زهرا خدایی
طی روزهای اخیر، اخبار مربوط به تحویل موشکهای روسی به سوریه در کانون توجهات رسانهها قرار گرفته است. مسئلهای که اولین بار مقامات آمریکایی بر آن دمیدند و بعد نتانیاهو، نخست وزیر اسراییل به روسیه رفت تا پاسخ روشنی از پوتین پیرامون شائبههای موجود بگیرد. هرچند وزیر خارجۀ روسیه، این اقدام کشورش را در چهارچوب قراردادهای موجود میان دو دولت دانسته، با این حال برخی کارشناسان این حوزه بر این باورند که هنوز نمیتوان به صراحت نسبت به ارسال موشکهایی که از آنها نام برده میشود، اطمینان خاطر داشت و هنوز ابهامات زیادی پیرامون این مسئله وجود دارد. خبرگزاری خبرآنلاین در گفتگویی با محمود شوری، مدیر گروه مطالعات اوراسیا و کارشناس مسائل روسیه، آسیای مرکزی و قفقاز مرکز مطالعات استراتژیک این مسئله را مورد بررسی قرار داده است. وزیر خارجۀ روسیه، فروش موشکهای روسی به سوریه را امری قانونی و در چهارچوب توافقنامههای بینالمللی دانسته است. آیا نقدی به این اقدام وارد است؟
در حال حاضر هیچ منع قانونی بینالمللی برای انتقال تسلیحات به سوریه وجود ندارد و روسها نیز همانگونه که بارها اعلام کردهاند قرارداد جدیدی با سوریه امضاء نکردهاند و عملاً آنچه در حال قوع است، ادامۀ همان قراردادهایی است که در گذشته بین دو کشور منعقد شده بود. بنابراین به لحاظ قانونی و حقوق بینالملل طرف غربی هیچ ایرادی نمیتواند به اقدام روسیه وارد کنند. به همین دلیل است که سعی میکنند روسها را متقاعد کنند که پای قطعنامهای را امضاء کند که تحریم تسلیحاتی سوریه در آن گنجانده شده باشد.
انتقادات زیادی به روسها پیرامون این مسئله وارد شده است، با توجه به اینکه در نگاه رئالیستی، در نظام بینالملل قدرت و منافع حرف اول را میزند، این انتقادات تا چه میزان برای روسها محلی از اعراب دارد؟
روسیه به عنوان یکی از قدرتهای بزرگ نظام بینالملل بعد از فروپاشی شوروی به لحاظ ژئوپولیتیک حوزههای نفوذ زیادی را از دست داده و در دوران جدید نیز حوزههای نفوذ اندکی را در اختیار دارد که بتواند در آنها تأثیرگذاری و یا نقشآفرینی کند. همانطور که میدانیم غرب نیز از همۀ ابزارها و امکاناتش در این 2 دهه استفاده کرد تا روسیه را هر چه بیشتر محدود و منزوی و حتی دچار فروپاشی مجدد کند. در چنین شرایطی باید این مسئله را در نظر داشت که روسها به دنبال تک نقطههایی هستند که در فضای بینالمللی برای آنها باقی مانده و باید از منافع خودشان در این حوزهها دفاع کنند. بنابراین اینکه تا چه اندازه حمایت روسیه از سوریه به چهرۀ بینالمللی روسها خدشه وارد کند، باید گفت که این مسئله با توجه به فضاسازی رسانهای غرب در افکار عمومی بین المللی تصویری منفی از روسها ایجاد میکند اما شاید آن چیزی که برای روسها مهمتر است اینکه از این منافع ژئوپولیتیک و منافع بین المللی خودشان دفاع کنند و اجازه ندهند که دست روسیه در صحنۀ بینالمللی از اینهم بستهتر شود.
به نظر میرسد تا به اینجا هم روسها سعی کردند که چندان هم نُرمها و هنجارهای بینالمللی را زیر پا نگذارند و در چهارچوب مسائل بینالمللی حرکت کنند، اگرچه طرف غربی نیز چندان به این مسئله مقید نبوده و نیست ولی برای روسها حمایت از دولت سوریه حداقل با تأکید بر این مسئله است که رژیم بشار اسد فعلاً دولت قانونی سوریه است و اگر اسلحهای به این دولت فروخته میشود و حمایتی از آن صورت میگیرد، حمایت از یک دولت قانونی است، در حالیکه طرفهای مقابل از گروههایی حمایت میکنند که به لحاظ حقوق بینالملل گروههای قانونی نیستند.
