اگر به جای یک فروند بوئینگ 777 در حادثه اخیر فرودگاه سن‌فرانسیسکو, یکی از هواپیماهای قدیمی خطوط داخلی ما دچار سانجه می شد, چند نفر جان خود را از دست می دادند؟

مجید جویا: در روزهای آغازین عصر پرواز، هواپیماها برای نجات از سقوط طراحی نمی‌شدند. البته آنها می‌توانستند پرواز کنند، ولی وقتی مشکلی پیش می‌آمد، نمی‌شد کاری برای نجات جان خلبان یا مسافرین پرواز از مرگ انجام داد. در سال 1917/1296، یک خلبان جوان به نام هیو دی‌هیون، در حالی که مشغول انجام آخرین پرواز دوره تمرین خود برای نیروی هوایی سلطنتی کانادا بود، با یک هواپیمای دیگر برخورد کرد. او از یک سقوط 150 متری جان سالم به در برد، اما خلبان هواپیمای دیگر جان خود را از دست داد.

دی‌هیون به بررسی و مطالعه در مورد ایده‌ای پرداخت که خود، آن را «ارزش تصادف» می‌نامید و بر روی کاهش آسیب‌ها‌ در جریان یک سقوط متمرکز بود. او مانکن‌هایی برای مدل سازی سقوط طراحی کرد و آن گونه که تاریخ‌دانی به نام ایمی گاندولف در دی ماه گذشته در مقاله‌ای در نشریه تاریخ فناوری Technology and Culture نوشته است، طرفدار کارامدی کمربندهای ایمنی و طراحی امن‌تر صندلی‌های هواپیما بود تا خود آنها در هنگام برخورد، به تهدیدی برای جان مسافر تبدیل نشوند.

به نوشته گاندولف، «هنگامی که او در میانه دهه 1950/1330 بازنشسته شد، اجتناب از سانحه به عنوان یک عامل قابل اندازه‌گیری پذیرفته شده بود؛ دانش عمیق‌تری از آثار سقوط و برخورد بر روی بدن انسان وجود داشت، و مسئولیت سوانح مربوط به تولید بازتعریف شده و بین سازندگان و مصرف کنندگان تقسیم شده بود».

تا اندازه‌ای به دلیل وجود پژوهشگرانی مانند دی‌هیون بود که ایمنی هوایی در مقایسه با روزهایی که صندلی‌ها فقط به کف هواپیما پیچ می‌شدند و از جنس پلاستیک‌هایی ساخته می‌شدند که هنگام آتش سوزی گازهای سمی از خود متصاعد می‌کردند، تا این اندازه پیشرفت کرده و ایده «ارزش تصادف» که دی‌هیون مطرح کرد، یکی از دلایل عمده نجات این همه انسان در سانحه پیش آمده برای پرواز شماره 214 هواپیمایی آسیانا در فرودگاه سان فرانسیسکو در هفته گذشته بوده است. سانحه‌ای که فقط دو کشته داشت، که تازه یکی از آنها هم در اثر برخورد با ماشین‌های امدادی فرودگاه بود.

بیل والدوک، استاد ایمنی دانشگاه علوم هوایی ایمبری- ریدل در آریزونا می‌گوید: «بوئینگ 777 که دچار سانحه شد، یک هواپیمای بسیار بسیار محکم است. طراحی آن خیلی بالاتر از استاندارد است. بوئینگ در آن مدل بخصوص، خیلی جاها را تقویت کرده و بهینه سازی‌های خیلی زیادی انجام داده که با حداقل‌های موجود، فاصله چشمگیری دارد». این تقویت‌ها، که صندلی‌ها و کف سالن هم از آن جمله‌اند، هواپیما را اندکی سنگین‌تر کرده، ولی در مقابل توانایی تحمل ضربه آن را هم بالا برده است.

