۰ نفر
۲۴ تیر ۱۳۹۲ - ۰۸:۵۲

دنیای آرامتری داشتیم اگر دیپلماسی و سیاست خارجی به مثابه بازی شطرنج بود تا دوئل. شاید به بازی شطرنج دعوت شوید ولی در نهایت مجبوربه دوئل خواهید شد. به هر حال چاره‌ای نیست، باید قاعده هر دو بازی را بلد باشید.


در تدوین استراتژی راهبردی دو لتها،موضوع سیاست خارجی لاجرم بخش زیادی از ظرفیتهای فکری و برنامه ریزی اتاق های فکر را به خود اختصاص میدهد وباید هم اینگونه باشد.دلایل نیاز به توضیح چندانی ندارند چرا که سیاست خارجی دارای تاثیرات پایدار و دائمی بر امنیت ملی ومنافع عمومی است .تاثیراتی که قابل مقایسه با مولفه های مشابه در کارکترهای امنیت بر پایه عمل داخلی نیستد. یک دلیل واضح با بیانی ساده.
در دیپلماسی تسلط شما بر حداکثر 50 درصد زمین وفضای بازی و صحنه عمل است. بقیه ماجرا توسط طرف مقابل مدیریت میشود.اما در بازی یا سیاست داخلی چناچه خوش شانس باشید میتوانید تسلط را تا 90 درصد م بالا ببرید. گر چه تسلط الزاما به معنای موفقیت نیست اما معنای کنترل را میدهد.{ باید اذعان داشت در امنیت داخلی واژه تسلط تا حدود زیادی بیانگر انگاره های سخت خشونت نیز هست }.متقابلا در دیپلماسی بازی روند و معنایی معکوسی دارد . 10 درصد پیشرفت در دیپلماسی نه تنها نشان دهنده تسلط نسبی شما بر قاعده بازی دو طرفه است بلکه آشکارا نمادی از موفقیت تلقی خواهد شد که دارای تاثیر 100 درصدی بر امنیت داخلی و منافع عمومی است.در واقع نمیتوان یک سیاست داخلی موفق و امنیت ملی و منافع عمومی پایداری را متصور بود بدون آنکه بتوان به سلامت از تنگه باریک ومسیر صعب العبور سیاست خارجی و دیپلماسی بر گرفته از یک استراتژی راهبردی کارامد، انعطاف پذیر و پراگماتیک عبور کرد.
تدوین استراتژی راهبردی خود ما حصل پاسخ به سوالات اساسی تریست که بر پایه آنها هزینه وفایده یک تصمیم و عمل سیاسی در بلند مدت مورد ارزیابی و واکاوی قرار میگرید.ارزیابی که باید بر مبنای منافع ملی مورد توجه قرار گیرد ونه الزاما بر مبنای امنیت ملی، {در فرصتی دیگر به تفاوتهای این دو مفهوم در استراتژی راهبردی خواهم پرداخت}. میگویم استراتژی بلند مدت ، بیشتر به این دلیل که معمولا دولتها در بهره گیری از منافع مقطعی ونیز اسیر شدن در روزمره گی های روزانه خود، مبنای تصمیماتشان را بر حصول نتایج عوام فریبانه،کوتاه مدت و در خوشبینانه ترین حالت میان مدت قرار داده و انچه که بر اساس استانداردهای دو مفهوم امنیت و منافع ملی ،تاکتیک مفروض میشود، به عنوان استراتژی راهبردی بلند مدت جازده و تعریف میکنند . اینگونه دولتها برای توجیه خطاهای خود به گسترده ترین عملیات عوام فریبی و ایجاد نقاط انحرافی در رصد دید ملی میپردازند.در حالی که باید دانست مفهوم استراتژی راهبردی در ذات خود لایه های سختی از عمل جای داده که ماهیتا بلند مدت و دیر محصولند اما کاملا پایدار و با ضریب خطای بسیار کم.
لیک، آنچه میتواند پیشبرد استراتژی راهبردی رابا مخاطره مضاعف روبرو کرده ، حتی درک غلط تاکتیک اشتباه مفروض شده با استراتژی را از سوی دولتها با ویرانگری بیشتری مواجه سازد ، پاسخ اشتباه به علت یا یک موضوع ومفروض ناشی از سوال اشتباه وپر غلط است. در واقع سوال غلط و نا مربوط منجر به پاسخی نامربوط تر و پر اشتباه تر شده و به همین دلیل گسست ها و ریزش گسل ها در سیاست خالص را باید در طرح سوالات موضوعی هر بلوک بحران جستجو کرد.آیا تا کنون به موضوع از این زاویه نگریسته شده است؟از آنجا که سیاست خارجی و فعل دیپلماسی عرصه دوباره کاری ها و مکرر رفتار کردن ها نیست و یک فرصت دو بار در اختیاردستگاه تصدی گر قرار نمیگیرد، در بروز ناکارمدی نه میتوانید و نه حق دارید خود و دیگران را با این توجیه قانع کنید ، فلان موضوع درست بود طرح سوال هم بی اشکال،اما نتیجه غیر منتظره، دور از ذهن و غافلگیر کننده بوده است.اگر اینچنین است طراح استراتژی، فرد است یا نهاد تفاوتی نمیکند لازم است پاسخگوی خطا و ناکارامدی ناشی از اشتباه در طرح سوال و مسئله یابی و منطقا پاسخگوی ناکارامدی نتیجه باشد. ارزیابی اشتباه و نتیجه غلط تنها به سوال غلط باز میگردد نه چیز دیگر. چون پدیده ها یک ظاهر دارند و صد باطن .این وظیفه طراح است از دل صد موضوع پنهان مسئله خود را بیابد و برای ساختار سیاست{در موضوع ما دیپلماسی} مدل کارامد ارائه نماید.
