدا کنم که خیلی هم‌فکر خودم باشد. اگر بخواهم انیمیشن بعدی را بسازم سراغ کارگردان‌های بزرگ نمی‌روم، سراغ بچه‌های انیمیشن می‌روم که می‌دانند کار چیست. روزی که با حبیب رضایی قرار داشتم نگران این بودم که نتوانم با او ارتباط برقرار کنم. البته می‌دانستم هم‌سن خودم است و ممکن است سلیقه‌هایمان با هم یکی باشد. شما باید یکی را پیدا کنی که هم زبان باشد و بتواند تو را سر ذوق بیاورد.


حبیب رضایی، بازیگر: حالا ما شما را سر ذوق آوردیم یا نه؟


عظیمی: یکی از ویژگی‌های آقای رضایی این بود که کارهای من را دیده بود. بد‌ترین چیز برای من این است که بخواهم با آدم‌های بزرگ سینمایی صحبت کنم و خودم را معرفی کنم. یعنی کسی من را ندیده باشد، اما خوشبختانه کسانی که در فیلم ما آمدند تا اندازه‌ای من را می‌شناختند.


مثلا پیکانی که در فیلم است نزدیک پنج میلیون تومان برای ما مدل سازی‌اش درآمد. یک نیروی بسیار ماهر ماهی یک میلیون گرفت و خیلی با وسواس این کار را کرد. بعد از تمام شدن مدل سازی یکی به ما گفت شما می‌توانستید این کار را با 300 هزار تومان انجام دهید. ما تجربه کاری را نداشتیم به خاطر همین خیلی از هزینه‌ها بالا رفت.
 

سال گذشته من و آقای ابوالحسنی رفتیم بزرگ‌ترین استودیو انیمیشن پکن. خانمی آنجا بود که ماشین مدل بالایی داشت و من که عشق ماشین هستم نتوانستم مدل ماشینش را متوجه شوم! رئیس دپارتمان انیمیشن بود. خیلی به ما احترام گذاشتند و جاهای مختلف استودیو را به ما نشان داد. من از یکی از سیستم‌های آنجا خوشم آمد. گفت چقدر جالب است که شما هم از این سیستم خوشتان آمده، اتفاقا یکی از همکارانتان هم خوشش آمد و حالا جلو‌تر عکسش را داریم. رفتیم جلو‌تر و دیدیم آن همکاری که می‌گفت جیمز کامرون است. گفتم این یا من را نمی‌شناسد یا جیمز کامرون را یا هر دویمان را!

در این شرکت همه کنارهم نشسته بودند و کار می‌کردند، اما کسی حتی زیر چشمی به بغل دستی‌اش نگاه نمی‌کرد. ما واقعا گروه خوبی داشتیم اما مثلا یکی کار نمی‌کرد وقتی از او می‌پرسیدیم که چرا؟ می‌گفت چون موبایلم کار نمی‌کند و آنتن نداریم نمی‌توانم کار کنم. من می‌گفتم موقع کار این موبایل باید خاموش باشد. این‌ها را نمی‌گویم که توجیه کنم چون کار ما ضعف دارد. اما کاری که چهار سال طول می‌کشد این مشکلات را دارد. اما آدم سعی می‌کند در کار بعدی تمام این مسائل را لحاظ کند.


عربانی: اگر الان بخواهی «تهران 1500» را بسازی، چه تغییراتی می‌دهی؟


عظیمی: یک عالمه شوخی به آن اضافه می‌کنم. مثلا می‌رفتم توی سوپر مارکت که ببینیم قیمت گوشت چقدر است. کار را به شدت خنده دار می‌کردم که این تفسیرهایی که الان از کار می‌شود، کنار می‌رفت. یا مثلا دوبله‌ها را به سمت دوبله حبیب رضایی می‌بردم. می‌گفتم تمام بازیگر‌ها فانتزی صحبت کنند.


عربانی: با مدل صحبت کردن آقای رضایی موافق بودی؟


عظیمی: بله احساس می‌کنم با شخصیتی که در فیلم دارد هماهنگ است. انیمیشنی‌ترین کاراکتر ما در فیلم حبیب رضایی بود که لباسش را هم خودم طراحی کرده بودم.