از این نگاه در این قضیه کاملاً حق با روسهاست. اما تصویرسازی که از مسئله میشود و یا هنجارهایی که در افکار عمومی جهانی مطرح است، شاید خیلی این مسئله را نمیپسندد. ولی در هر حال روسها ناگزیر هستند که منافع خود را در شرایط فعلی بینالمللی که میدانند بازی، بازی قدرت است و نه بازی دمکراسی و حمایت از حقوق مردم، حفظ کنند. در واقع بازی قدرتی است که عملاً فضا را در سوریه به اینجا کشانده و در این فضا روسها مجبورند که از منافع خودشان دفاع کنند.
فروش موشکهای اس300 تا چه میزان ظرفیت عملی شدن را دارد؟
مسئلۀ فروش اس 300 مدتی است مطرح شده اما علامت مشخصی که اثبات کند که چنین قراردادی میان سوریه و روسیه وجود دارد و یا اینکه این قرارداد در چه مرحلهای است، وجود ندارد. در واقع میتوان گفت که هیچ سند و یا فکت رسمی در این زمینه شاهد نبودیم که به طور رسمی مقامات روسیه تأکید کنند که قرارداد فروش اس 300 به سوریه را دارند و یا این قراردادها در حال اجراست و یا اینکه اجرا شده است. ابهام در این مسئله نیز میتواند بخشی از یک بازی باشد که روسها در منطقه انجام میدهند. از یک طرف روسیه با رژیم صهیونیستی روابط خوبی دارد و اخیراً نخست وزیر رژیم صهیونیستی به روسیه رفت تا روسها را متقاعد کند که از واگذاری تسلیحات به سوریه خودداری کنند. فراموش نکنیم نفوذ اسراییلیها در روسیه، نفوذ کمی نیست و میتوانند بر بسیاری از سیاستهای روسیه تأثیر بگذارند.
از سویی روسها در سوریه نیز منافعی دارند و مجبورند از متحد سنتی خود حمایتهای لازم را به عمل آورند.
در مجموع باید گفت اتفاقاتی که طی ماههای اخیر در سوریه شاهد بودیم و تحلیلهای موجود مبنی بر اینکه سوریه از طرف کشورهای حامی مخالفین بشار اسد مورد حمله قرار میگیرد و سایر اخبار و اطلاعات مشابه به نظر میرسد همگی یک بازی استراتژیک در منطقه ایجاد کرده و در واقع اخباری که در همین فضا میچرند بخشی از موازنۀ استراتژیک در منطقه تبدیل شده است.
برخی ناظران بر این باورند که مسئلۀ تجهیز سوریه به موشکهای روسی بیشتر در جهت هشدار به اسراییل است و ظرفیت عملی شدن را ندارد. این تحلیل تا چه میزان پذیرفتنی است؟
دادن چنین تسلیحاتی به سوریه در این شرایط ریسک و خطر بزرگی برای روسهاست، البته برخی بر این اعتقادند که بخشی از این موشکها قبل از این به سوریها داده شده بود که البته اینها همگی شایعاتی است که منابع رسمی آنها را تأئید نکردهاند.
در چنین شرایطی، دادن تسلیحات به دولت بشار اسد برای روسها نیز ریسک بزرگی است. هم از نظر انتقال و هم از نظر توانایی سوریه برای پرداخت ما به ازای مالی این موشکها. از سویی این احتمال هست که این تسلیحات به دست مخالفین بیفتد، از این رو اینها دلایلی است که قضاوت قطعی پیرامون این مسئله را مشکل میکند.
من فکر میکنم که هم اکنون حداقل چیزی که وجود دارد اینست که دادن و یا ندادن این موشکها و یا خبرهایی که دربارۀ این مسئله منتشر میشود بیشتر نقش بازدارندگی دارد و در شرایط موجود این مسئله برای روسها کفایت میکند تا طرف مقابل احساس کند که اگر بخواهد از این جلوتر برود و سوریه را مورد حملۀ نظامی قرار دهد، ممکن است موشکهای اس300 پاسخ آنها باشد؛ اینهم میتواند نوعی بازدارندگی ایجاد کند. اینکه این مسئله چقدر واقعی است و اینکه چقدر این موشکها به سوریه داده شده است، این بخش دوم موضوع است که هنوز نمیتوان در مورد آن پاسخ قطعی داد.
5252
نظر شما