استراتژیست ها در واکاوی نظریه پردازی تئوریهای در اثباتی ترین حالت، حداکثر میتوانند مدعی شوند نتوانسته اند همه ابعاد موضوع را دیده یا درک نمایند . این با نگاه از اساس غلط ، طرح پرسش اشتباه و نظریه پردازی کژ گونه بسیار تفاوت دارد.{گرچه انهم خطای کمی نیست}اما غلط انگاری ، جمود نظری ووارونه دیدن انهم از نوع تعمدیش، رویکردی مرگبار از پدیده ها در عرصه دیپلماسی برای خود و شوربختانه دادن فرصت و پیشروی برای طرف رقم خواهد زد. بیاد داشته باشید تاثیر عمل یک دولت بر جریان بازی دیپلماسی حداکثر از 50 درصد فراتر نمیرود، 50 درصد باقیمانده در دست طرف یا طرف های مقابلقرار دارد که شما هیچ تسلط و نفوذی بر انها ندارید. به همین دلیل در دیپلماسی فعال و سیاست خارجی مبتنی بر استرتژی راهبردی بلند مدت ضمن انکه لازم است با تاکتیک های حرفه ای اشنا و از انها به موقع استفاده کرده از ناسنجیدگی پرهیز نموده بسیاراهمیت دارد با طرح سوالات واقعی و درست نه انچه که میتواند ذهن رابر گرفته از آرمانهای دور از دسترس و انتزاعی اشغال کند به پاسخ های روشنی دست یافت.در این مسیر قدم اول که بسیار تعیین کننده خواهد بود آنستکه بپذیرید تدوین وتعیین استراتژی راهبردی در سیاست خارجی و عرصه بین الملل محلی برای تجلی همه ارزوها و رنگ دادن به آرمانهایی نیست که نتوان روح پراگماتیکی را بر انها حاکم کرد. چرا که ارمان های انعطاف نا پذیر و یک جانبه پیگیری زور مدارانه شان الزاما به معنای موفق بودن یا پایداریشان یا مقبولیت از جانب مخاطب نیست . با توجه به ابتدای بحث فراموش نکنید شما در بهترین حالت تنها 50 درصد سهم بازی را در اختیار دارید. مانند شروع بازی شطرنج. اینکه در بازی غیر حرفه ای از همان ابتدا رخ و وزیرو فیل و قلعه و... را از دست میدهید و اگر شانس بیاورید مات نشوید ، الزاما به معنای بازی حرفه ای طرف مقابلتان نیست ، اما بی تردید بیانگر بازی اشتباه ، میدان دادن به رقیب ،رفتار ساده انگارانه وطراحی و اداره غلط بازی توسط شماست.. باید دانست حوصله داشتن ، ایجاد فرصت و قالبیت انعطاف برای خود ، به غایت خوش عمل کردن و خوشرفتار بودن وزبانی خوشتر داشتن ودر نهایت بدبین بودن غیر مشهود کلید های اصلی در بازی شطرنج وایضا دیپلماسی هستند. در بازی موصوف انچه بازی را جلو میبرد مال اندیشی و اینده نگریست نه هیجانات زود گذر ارمان پندارانه.با اتکا با انگارنشانه گونه فوق میتوان ادعا کرد دیپلماسی متکی به الزامات پیشتر گفته شده عرصه حفظ تعادل در رفتار و عمل متقابل نیرو افزا میان قدرت رانش و گشتاوری موتور سیاست است.طرح سوال صحیح اولین اما بلندترین ومهمترین قدم در حل موضوعات در سیاست خارجی است.

 

 

 

کد خبر 303632

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام IR ۱۰:۲۱ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۴
    1 0
    چه كسي گفته پاسخ اشتباه الزاما منتج از سئوال اشتباه است؟
    • متين مسلم IR ۱۲:۴۲ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۴
      0 0
      برادر يا خواهر محترم امكان دارد از سوالي درست پاسخي اشتباها به دست ايد مثل سوالات امتحانات .از كسي ميپرسند 2+2 مشود چند ممكن است بگويد 3 يا درست جواب بدهد.اما امكان نداردسوال غلطي مطرح شود سپس انتظار داشته باشيم پاسخ صحيح به دست ايد. مقدمه غلط نتيجه غلط به بار مياورد