عربانی: یک سری ماجرا‌ها هم در فیلم ناقص می‌ماند. انگار که قیچی خورده است. مثلا تصاویری از کارگردانان سینما نشان می‌دهی، اما کلام منعقد نمی‌شود.


عظیمی: آنجایی که درباره کیارستمی حرف می‌زنم همه خیلی استقبال می‌کنند و خوششان می‌آید، اما به خاطر حذف برخی صحنه‌ها این اتفاق افتاد.
 

رضایی: خیلی از این چیز‌ها در فیلمنامه بود.


عظیمی: بله و حذف شد.

 
عربانی: شما حذف کردی یا حذف کردند؟


عظیمی: هیچ کس به ما نگفت یک فریم از فیلم را حذف کن. متاسفانه خودم حذف کردم.


حبیب رضایی، بازیگر و مسئول انتخاب بازیگران


آقای رضایی از‌‌ همان ابتدا که فیلمنامه را خواندید سلیقه‌تان با سلیقه آقای عظیمی یکی بود؟


رضایی: من فیلمنامه را خیلی دوست داشتم و به نظرم خیلی بانمک بود. کارهای آقای عظیمی را دنبال می‌کردم و تخیل بی‌تابی که در کار دارد برای من جالب توجه بود. با خودشان که آشنا شدم دیدم قصه‌هایشان یک دهم شخصیت خودشان است. آن‌قدر خوب بود که آدم از محمد رحمانیان و پیمان معادی دعوت کند. فیلم خیلی شوخی‌های خوبی داشت. من واقعا کار ویژه‌ای آن‌جا ندادم. فقط از همه دوستان و بازیگران خواستم که فیلمنامه را با دقت بخوانند.

آن‌ها هم بعد از خواندن فیلمنامه و بعد آشنا شدن با کاراکتر خوب و دوست‌داشتنی بهرام عظیمی حاضر شدند که در فیلم کار کنند. این از دغدغه بازیگران است که در انیمیشن به خاطر برد جهانی‌اش کار کنند. من شاهد نگاه‌هایی از بیرون بودم که مثلا می‌گفتند فلان چیز در «تهران 1500» کجاست؟ این سئوال‌ها ترمز کار بود. ما در سینما هم این مشکلات را داریم. نوک شوخی‌ها را می‌زنند و بعد می‌گویند ما که چیزی از فیلم حذف نکردیم. خب، این‌ها جان فیلمنامه را می‌گیرد. مثلا می‌گویند ما فقط هفت دقیقه از این فیلم را زده‌ایم. در کار انیمیشن که سخت‌تر و طولانی‌تر است خوب ایشان حق دارد برخی صحنه‌ها را خودش حذف کند. گاهی آن ایده با محصول نهایی آن‌قدر متفاوت می‌شود که جایی برای نگاه به فیلمنامه اولیه نمی‌ماند. مثل این است که من را بگذارند جراحی مغز انجام دهم. کاری که در آن هیچ تخصصی ندارم. کسانی که به فیلم ایراد می‌گرفتند در ظاهر چیز ویژه‌ای نگفتند، اما این حضور سنگین در ذهن خلاق کارگردان تاثیر می‌گذارد و به نگاه او زاویه می‌دهد و در حال حاضر هم این زاویه را ایجاد کرده است.


عربانی: چند درصد فیلمنامه‌ای که خواندی درآمده است؟


رضایی: خیلی متفاوت است. البته کیفیت فنی کار از چیزی که من فکر می‌کردم خیلی بهتر شده است و در مورد آن نمی‌توانیم حرف بزنیم. آقای عظیمی اصرار داشتند که بازیگران در جریان طراحی کاراکتر‌ها باشند. حتی از عکس آخری که از شخصیت‌ها دیدیم همه چیز خیلی دقیق‌تر در آمد. به نظرم جای تقدیر از آقای عظیمی وجود داشت، اما هیچ وقت از او تقدیر نشده است. انگار که این تجربه صدم ما است.