صندلی های 16G

در سانحه شنبه گذشته، خدمه پرواز برای این که مسافران را از هواپیما بیرون ببرند، مجبور شدند که کمربند ایمنی چند نفر از مسافران را با چاقو ببرند. مایک اولیری، مدیر عامل شرکت شرکت هواپیمایی رایان‌ایر (که پروازهای ارزان قیمت انجام می‌دهد)، سال گذشته در حالی که از ایده بخش «فضای ایستاده» (مانند اتوبوس‌های داخل شهری) در هواپیما پشتیبانی می‌کرد، ادعا کرد که کمربندهای ایمنی در هواپیماها مطلقا بی‌فایده هستند. آخر وقتی هواپیمای شما با سرعت 300 کیلومتر بر ساعت در حال برخورد با زمین است، چطور یک تکه کوچک پارچه می‌تواند جان شما را نجات دهد؟ ولی مسئله این است که وقتی ارزش تصادف مطرح می‌شود، خود صندلی هواپیما، (و نشستن روی آن) نقشی حیاتی در نجات جان شما بازی می‌کنند. صندلی‌های هواپیماهای تجاری، مانند آنهایی که در بوئینگ 777 استفاده شده‌اند، برای جذب موج ضربه در هنگام تصادف طراحی شده‌اند.

بخش اعظم دانسته‌های ما در مورد چگونگی تحمل ضربه از سوی بدن انسان، مرهون سرهنگ جان استپ است، یک افسر پزشکی ارتش ایالات متحده که در سال 1945/1324 داوطلب شد تا به عنوان «ضربه گیر انسانی» در تحقیقات اداره جنگ شرکت کند تا دریابند که چگونه می‌توان مطمئن شد که خلبان‌های بیشتری از سوانح هوایی نجات می‌یابند. در صحراهای کالیفرنیا و نیومکزیکو در دهه‌های 1940/1320 و 1950/1330، استپ روی صندلی یک موشک می‌نشست و موضوع یک سری آزمایش در مورد نحوه توانایی بدنش در تحمل شتاب منفی بود. او در آخرین آزمایش خود، نیرویی بیشتر از 40 برابر جاذبه زمین را تحمل کرد، و به رغم این که چند استخوان بدنش شکست، توانست رکورد حد تحمل بشر در شتاب را به خود اختصاص دهد. پژوهش‌های او در نهایت منجر به ایمنی بیشتر سوانح، هم در هواپیماها و هم در خودروها شد، هرچند یکی از نتیجه گیری‌های او که بیشترین حفاظت بدن در جریان یک سانحه هوایی در حالتی اتفاق می‌افتد که سرنشین پشت به جهت حرکت هواپیما نشسته باشد، هیچگاه جدی گرفته نشد. شاید فقط به این دلیل که پشت به جهت حرکت نشستن، خیلی عجیب به نظر می‌رسد.

همان گونه که سرهنگ استپ ثابت کرد، بدن انسان، اگر محکم در جای خود بسته شده باشد، می‌تواند نیرویی برابر با تقریبا 40g (40 برابر نیروی وزن) را تحمل کند. شاید اگر شما در معرض چنین نیرویی قرار بگیرید، مهره پشتتان بشکند، حتی اگر یکی از صندلی‌های این هواپیماها از شما حفاظت کنند. کوین کولمان، استاد هوانوردی و هوافضا در دانشگاه ایالتی متروپولیتن دنور می‌گوید: «اگر نیروی برخورد بدنه هواپیما به بتون زمین فرودگاه را در نظر بگیرید، نتیجه نهایی شکستن کمر اکثر مسافران خواهد بود. از دید خلبان، صندلی‌ها به گونه‌ای طراحی شده‌اند که مانند یک آکاردئون در خود فرو بروند تا بخشی از انرژی را تلف کنند». وی می‌افزاید که به رغم این که صندلی‌های مسافران اندکی متفاوت طراحی شده‌اند، اما آنها هم ساختار مشابهی دارند. صندلی‌های هواپیماهای تجاری به گونه‌ای طراحی شده‌اند که بدون شکستن، بتوانند نیرویی برابر با 16g را تحمل کنند.

