چندی پیش در ماجرای ثبت شکار کبک به عنوان یک میراث معنوی از سوی اداره کل میراث فرهنگی و گردشگری کشور، بسیاری از فعالان و کارشناسان محیط زیست واکنش نشان داده و چنین حرکتی را نه تنها منتهای بیسلیقگی دانستند، بلکه اقدامی در راستای ترویج روش منحط شکار در سرزمینی معرفی کردند که آشکارا موجودیت حیات وحش آن، هرگز تا این حد بحرانی نبوده است. در همان اعتراض، نگارنده تصریح کرد که چرا نهاد متولی فرهنگ و میراث این کشور به جای ثبت معنوی و جهانی آیینها و رسوم متعالی و باستانی این ملت کهن که اغلب ریشه در آشتی با طبیعت و پایکوبی و رواج شادی دارند، باید در منتهای بدسلیقگی از شکار، آن هم شکار پرندهای تا این حد زیبا و بی آزار به نام کبک شروع کند؟
اینک توجه شما را به تصاویر حسین اسماعیلی، عکاس خوش ذوق خبرگزاری مهر جلب میکنم که انگار شاهدی از غیب بود تا برایمان یادآور شود که ما چه مردمی هستیم و همچنان برخوردار از چه آیینهای مهرورزانه و شادیآفرینی که گاه در اثر بیتوجهیهای زمانه اندک اندک خاک خورده و فراموش میشوند. او این قاب زیبا و پرتحرک را برای ما انتخاب کرده تا همچنان لذت ببریم از زندگی در سرزمینی که نامش ایران است و به رغم همهی زخمها و دشواریهایی که میدانید و میدانیم که بر آن تحمیل شده، مردمانی دارد که مترصد یافتن بهانهای برای پایکوبی هستند.
و این همان شاخصی است که با عنوان HPI یا شاخص سرزمین شاد از آن یاد میشود و بر رابطهی بین شادی مردمان یک سرزمین با حال خوش طبیعتش گواهی میدهد.
حسین اسماعیلی بی شک نمرهاش ۲۰ است و چه خوب که این نمرهی ۲۰ حاصل شکار شادیآورش در بیستمین روز از دومین ماه بهار ۱۳۹۲ در امیریه دامغان بوده است؛ جایی که در آن، خالهها، عمهها، مادربزرگها و دختران تازه بختشان به استقبال گلهای خوش عطر محمدی رفته و به بهانهی درک نخستین بهارِ جوانترین ایرانیان روی زمین، با هم در آیینی موسوم به گل غلتان، میخوانند:
همه کوه و کمر بوی تو داره یا محمد ؛ کدوم گل قامت روی تو داره یا محمد
همون ماهی که از کوه می زنه سر ؛ نشان طاق ابروی تو داره یا محمد
نظر شما