ما که اتودهای اولیه همه انیمیشن‌های دنیا را نمی‌بینیم. ما در ‌‌نهایت بهترین‌های انیمیشن دنیا را می‌بینیم. آن‌ها هم انیمیشن‌های بد دارند و ترسی از تجربه کردن ندارند، اما اینجا ترس از تجربه کردن است. من باز هم برگردم عقب کنار آقای عظیمی می‌مانم که در اولین قدم انیمیشن سینمایی سهمی داشته باشم. به نظر آقای عظیمی پرانرژی و آینده‌دار است. ما می‌توانستیم آدم‌ها به نام‌تری بیاوریم و آن‌ها هم می‌آمدند، اما به خاطر زمان کم این اتفاق نیفتاد. اما در مدت پنج سال، انرژی آقای عظیمی گرفته شد و به خاطر همین برخی صحنه‌ها را خودشان حذف کردند.


عظیمی: سر فیلم ما خیلی شبهه بود. چون اولین فیلم انیمیشن است که آینده‌نگری می‌کند. آدمی بود که در حین ساخت فیلم اصرار داشت از من بپرسد با ساخت این انیمیشن چه چیزی می‌خواهی بگویی؟ یکی از مدیران آمد به من گفت تو می‌دانی با ساخت این فیلم ممکن است متهم شوی که ظهور امام زمان را عقب انداختی؟ من گفتم چشم انداز 1404 هم ظهور امام زمان را تا آن سال عقب انداخته است. من که کارگردان انیمیشن هستم تا سال 1500 و شمایی که ظرف غذایت را با خودت سر کار می‌بری تا ظهر ظهور امام زمان را به تعویق می‌اندازی.


آقای ابوالحسنی شما ظاهرا آدم پولداری هستید؟!
محمد ابوالحسنی، تهیه کننده: هر استودیویی دنبال پیشرفت در کارش است. ما بیش از دو هزار انیمیشن کوتاه در استودیومان ساخته‌ایم. خیلی‌هایشان هم جایزه‌های داخلی و خارجی گرفته است. دیگر این کار‌ها ما را ارضا نمی‌کرد. به خاطر همین سینمایی انیمیشن را شروع کردیم. در دنیا استودیوهایی که انیمیشن سینمایی می‌سازند محدود هستند. چند دلیل هم دارد. یکی تکنولوژی خاص ساخت این گونه انیمیشن است. بحث نیروی انسانی و زمان و هزینه بالا هم مطرح است. ما در این انیمیشن بهترین‌ها را جمع کردیم. از بهرام عظیمی شناخت کافی داشتیم و همیشه کار‌هایش با استقبال عموم مواجه شده است. ما از نیروهای ایرانی که در خارج از ایران هستند هم کمک گرفتیم. 


«تهران 1500» فیلم خیلی خوبی به عنوان گام اول است. این انیمیشن به عنوان نقطه عطفی در تولیدات سینمایی ایران به حساب می‌آید. ما ژانر جدیدی در سینمای ایران به وجود آوردیم که بعدا قدر آن را می‌دانند. خیلی از سینماگران را توانستیم جذب کنیم و اکران نوروز بگیرد. این برای ما باعث افتخار است. امیدوارم «رسوایی» بهتر بفروشد، اما «رسوایی» تجربه سه فیلم پر فروش سینمایی را پشت سر داشت و سینماداران مایل بودند که این فیلم را نمایش دهند. ما در بهترین حالت فیلممان نصف سالن‌های سینمایی فیلم «رسوایی» را داشت، اما فروش ما بیش از نصف «رسوایی» بوده است. سینما‌ها دو دسته شدند در شهرستان‌ها. سینماهای حوزه هنری «حوض نقاشی» که محصول حوضه هنری را نمایش دادند و یک سری هم «رسوایی» مسعود ده‌نمکی را نمایش دادند، اما الان خیلی‌ها تماس می‌گیرند و خواستار نمایش فیلم ما در شهرستان‌ها هستند.


خیلی سخت است که شما چهار سال گروهی را کنار هم جمع کنید که نتواند خروجی کارشان را ببینند. یک وقت انیمیشن کوتاه می‌سازیم و طرف بعد از دو ماه می‌تواند ماحصل کارش را ببیند، اما ما باید چهار سال گروه را نگه داریم در کاری که هیچ چیز از آن ندیده است. یکی از دلایلی که آقای عظیمی در حین کار مصاحبه می‌کرد و خبر از مراحل ساخت می‌داد این بود که برای گروه انگیزه ایجاد کند.