آتش و قانون 90 ثانیه

در خیلی از موارد، برخورد تنها بخشی از خطر است و نگرانی اصلی آتش‌سوزی است. قابلیت احتراق سوخت جت فقط اندکی کمتر از بنزین است، چراکه عمدتا از کروزین تشکیل شده که نقطه اشتعال (پایین‌ترین دمایی که در آن سوخت قابلیت اشتعال دارد) بالاتری دارد. مواد ضد آتش در دیواره‌ها، صندلی‌ها و موکت کف بدنه، به کند شدن سرعت انتشار آتش کمک می‌کنند، و هنگامی که آتش بیرون بزند، مواد جدید‌تر گازهای سمی را که در صندلی‌های هواپیماهای چند دهه پیش وجود داشتند، آزاد نمی‌کنند. روشنایی کف سالن، که (طبق استانداردهای سازمان فدرال هوانوردی ایالات متحده) زمان مجاز تخلیه مسافران را تا 20 درصد افزایش می‌دهد، به خروج مردم از هواپیما هنگامی که پر از دود شده است، کمک می‌کند.

مقررات هوانوردی فدرال که از سال 1967/1346 آغاز شده‌اند، ملزم می‌دارند که در هواپیماهایی با بیش از 44 نفر ظرفیت، بتوان در شرایط اضطراری، تمام مسافران و خدمه را در کمتر از 90 ثانیه تخلیه کرد؛ حتی اگر نیمی از خروجی‌ها بسته شده باشند (همان گونه که در حادثه این هفته اتفاق افتاد).

کناره‌ها
هم سازندگان هواپیما و هم خود شرکت‌های هواپیمایی، آزمایش‌هایی را انجام می‌دهند که مطمئن شوند می‌توانند به استاندارد 90 ثانیه برسند. در مورد سانحه آسیانا، دو سرسره خروجی اضطراری هواپیما که باید به بیرون باز شوند، در داخل بدنه باد شده بودند، و دو نفر از خدمه را در جای خود محبوس کرده بودند، که در نهایت به کمک تبر آتش‌نشان‌ها نجات یافتند. می‌خواهید بدانید چرا سرسره‌ها اضطراری هواپیما (که قابلیت استفاده به عنوان قایق نجات راهم دارند) دیگر زرد رنگ نیستند؟ آنها یک پوشش آلومینیومی دارند تا آنها را از گرمای تابشی ناشی از آتش محافظت کند، در نتیجه دیگر آن گونه که در حادثه مرگ‌بار آتش سوزی سال 1978/1357 در لس آنجلس رخ داد، نمی‌سوزند.

درهای خروجی بازشونده به جلو

به رغم این که سرسره‌های خروج اضطراری این بوئینگ 777 به مشکل برخوردند، طراحی درهای این مدل هواپیما به گونه‌ای است که ساده‌تر از درهای مدل‌های قدیمی‌تر باز شوند و این موضوع به کاهش زمان تخلیه کمک می‌کند. آنها به سمت جلو می‌لغزند و از ورودی فاصله می‌گیرند، به این ترتیب استفاده از آنها ساده‌تر از درهای فشاری مانند درهای بوئینگ 737 است که در آنها شما باید در را اندکی به سمت داخل می‌کشیدید تا بتوانید آن را باز کنید. والدوک می‌گوید: «این سیستم‌های جدید درها خیلی خوب کار می‌کنند و سرسره‌های اضطراری کمی سریع‌تر باد می‌شوند».

پس از این سانحه، هیات ملی ایمنی حمل و نقل ایالات متحده در مورد این احتمال که صندلی‌های هواپیمایی 777 از جای خود در آمده باشند و همچنین دلیل این امر که چرا برخی سرسره‌های اضطراری درست عمل نکردند، تحقیق خواهد کرد. با توجه به بازرسی‌های جاری، بوئینگ از پاسخ‌گویی در مورد طراحی‌های ایمنی در هواپیماهایش خودداری کرد. ایرباس، هواپیماساز اروپایی رقیب بوئینگ هم از هر گونه اظهار نظری در این خصوص سر باز زده است.

53271

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 303136

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 2 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • هومن IR ۰۷:۰۴ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۳
    7 6
    tu154
  • بی نام EU ۱۲:۲۳ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۳
    30 0
    اگر تو ایران بود فکر کنم کل فرودگاه رو با خودش به آتش می کشید !!!