حسین عیدیزاده: آدریانو والیرو متولد 1977 ایتالیاست. او در فرانسه حقوق خوانده و بعد به سینما علاقهمند شده و پس از گذراندن یک دوره کارگاهی در مدرسه فیلم بینالمللی پاریس سینما خوانده است.
والیرو پس از سال 2004 در همین مدرسه فیلم مشغول تدریس در رشتههای تحلیل فیلم و کارگردانی شده است.
والیرو پس از سال 2004 در همین مدرسه فیلم مشغول تدریس در رشتههای تحلیل فیلم و کارگردانی شده است.
او از سال 2003 ساختن فیلم کوتاه را شروع کرده. فیلمهای والیرو مثل «کلر» و «Curling» داستانهای سادهای دارند که با تصاویر بسیار قدرتمند والریو همراه شدهاند. داستان «37.4 S» تازهترین فیلم او در جزیره تریستان دوکوچا در دل اقیانوس اطلس میگذرد و در آن ماجرای عاشقانه دختر و پسری که با یک تصمیم در بوته آزمایش قرار میگیرد.
والیرو در شصت و ششمین دوره جشنواره فیلم کن که یکشنبه شب به پایان میرسد با فیلم کوتاه «37.4 S» برای نخل طلای کن فیلم کوتاه رقابت میکند. گفتوگوی زیر پس از هماهنگی با امانوئلا جنووزه، کارگزار او از طریق تماس تلفنی با او در کن انجام شد.
ایده فیلم از کجا آمد؟
راستش بطور اتفاقی با پزشکی به نام لوران بوناردو آشنا شدم. این پزشک در جزیرهای که داستان فیلم در آن میگذرد زندگی میکرد. او حرفهای جالبی درمورد جزیره میزد. برای همین کنجکاو شدم ببینم کجاست. بالاخره جایش را روی نقشه پیدا کردم و رفتم آنجا. کار دشواری بود، آن جزیره مسکن ماهیگران بود و هر شش هفته یک بار قایقی به آنجا میرفت. برای همین تصمیم گرفتم فیلمی بسازم درباره این جزیره، طبیعتش، آتشفشانش و مردمانش.
از اینکه فیلمتان در جشنواره فیلم کن رقابت میکند، چه احساسی دارید؟
انتخاب فیلم در این جشنواره برایم غافلگیری بزرگی بود. بودن در این جشنواره بینظیر است، برای هر فیلمسازی یک افتخار و امتیاز است که فیلمش در این جشنواره نمایش داده شود و منتقدان آن را ببینند.
فیلم شما در جشنواره نمایش داده شده، نظر منتقدان چطور بود؟
منتقدان فیلم را دیدهاند اما من به سالن نمایش نرفتم. (میخندد) دوست نداشتم درموقع نمایش فیلم برای منتقدان و مطبوعات در سالن باشم. بعدا از گوشه و کنار شنیدم که فیلم را پسندیدهاند و نظرشان مثبت بوده.
عنوان فیلم به چه چیزی اشاره دارد؟
عنوان فیلم درواقع عرض جغرافیایی جزیره است. به این دلیل این عنوان را انتخاب کردم تا بر اهمیت جزیره در فیلم و اینکه یکی از شخصیتهای آن است تاکید کرده باشم.
همکاری با بازیگران فیلم چطور بود، بازیگر حرفهای بودند یا بومی؟
بازیگر نبودند، از آدمهای خود جزیره بودند. چارهای هم نداشتم. چون بازیگر حرفهای نبودند مجبور شدم فیلمنامه را عوض کنم و به جای دیالوگها از صدای روی تصویر (voiceover) استفاده کردم. بیان دیالوگها برای دو بازیگرم دشوار بود.
در این فیلم مسئولیت فیلمبرداری هم برعهده خودتان بوده...
(میخندد) باز هم از سر ناچاری بود. در این جزیره کسی نبود که برای من فیلمبرداری کند. کسی هم همراهم نیامده بود. خودم تک و تنها بودم و باید این کار را میکردم. راستش من برای تحقیق برای نوشتن یک فیلمنامه داستانی بلند به جزیره رفته بودم. میخواستم فیلم بلندی آنجا بسازم و بعد این ایده به ذهنم رسید و گفتم بد نیست اول این فیلم کوتاه را بسازم. فیلمنامه بلندی که رویش کار میکنم داستانی است اما کاملا متکی به واقعیاتی که برگرفته از زندگی در این جزیره است.
چه فیلمسازهایی روی شما تاثیر زیادی گذاشتهاند؟
من ایتالیایی هستم و عجیب نیست که سینمای ایتالیا را خیلی دوست داشته باشم. فیلمسازهای زیادی هستند که رویم تاثیر گذاشتهاند، اما از همه مهمتر میکلآنجلو آنتونیونی است. بین فیلمهایش هم «شب» را از همه بیشتر دوست دارم. دلیل علاقهام به او استفاده از چشمانداز (landscape) در آثارش به عنوان یک شخصیت است. او فرد را در برابر چشمانداز قرار میدهد. او در فیلمهایش شخصیت و طبیعت را در کنار و برابر هم قرار میدهد و انرژی فیلمهایش از همین سرچشمه میگیرد. آنتونیونی تاثیر بسیاری بر من گذاشته چون من هم به رابطه فرد و طبیعت علاقه دارم.
در حال حاضر روی پروژه جدیدی کار میکنید؟
جدا از فیلم داستانی که درباره جزیره میسازم، دارم روی یک پروژه مشترک داستانی بین ایتالیا و رومانی کار میکنم به نام «بنات» (Banat). تهیه کنندگانی از هر دو کشور روی آن سرمایهگذاری کردهاند.
به عنوان پرسش آخر، چقدر با سینمای ایران آشنایی دارید؟
(میخندد) متاسفانه خیلی کم. اما دو فیلم قبلی اصغر فرهادی را دیدم. «درباره الی» و «جدایی نادر از سیمین» هر دو فوقالعاده بودند، اما فیلم جدیدش را که در اینجا نمایش داده شد نتوانستم ببینم.
58241
نظر شما