از نظر مالی چندین با به مشکلی برخوردیم و این طبیعی است. اما خوبی این فیلم این بود که وقتی فیلم تمام شد هیچ بدهی به عوامل نداشتیم. تا حالا چندین پروژه انیمیشن با بودجه دولت شروع به کار کردند و چند سال کار کردند و چندین برابر ما هزینه کردند و چهار سال وقت گذاشتند و کار به سرانجام نرسید. ما این کار را شروع، تمام و اکران کردیم. این کار بزرگی است. ما کار را جمع کردیم. ما توانستیم گروهی را کنار هم جمع کنیم و این سخت‌ترین کار است.


محمد ابوالحسنی، تهیه‌کننده


عظیمی: در کل کار من با یکی از بچه‌ها فقط درگیر شدم.


شما گروه‌تان ثابت بود؟
عظیمی: یک سری از بچه‌ها ثابت بودند.


عربانی: نقطه قوت کار انیمیت‌ها بود. هدیه تهرانی، حبیب رضایی و دیگر بازیگران واقعا خودشان بودند، اما به نظرم بد نبود عکس خود مهران مدیری را در پوستر‌ها می‌گذاشتید. سایه کاری‌هایی که توی پوستر بود روح مدیری را گرفته بود. کاش خودش هم مهران مدیری‌تر بود.


آقای قاسم‌خانی و رحمانیان چه کار می‌کردند؟
عظیمی:
پیمان قاسم‌خانی نریشن‌های ما را نوشت. آقای رحمانیان و معادی و حبیب رضایی هم فیلمنامه را خواندند و آقای رضایی مشاور فیلمنامه بود و انتخاب بازیگران هم با ایشان بود.


ابوالحسنی: حواشی کار ما را خیلی اذیت کرد. اگر ما نیت اکران را برمی داشتیم شاید کارمان بهتر پیش می‌رفت. من به خاطر این اکران باید یک حاشیه امنی ایجاد می‌کردم. خیلی از مسائل را خودمان حذف کردیم که نکند ایراد بگیرند.


عربانی: یعنی خودسانسوری کردید. این خودسانسوری به جا بود؟


ابوالحسنی: من راضی بودم که فیلم با هر شرایطی ساخته و اکران شود.


عظیمی: یک وقتی یک فیلم زنده جای پلانش عوض شود و می‌توانند پلان دیگری بگذارد، اما اگر پلانی از فیلم ما را جابه جا می‌کردند باید برای ساختش شش ماه زمان می‌گذاشتیم.


ابوالحسنی: یک زمانی فیلمی ساخته می‌شود که شش ماه زمان ساخته شدنش طول می‌کشد. خیلی زود هم روی پرده می‌رود، اما آقای عظیمی باید پیش بینی می‌کرد که چهار سال بعد مردم چه چیزی را می‌پسندند. ما به روز نیستیم. پیش‌بینی کردیم که آقای فرهادی اسکار می‌گیرد. مثلا یکی از نامزدهای انتخاباتی فیلم ما را دید و گفت چرا با شخصیت‌های سیاسی شوخی نکردیم. اتفاقا در فیلمنامه ما بود، اما ممکن بود برای فیلم مشکل به وجود بیاید.


عظیمی: ما می‌خواستیم بگوییم علی دایی مثل مهران مدیری یکی از آدم‌ها پولداری است که 160 سال عمر می‌کند اما اجازه ندادند با علی دایی هم شوخی کنیم.


مگر فیلمنامه شما مجوز نداشت؟
ابوالحسنی: خیلی فیلمنامه‌ها مجوز می‌گیرند اما مگر تا آخرش می‌توانند همانطور پیش بروند؟


عظیمی: این ایرادهایی که به فیلم گرفتند اصلا از طرف وزارت ارشاد نبود.


ابوالحسنی: ایراد‌ها یک سال بعد از تولید شروع شد. ما یک سفر رفتیم ایتالیا و 10 دقیقه از فیلم را نشان دادیم و از فیلم خیلی استقبال شد. برگشتیم خیلی‌ها تماس گرفتند که شما انیمیشن بلد نیستید و چه چیزی نشان دادید که این همه سرو و صدا راه انداخته است.


عظیمی: یک خانمی که از ونیز آمده بود و محجبه بود گفت این فیلم نه عربستان است، نه قطر است و نه جای دیگری. اینجا ایران است.


