۰ نفر
۲۷ خرداد ۱۳۹۲ - ۱۸:۵۹

سرنخ نوشت:

در ایران مناطقی وجود دارد که مرموز و ترسناک به شمار می‌روند. در دل این مناطق، راز‌‌ها و اسراری وجود دارد که سفر به آنها را، برای دیگران، همراه با ترس و وحشت می‌سازد.
منطقه کراز را مردم شهرستان بوانات و اهالی روستا‌های آن خوب می‌شناسند. این منطقه طبیعت بکر و دست‌نخورده‌ای دارد که همه اهالی برای تفریح و تفرج به آنجا می‌روند. «در این مکان علاوه بر درختان زیبا، چشمه‌ای وجود دارد که از بالای کوه سرازیر است. آب چشمه در ادامه مسیر خود، آبشار زیبایی نیز به‌وجود آورده که هر بیننده‌ای را مجذوب خود می‌کند.» اینها، حرف‌هایی است که مجتبی حسام‌پور، از اهالی این شهرستان به زبان می‌آورد، به گفته حسام‌پور، با نزدیک شدن به این مکان تفریحی، اولین چیزی که چشم‌نوازی می‌کند، ابشاری است که از دل کوه بیرون آمده و 4 متر ارتفاع دارد. همه کسانی که به کراز می‌آیند، اول نزدیک آبشار می‌شوند تا از دیدن یک منظره زیبا لذت ببرند، «ابتدا آبشار مثل آهنربا عمل می‌کند ومردم را به طرف خودش می‌کشاند، اما همین که نزدیک می‌شوند با دیدن یک چیز زیبا‌تر آبشار فراموش می‌شود. تا آنجتا که حتی فرصت نمی‌کنند نگاهی به آبشار بیندازند. این جاذبه دل‌انگیز، برکه‌ای است که در پای آبشار به‌وجود آمده.»
اکثر اوقات، خیلی از اهالی این منطقه به کراز می‌روند تا روزی به یادماندنی را در کنار خانواده‌شان سپری کنند. اما همیشه منطقه کراز این قدر آرام نیست، بعضی وقت‌ها اتفاق‌های عجیب و وحشتناکی نیز در آن رخ می‌دهد که همه را شگفت‌زده می‌کند، گروه‌هایی به این منطقه سفر کرده‌اند که بعد از بازگشت، همیشه به خود می‌گفتند که ای کاش هیچ وقت پایاشان به این جا باز نشده بود. «تا چند سال پیش برکه‌ای وجود نداشت. اما از زمانی که آبشار ارتفاعش بیشتر شده به علت گود شدن زمین و جمع شدن آب در پای آبشار، برکه‌ای کوچک و بیضی شکل به وجود آمد. نمی‌دانم چرا با اینکه آب آبشار از ارتفاع زیاد به درون برکه می‌ریخت. تلاطمی نداشت و در اوج ناباوری به یک باره آبشار خروشان به آبی را کد و بی‌رحکت تبدیل می ‌‌شد». به گفته آقا مجتبی، ماجرا از 12 سال پیش شروع شد؛ درست زمانی که چند نوجوان قصد شنا کردن در برکه را کردند. با اینکه عمق برکه در جاهای عمیق نهایتا به یک متر و نیم می‌رسید، یک از نوجوانان در این برکه غرق شد؛ «فصل تابستان زمانی بود که بیشتر تمایل به شنا کردن دراین استخر طبیعی به‌وجود می‌آمد، به خصوص در میان روستا‌یی‌هایی که اطراف کراز زندگی می‌کردند اما غرق شدن در برکه همه را متعجب کرد. هیچ‌کس حتی تصورش را نمی‌کرد که کسی در اینمکان غرق شود.» همه احتمال دادند که یک بد‌شانسی یا بی‌تجربگی در شنا کردن باعث این اتفاق شوم شده. این ماجرا ادامه پیدا کرد تا آنجا که هر سال این برکه کوچک، جان چند نفر را می‌گرفت و اهالی تصور می‌کردند این غرق شدن‌ها، دلیلش بی‌تجربگی شناگران است.

ماجرجویی خطرناک
یکی از روستاییانی که در برکه کراز خیلی شنا کرده، آقای مهدی است. او معتقد است همه جای برکه خطرناک نیست. آقای مهدی اولین کسی است که ادعا کرد برکه، عامل مرگ شناگران است. نه بی‌تجربگی شناگران، «بارها که به همراه دوستانم در برکه شنا می‌کردم هیچ اتفاقی برایمان نمی‌افتاد. اما یک روز که در حال شنا در برکه بودم،‌تصمیم گرفتم در گوشه‌ای از برکه شنا کنم تا به حال به آنجا نرفته بودم. حس کنجکاوی مرا به آنجا کشاند. آرام آرام در آن مکان شنا می‌کردم. راستش را بخواهید بدم نمی‌آمد کمی شیطنت کنم و با یک شیرجه ناگهانی، از زیر آب باخبر شوم. اصلا تصورش را نمی‌کردم چه اتفاقی در زیر آب ممکن است برایم بیفتد.» به گفته آقا مهدی، در همان گوشه برکه ، سنگی قرار داشت که قسمت خیلی کوچکی از این سنگ بیرون از آب بود.« من با قرار گرفتن روی سنگ، شیرجه جانانه‌ای زدم. وقتی زیر آب رفتم متوجه شدم که قسمت خیلی بزرگتری از این سنگ زیر آب قرار دارد. در زیر سنگ حفره‌ای وجود داشت که از آب پر شده بود. در اطراف تخته سنگ، برکه عمیق‌تری می‌شد و عمیقش به 2 و نیم متر هم می‌رسید. طاقت نیاوردم و خواستم کمی ماجروجویی کنم. به طرف حفره رفتم این در حالی بود که احساس می‌کردم نیرویی علاوه بر حس ماجراجویانه‌ام. مرا به طرف تخته سنگ می‌کشاند. در همین هنگام بود که ناگهان احساس رخوت کردم. کمی دست و پا که زدم. متوجه شدم توانم گرفته شده، هرچه به طرف حفره می‌رفتم کار سخت‌تر و تکان خوردن برایم دشوارتر می‌شد. اما هنوز به حفره نرسیده بودم که احساس کردن حفره دارد فریبم می‌دهد و راهی که می‌روم برگشتی ندارند. با هر زحمتی که بود خودم را از حفره دور کرده و به روی آب آوردم. آقا مهدی وقتی از آب بیرون آمد، ماجرا را با تمام اهالی در میان گذاشت. اما با اینکه چندین نفر در برکه غرق شده بودند، کسی به حرف‌هایش اهمیتی نداد، اهالی گفتند هر کسی که تا به حال در اینجا غرق شده، شنا کردن بلد نبودن.

شناگری که قربانی چشمه شد
حرف آقای آقا مهدی برای اهالی باور کردنی نبود، روستا‌ییان به شنا کردن در برکه ادامه دادند تا اینکه دوباره همان اتفاق ترسناک همیشگی رخ داد. حسام‌پور در این باره می‌گوید: «بعد از حرف های مهدی تا دو سال هیچ اتفاقی نیفتاد، تا اینکه تابستان گذشته، برکه دوباره قربانی گرفت. این بار قربانی، یکی از شناگران کارکشته بود. این اتفاق باعث شد تا مجرای برکه دوباره سر زبان‌ها بیفتد، شناگری که جان باخت یکی از دوستان نزدیکم بود که ورزش شنا را به صورت حرفه‌ای دنبال می‌کرد. همه اهالی شکی نداشتند که او شناگر قابلی است. جالب اینجاست که او قبل از غرق شدنش بارها در برکه شنا کرده و هیچ اتفاقی برایش نیفتاده بود در آن روز وحشتناک، او با دوستانش به شنا رفتند، احتمالاً او هم مانند مهدی کنجکاو شده بود. چرا که از روی همان تخته سنگی که مهدی درباره‌اش می‌گفت، شیرجه زد»، دوستان او بعد از ماجرای غرق شدنش گفتند که کمی طول کشید و از او خبری نشد. ما اعتنا نکردیم، چون او را خوب می‌شناختیم، او استاد شنا و زیر آبی رفتن بود. همیشه کارش این بود که مدت زیادی بعد از شیرجه در زیر آب بماند تا آنجا که خیلی وقت‌ها طول و عرض استخر یا برکه را زیر آب طی می‌کرد». به گفته مجتبی دقیقه‌ها سپری شد و خبری از مرد جوان نشد؛ همه نگران شده بودند، تا بچه‌ها آمدند دست به کار شوند، جسم بی‌جان او به روی آب آمد. دیگر کار از کار گذشته بود.

فاش شدن راز مرگبار
با غرق شدن یک شناگر قابل همه به یاد حرف‌های مهدی افتادند که می‌گفت رازی در دل برکه پنهان است. به همین خاطر اهالی دست به کار شدند. آنها برای پرده برداشتن از این راز برکه، راهی کراز شدند، «با تحقیقاتی که کارشناسان در زیر آب انجام دادند، متوجه شدند آبی که از طریق آبشار به برکه می‌ریزد با اینکه در سطح برکه هیچ گونه حرکتی ندارد اما در کف برکه حرکت دورانی پیدا می‌کند این حالت در اطراف حفره تشدید می‌شود و مثل یک گرداب عمل می‌کند. هر شناگری که به حفره نزدیک شود، جریان دورانی آب او را به درون حفره می‌کشاند و بعد از گرفتن انرژی و توانش او را غرق می‌کند. حالا فرق نمی‌کند شنا‌گر قابلی باشد یا نباشد.» این راز مرگبار تا به حال جان 12 نفر را، آن هم در برکه‌ای که کسی اصلا فکرش را نمی‌کرد قادر به غرق کردن کسی باشد، گرفته بود روستاییان با فاش شدن راز هولناک برکه مرگ، بیکار ننشستند آنها دست به کار شدند و از زیبایی برکه چشم پوشیدند و آن را برای همیشه از بین بردند؛ تا دیگر شاهد چنین اتفاق‌های ناگواری نباشند. با آنکه حالا شش ماهی می‌شود که دیگر برکه‌ای وجود ندارد اما راز قربانیان آن، هنوز نقل و محافل اهالی این منطقه است

47301

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 298978

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 13 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 7
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام A1 ۲۱:۲۹ - ۱۳۹۲/۰۳/۲۷
    67 6
    هوووووووووومممممممم جالب بود
  • پیام IR ۰۴:۵۱ - ۱۳۹۲/۰۳/۲۸
    114 1
    همه جای دنیا اینجور وقایع رو یکم آب و تاب میدن و این مکان ها رو محافظت شده اعلام میکنن تا جذب گردشگر کنن. اینجا سریع تصمیم به خراب کردن میگیرن و هیچکس هم اعتراضی نداره. فقط فکرشو بکنید با یکم تبلیغات چه در آمدی میشد بوجود آورد.
    • مجتبی A1 ۰۹:۰۶ - ۱۳۹۲/۰۵/۱۹
      1 0
      کی گفته دارن خرابش میکنن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ من خودم بواناتیم و این منطقه هنوز هیچ کارش نکردن و همون بکر مونده اسمش سبزه چیر هست توی روستای چیر از دهستان سروستان شهرستان بوانات فارس از مرکز بوانات 25 کیلومتر فاصله داره هر کی دوست داره تشریف بیاره وببینه
  • علیرضا IR ۰۵:۳۴ - ۱۳۹۲/۰۳/۲۸
    33 0
    خب چه کاری بوده با تور یا هر چیز دیگه میتونستن قسمت خطرناک رو جدا کنن به زیبایی و نعمتی که خدا براشون گذاشته هم دست نمی زدن. امیدوارم عقلانی رفتارکنیم.
  • رضا IR ۰۶:۱۷ - ۱۳۹۲/۰۳/۲۸
    26 0
    واقعاً حیف آخه چرا؟
  • بی نام A1 ۰۷:۱۶ - ۱۳۹۲/۰۳/۲۸
    16 0
    نشون دهنده ی آخر فرهنگه!!!! جالبه تا وقتی که رازش معلوم نبوده کاریش نداشتن!!!!!!!!!
  • بی نام GB ۱۰:۰۴ - ۱۳۹۲/۰۳/۲۹
    5 0
    کارشون اشتباه بود یک محیط طبیعی رو از بین بردن