۰ نفر
۱۸ تیر ۱۳۹۲ - ۰۹:۲۹
کلید روحانی و قفل رابطه با آمریکا

کلیدی که در دستان روحانی است هرچند نمی تواند به تنهایی قفل رابطه با آمریکا را باز کند اما دست کم می تواند زمینه های گشایش این قفل که خود امری خطیر و بسیار مهم است را فراهم سازد.

بیش از 33 سال و اندی از نوزدهم فروردین 1359 زمانی که «جیمی کارتر» رئیس جمهور وقت آمریکا، از قطع روابط سیاسی این کشور با جمهوری اسلامی ایران خبر داد سپری می شود و از آن زمان تاکنون بصورت رسمی دو کشور دارای روابطی نبوده اند هرچند در پاره ای موارد مذاکرات و مسائلی باعث انجام گفتگوهایی در میانشان بوده است. اما در داخل ایران طی دو دهه اخیر دولت ها و روسای جمهور مختلفی روی کار آمده اند که در دوران هریک از آنها بحث برقراری رابطه با ایالات متحده همواره یکی از مباحث جدی مطرح در بین رسانه ها، نخبگان و بعضاً مردم بوده است. هرچند واکنش برخی از تشکل ها و یا لایه های قدرت به مطرح شدن این مباحث متفاوت بوده است و در پاره ای از موارد حتی نوشتن از لزوم برقراری رابطه در رسانه ها توسط برخی مقامات قضایی نوعی جرم محسوب گردید. اما در دوران ریاست آقای احمدی نژاد بر دولت این بحث بصورت بسیار جدی تری مطرح شد و حتی در آخرین سفرهای این عالیترین مقام اجرایی کشور به آمریکا (مقر سازمان ملل متحد) از آمادگی ایران برای انجام گفتگو با آمریکا به صراحت صحبت کرد اما این صحبت ها نه با استقبال آمریکایی ها مواجه شد و نه چندان در داخل جدی گرفته شد چرا که طبق قانون اساسی و رویه سال های اخیر همواره مسائل کلان در زمینه های مختلف از جمله سیاست خارجی می بایست ابتدا از سوی رهبری مورد تائید قرار گیرند و سپس برای اجرایی شدن به یکی از قوای سه گانه و یا نهادهای مرتبط ارسال می شود. رابطه با آمریکا نیز از این دست از مسائل بوده است که حتی مقام معظم رهبری در چند سخنرانی پیش از این اعلام داشته بودند که هنگامی که زمان مذاکره و ایجاد رابطه برسد من خود اولین نفر خواهم بود که آن را اعلام می کنم. اما با علم به این سلسله مراتب قانونی و عرفی در ایران، نمی توان از تاثیرات شخص رئیس جمهور، ادبیات گفتاری و سیاست عملی دولت بر روابط خارجی ایران با دیگر کشورها از جمله آمریکا غافل بود و این نقش را نادیده گرفت کما اینکه میان وضعیت سیاست خارجی و نوع نگاه از بیرون به ایران در دو دوره ریاست جمهوری آقایان سیدمحمد خاتمی و محمود احمدی نژاد تفاوت های فاحش و اساسی وجود دارد و حتی می توان گفت این دو دوره دارای کمترین شباهت ممکنه نسبت به هم بوده و هستند.
اما طی مناظره های انتخاباتی اخیر نیز بحث تنش زدایی با جهان غرب و بعضاً رابطه با آمریکا یکبار از سوی برخی از کاندیداها مطرح شد؛ انتخاباتی که نهایتاً منجر به پیروزی دکتر حسن روحانی شد. وی که دارای سابقه طولانی حضور در یکی از پیچیده ترین پرونده های جمهوری اسلامی ایران بنام پرونده هسته ای است و همچنین به واسطه سوابق متعدد اجرایی گذشته اش و بخصوص ریاستش بر مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام دارایی تسلط و آگاهی قابل توجهی بر مسائل بین المللی و نیز سیاست خارجی ایران است اعلام داشته است که سرلوحه سیاست خارجی دولت یازدهم بر تنش زدایی و روابط دوستانه و احترام آمیز با همه کشورهای مورد شناسایی جمهوری اسلامی در جهان خارج از مرزهای ایران است. تاکید چند باره وی بر «دیپلماسی میانه روانه» این روزها بازار گمانه زنی بر سر پیش بینی مهمترین مباحث مطروحه در سیاست خارجی را گرم تر از قبل کرده است. در همین رابطه طی روزهای اخیر دکتر «صادق زیباکلام» استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران که از جمله صاحب نظران برجسته و تا حدی با چاشنی جنجالی در عرصه رسانه ها شناخته می شوند گفتگویی با مرکز مطالعات راهبردی ایالات متحده (دیدبان آمریکا) با عنوان «روحانی بدنبال بهبود رابطه با آمریکاست» داشته اند و طی آن همچون همیشه دیدگاههای جالب و بعضاً متفاوتی را اراده کرده اند که به دلیل اتفاق نظر با این نوع نگاه در اینجا به برخی از آنها اشاره می شود:
«قطعا روی کار آمدن آقای روحانی بیشترین تاثیر مثبت را بر رابطه ایران و امریکا گذاشته و عکس این در مورد آقای سعید جلیلی صادق است یعنی اگر ایشان سرکار می آمد این رابطه تنش آلودتر می شد. ... آمریکایی ها تحولات ایران را خیلی با علاقه و کنجکاوی دنبال می کنند و به دلیل پرونده هسته ای ایران و مسائل استراتژیکی مثل مساله حزب الله لبنان، مساله حماس، بحران سوریه، مشکلات افغانستان و مساله اعراب برای آنها خیلی مهم بود چه کسی در ایران به عنوان رئیس جمهور انتخاب می شود. ... متاسفانه افرادی که دلشان نمی خواهد تغییری در دشمنی بین ایران و آمریکا به وجود آید می گویند که آمریکا هنوز آقای روحانی روی کار نیامده می خواهد همان داستان تکراری محور شرارت را درباره ایران مطرح کرده و از این رو دور جدید تحریم ها را آغاز کرده است. اما آنچه اصولگرایان در این باره نمی دانند یا خود را به ندانستن آن می زنند این است تحریم هایی که از دهم تیرماه اعمال شده متعلق به بعد از روی کار آمدن جناب روحانی نیست بلکه مصوبه های سنای آمریکاست که 6 ماه پیش علیه ایران رای آورده است. چرا که بر حسب قوانین آمریکا شش ماه زمان لازم است تا مصوبات سنا به صورت قانون درآمده و شکل اجرایی به خود گیرد. معنی این سخن این است که این تحریم ها راس 6 ماه عملی می شد حال چه روحانی سرکار می آمد چه جلیلی یا قالیباف و ... ما همانطور که می گوئیم طرف مقابل نباید از سر گردن کلفتی پای میز مذاکره بیاید خودمان نیز نباید این کار را بکنیم. باید نگاه طلبکارانه را کنار بگذاریم و خود را حق و آمریکا را باطل ندانیم. این حرفهایی است که سالهاست خودمان گفته ایم و خودمان هم شنیده ایم و خریداری در عرصه بین الملل ندارد. ... البته تندروها با این کار مخالفت های جدی خواهند کرد اما آنها باید بپذیرند که 18 میلیون نفر در این کشور به کاهش تنش رای داده اند و اگر دنبال تنش بیشتر بودند به آقای جلیلی رای می دادند.»
حال در جمع بندی این یادداشت باید یکبار دیگر اشاره کرد که نهایتاً این رهبر جمهوری اسلامی است که می تواند در خصوص این رابطه مسکوت پس از 33 سال تصمیم نهایی را بگیرد اما همانطور که اشاره شد رویه عملی و حتی ادبیات گفتاری روسای جمهور بر روابط خارجی ایران با دیگر کشورها از جمله آمریکا کاملاً موثر بوده است و نمی توان آن را نادیده گرفت پس می توان این انتظار را داشت و پیش بینی کرد که با توجه به مشی سابق و برنامه های اعلامی دکتر روحانی، جلوس وی بر کرسی ریاست جمهوری و در پیش گرفتن سیاست تنش زدایی با جهان پیرامون تا حد زیادی بر چهره جمهوری اسلامی در نظام بین الملل تاثیر گذار باشد و در زمانی که بخش های قابل توجهی از مقامات آمریکایی خود نمی خواهند بیش از این بر سر تنش با ایران با چالش ها و هزینه های بیشتر در منطقه ژئواستراتژیک و همواره بحرانی خاورمیانه مواجه شوند، کلیدی که در دستان روحانی است هرچند نمی تواند به تنهایی قفل رابطه را باز کند اما دست کم می تواند زمینه های گشایش این قفل را فراهم سازد که خود این امر نیز بسیار مهم و خطیر خواهد بود.

کد خبر 302707

برچسب‌ها

خدمات گردشگری