ابوالحسنی: خیلی سخت است که یک مملکت پیشرفت کند و فرهنگ‌ها و سنت‌های خودش را حفظ کند. ما این را در فیلم نشان دادیم. خیلی‌ها به ما می‌گویند آینده را چرا این‌طور نشان دادید؟ خیلی‌ها درکی از آینده ندارند. این فیلم تصویری از آینده ایران است از نگاه بهرام عظیمی. متاسفانه خیلی‌ها این فیلم را جدی گرفتند. خیلی جدی نگیرید.


تهران 1500 را چطور ترسیم کردید؟ ترسیم آینده کار سختی نبود؟
عظیمی:
یک سری از این چیز‌ها که کلیشه است. هر فیلم آینده‌نگری که می‌بینید می‌گوید یا دنیا در آینده نابود می‌شود یا خیلی پیشرفت می‌کند. بعضی‌ها به من می‌گوند چرا خیلی پیشرفته و عجیب نبود. ما الان در خانه‌مان ال سی دی است. 10 سال قبل هم تلویزیون‌‌ همان جا بود و طی 50 سال گذشته هم همین اتفاق برای تلویزیون در‌‌ همان جا و روی یک میز افتاده است. من می‌خواستم بگویم 100 سال دیگر هم همین آدم‌ها هستیم و سنت‌هایمان را حفظ می‌کنیم و همین اخلاق‌های خوب و بدمان را داریم. خیلی دلم می‌خواست اخلاق بدمان را هم نشان دهم. خیلی دوست داشتم فضای تهران را تیره و تار از دود نشان دهم. احساس می‌کردم در این فضا خیلی بهتر می‌توانستم شوخی کنم، اما نشد.


ما در پلان اول مصلی تهران را داریم. ساده‌ترین شوخی که می‌توانستیم بکنیم این بود که مصلای تهران تا سال 1500 تمام نشده است، اما اجازه ندادند و اصرار کردند که مصلا باید تمام شود. کسی که ای‌ طور اصرار می‌کرد هیچ ربطی هم به مصلا نداشت. انگار ما باید خودمان آستین بالا می‌زدیم که مصلا را تمام کنیم! اگر این مشکلات هم نبود فکر نکنید «تهران 1500» شاهکار از آب درمی آمد. ساخت این انیمیشن واقعا سخت بود. مثلا یک صحنه‌هایی از فیلم ما واقعا قابل مقایسه با انیمیشن‌های حرفه‌ای دنیا بود. در جشنواره‌های انیمیشن دنیا پیشرفت تکنیکی کار را می‌فهمند.


رضایی: چند کشور در دنیا در زمینه انیمیشن پیشرفت کردند؟


عظیمی: به پنج کشور هم نمی‌رسند.


رضایی: یک زمانی در اروپای شرقی هم انیمیشن وجود داشت.
 

عظیمی: در خیلی از کشورهای انیمیشن سینمایی وجود ندارد.


رضایی: در آمریکا و ژاپن این نمونه‌ها پیدا می‌شود. اگر شما بخواهی این انیمیشن را مقایسه کنی باید با نمونه‌های قابل ملاحظه در دنیا، مقایسه درستی کرده‌ای؟ مثل این است که پیکان را با یک ماشین مدل بالا قیاس کنیم. درست است ما می‌توانیم راحت بهترین انیمیشن‌ها را با بهترین کیفیت در خانه‌هایمان بینیم اما کمتر کشوری می‌تواند انیمیشن سینمایی بسازد.


عظیمی: ما وقتی به جشنواره‌های مختلف می‌رفتیم اولش ما را تحویل نمی‌گرفتند، چون فکر می‌کردند انیمیشن کوتاه ساخته‌ایم اما بعد که می‌فهمیدند سینمایی ساخته‌ایم آن‌قدر تحویلمان می‌گرفتند که خودمان هم باورمان نمی‌شد.


ابوالحسنی: در یک جشنواره‌ای یک ژاپنی پیش من آمد و گفت شما دروغ می‌گویید و این فیلم را در ایران نساخته‌اید. من گفتم ما ایرانی‌ها همه کار‌هایمان بی‌سر و صداست. دستگاه‌هایی که برای ساخت این انیمیشن به ایران آوردیم جزو تحریمی‌ها بود. چون تحریم بودیم به ما نمی‌فروختند. ما عمر یک دولت را برای ساخت این فیلم در بد‌ترین شرایط اقتصادی صرف کردیم. من استرس شدید داشتم که اگر روی پرده از «تهران 1500» استقبال نشود چه اتفاقی می‌افتد. متاسفانه خیلی راحت این فیلم را نقد می‌کنند.


