برخی از اصولگرایان در هنگامه رقابتهای انتخاباتی و پس از آن بر این عقیده بوده و هستند که اجماع و اتحاد اصولگرایان حول یک کاندیدای واحد میتوانست از پیروزی اصلاحطلبان در این انتخابات جلوگیری نماید، تحلیلی که اخیراً آقای ده نمکی هم در وبلاگشان اشارهای غیر مستقیم به آن داشته (اینجا) و نامزدهای اصولگرا را به غضنفر خودی تمثیل کردهاند. در خصوص این گونه تحلیلها نکاتی قابل ذکر میباشد :
1- با توجه به اینکه جمع کل آراء اصولگرایان و کاندیداهای مستقل در این انتخابات کمتر از 50 درصد کل آراء بوده است، آیا کنار رفتن اصولگرایان به نفع یکی از آنها، باعث افزایش میزان کلی آراء اصولگرایان بیشتر از 50 درصد میشد؟ چگونه؟
2- آیا اساساً تمامی طرفداران آقایان ولایتی و قالیباف که به ایشان رأی دادند حاضر میشدند در صورت کنار رفتن این دو نفر، رأی خود را مثلاً به آقای جلیلی تقدیم کنند؟
3- آیا در صورت ائتلاف اصولگرایان، طرفداران آقای محسن رضایی هم آراء خود را به نامزد واحد اصولگرایان میدادند؟ و اساساً آیا آقای محسن رضایی را به عنوان کاندیدای گفتمان اصولگرایی قلمداد میکنید؟
جناب آقای دهنمکی عزیز، شما یکی از مهمترین فاکتورهای تأثیرگذار در رأی مردم که همانا عملکرد اصولگرایان در هشت سال گذشته بوده است را نادیده گرفتهاید. اصولگرایان تمام سرمایههای مادی و معنوی خود را برای آقای احمدینژاد هزینه کردند اما هیچ کدام از کاندیداهای اصولگرا در نطقهای انتخاباتی و مناظرهها نتوانستند از عملکرد هشت ساله ایشان دفاع کنند. و چگونه میتوانستند این کار را انجام دهند؟ از کدام منظر میتوان رفتار و عملکرد و گفتار ایشان را به خصوص در سالهای اخیر مورد حمایت قرار داد؟ از اتفاق در میان اصولگرایان، آقای دکتر قالیباف بیشترین رأی را بدست آورد که بیشترین تضاد و تقابل را با رئیس جمهور اصولگرا داشت.
غضنفر را نباید در میان کاندیداها جستجو کنید. او کسی است که اصولگرایی را به ورطه انحراف کشید، مردم و همه حامیانش را از خود رنجاند و دل به اسفندیار خوش کرد.
5858
نظر شما