رضایی: اینکه اشکالی ندارد.


ابوالحسنی: بله اما ما اشکال‌های کارمان را می‌دانیم. برای کار بعدی این تجربه‌ها را به کار می‌بریم. فیلمنامه‌ای می‌نویسیم که بازار بین الملل را هم داشته باشد. برای همین می‌گویم گام اول را موفق برداشتیم.


عربانی: کسی این فیلم را تشبیه به فیلم دیگری کرده است؟ در دنیا این فیلم الگویی دارد؟


عظیمی: نه. حداقل خاصیتی که این فیلم دارد این است که صد در صد ایرانی و برای بهرام عظیمی است.


عربانی: بازی‌های فیلم، کار بازیگران بود؟


عظیمی: سیروس کهوری‌نژاد با یک تیم تئاتری این کار را انجام داد.


عربانی: یک جاهایی از کار پانتومیم شده است و اغراق در حرکت مشخص است. چرا این اتفاق افتاده است؟


عظیمی: برای اینکه احساس می‌کردیم شخصیت‌ها باید تحرک داشته باشند. من هم با حرف شما موافق هستم، اما شما آن موقع نمی‌توانی ببینی. بعد از شش ماه می‌توانیم ماحصل کار را ببینم. حالا اگر ایراد داشته باشد باید سه ماه زمان صرف کنیم تا اصلاح شود، اما در فیلم بعدی از ابتدا حواسم به این اتفاق‌ها هست.


رضایی: در انیمیشن دوم کار شما خیلی سخت‌تر است، چون توقع‌ها بیشتر می‌شود.


ابوالحسنی: ما در این کار با یک تیم قرار داد موی گربه داشتیم. با سه نفر قرار داد برای درآوردن تخم چشم بستیم. چشم‌های بازیگران ما در فیلم بازی می‌کند و زنده است. چون این‌ها خوب درآمده کسی به آن توجه نمی‌کند.


عظیمی: شما در کدام کار ایرانی می‌توانید موی گربه را این‌طور ببینید؟ ما می‌توانستیم آن گربه را از ابتدا برداریم. ما در حیوان ساختن خیلی مشکل داریم و می‌خواستیم ضعف‌هایمان را از بین ببریم. اجازه بدهید چند سال دیگر بگذرد بعد می‌بینیم این راهی که ما رفتیم چقدر راه سخت و عجیب و غریبی بوده است.

عکس‌ها: لیلا افشار

 

58246

کد خبر 288648

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 4
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • محمدMM IR ۲۰:۴۵ - ۱۳۹۲/۰۲/۰۳
    26 4
    به عوامل این فیلم خسته نباشید میگم و امیدوارم که درکارهای آیندهشان موفقترباشند
  • بدون نام EU ۱۱:۰۹ - ۱۳۹۲/۰۲/۰۷
    1 1
    بسيار زيبا بود وزحمت كشيدند ولي حيف كه يكسال دير بر پرده اومد وتبيلغ هم خوب براش نشد وسالن هم براش خرب ندادند تنها فيلمهاي ده نمكي را خيلي براش هم تبليغ وهم براش سالن اصلي ميذارند وحالا چرا واقعا معلوم نيست ولي تبعيضه اساسا
  • بدون نام IR ۱۴:۲۰ - ۱۳۹۲/۰۲/۰۷
    1 1
    انیمیشن بدی نبود ولی من از کیفیت خیلی کم تصویر (پردیس ملت) ناراضی بودم. امیدوارم انیمیشن بعدی رو با فیلمنامه و کیفیتی بهتری بسازند.
  • Abbas IR ۱۷:۴۹ - ۱۳۹۲/۰۲/۱۱
    1 0
    بجای اینکه بدید قاسم خانی نریشن فیلمتون رو بنویسه میدادید کل فیلمنامه رو یه دستی بکشه. خدائيش فیلمنامه بدی بود. خسته نباشید.

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین