خاطرات محمد البرادعی از سه دوره ریاست بر آژانس بین المللی انرژی اتمی با استقبال خوب مردم در کمتر از دو ماه به چاپ دوم رسید.

به گزارش خبرآنلاین، کتاب «عصر فریب» با عنوان فرعی «دیپلماسی اتمی در دوران خیانت» خاطرات محمد البرادعی، در برگیرنده سه دوره ریاست البرادعی بر آژانس است و بیش از هرچیز نمایش تلاش های وی در راه خلع سلاح هسته ای و همزمان بهره برداری صلح آمیز همه کشورهای عضو آژانس از انرژی هسته‌ای. البرادعی به طور خاص در 4 فصل از 13 فصل کتاب به موضوع ایران پرداخته است. وی در این بخش‌ها به مشکلاتی که غربی‌ها بر سر راه ورود ایران به کلوپ کشورهای صاحب فناوری هسته‌ای ایجاد کرده‌اند؛ اشاره کرده و از فشارها، دخالتها و سیاسی کاری‌های آمریکا در این پروسه پرده بر می‌دارد.

این کتاب که اردیبهشت سال گذشته ( 2012 میلادی) و توسط انتشارات «بلومزبری» منتشر شده بود؛ خرداد امسال به همت انتشارات ایران و ترجمه فیروزه درشتی روانه بازار نشر شد و حالا ناشر چاپ دوم کتاب را علاوه بر کتابفروشی‌ها در دکه‌های روزنامه فروشی نیز توزیع کرده است.

در بخشی از کتاب که توصیف فضای پس از امضای توافق نامه پاریس است، می‌خوانیم:

«در ایران، نگرانی‌ها افزایش یافته بود. مذاکرات پیشرفت مشهودی نداشت. روحانی از طرف دولت تحت فشار بود تا برای رویکرد همکاری خود، پیشرفت‌ها را به صورت مواردی که واقعاً قابلِ ارائه باشند، نشان دهد. وی همتایان اروپایی خود را تحت فشار قرار داد تا حداقل موافقت کنند ایران بعضی جنبه‌های عملیات هسته‌ای را، حتی در سطحِ تحقیق و توسعه، ادامه دهد. آن‌طور که فهمیدم، برنامه ایرانی‌ها همیشه این بوده که نیروگاه تبدیلی و یکسری تأسیسات آزمایشی غنی‌سازی را تکمیل کنند و سپس، به عنوان بخشی از مذاکرت خود با اروپایی‌ها، موافقت کنند تأسیسات غنی‌سازی در مقیاس صنعتی را در نطنز برای مدت چند سال متوقف کنند.

مارس 2005، روحانی کاغذی را با ماهیت این پیشنهاد به سه کشور اروپایی ارائه کرد. این پیشنهاد در نظر داشت ایران غنی‌سازی را با پانصد سانتریفیوژ در نیروگاه آزمایشی شروع کند که به مرور زمان می‌توانست سه‌هزار سانتریفیوژ را بسازد؛ کمتر از ظرفیت برنامه‌ریزی‌شده پنجاه‌وچهار هزار سانتریفیوژ در تأسیسات عظیم نطنز. این پیشنهادِ اولیه، کاملاً آماده گفت‌وگو و مذاکره بود؛ مسئله کلیدی برای روحانی این بود که بتواند این پیام را به ملت ایران برساند که برنامه غنی‌سازی ایران هنوز ادامه دارد. آژانس بین‌المللی انرژی اتمی می‌توانست فعالیت در تأسیسات آزمایشی را از نزدیک کنترل و نظارت کند. ایران تلاش‌های خود در مقیاس صنعتی را راکد کرده بود. در عوض، امیدوار بود فناوری هسته‌ای غربی و دیگر فناوری‌ها، موافقت‌های تجاری و انگیزه‌ها و محرک‌های دیگری را به دست آورد.

در ماه ژوئن، انتخابات ریاست‌جمهوری ایران در پیش بود و لفاظی‌های سیاسی داغ بود. در ماه می، ایران با طرح این موضوع که هنوز یک پیشنهاد هم از جانب اروپایی‌ها مطرح نشده است و آن را نقض توافقنامه پاریس خواند، تهدید کرد تعلیق را پایان می‌دهد. اروپایی‌ها زمان بیشتری را به منظور پیشنهادِ دقیق‌تر، درخواست کردند. ایران موافقت کرد تا ماه آگوست منتظر بماند.
اواخرِ ژوئن، ایران، محمود احمدی‌نژاد، شهردار تهران را انتخاب کرد؛ یک مرد کاملاً مذهبی که از جمله تندروها در میان نامزدهای ریاست‌جمهوری بود. کمی بعد از انتخابات و درست قبل از دریافت پیشنهاد اروپایی‌ها، مقامات ایرانی شروع به فرستادن این پیام کردند که تعلیق کامل را ادامه نخواهند داد. وضعیت در محافل دیپلماتیک بسرعت تغییر کرد و دیگر امیدی به آینده نبود.

کمتر از دو ماه بعد، مذاکرات رو به سقوط پیش رفت. پیشنهاد فراهم شده توسط اروپایی‌ها، کمی از مزایایی را که در زمان موافقتنامه پاریس بحث شده بود، پیشنهاد می‌داد. این پیشنهاد شامل راکتورهای انرژی اتمی نمی‌شد و تنها راکتورهای تحقیقاتی را شامل می‌شد. فرانسوی‌ها می‌توانستند فناوری انرژی اتمی را برای ایران فراهم کنند، به استثنای آروا ، یک شرکتِ فرانسوی که تمایلی نداشت روابط خود را با ایالات متحده که بزرگ‌ترین بازار به شمار می‌رفت، به خطر اندازد. ایالات متحده از نشان دادن چراغ سبز به آروا امتناع کرده بود، بنابراین، پیشنهاد اروپایی‌ها تنها به صدور بیانیه مبهمی منجر شد که به ایران اجازه می‌داد به بازارهای خارجی فناوری اتمی دسترسی پیدا کند.

به من گفته شده بود اروپایی‌ها سعی داشتند از سبک مذاکرات بازار تقلید کنند و این باعث شده بود پیشنهاد خود را به طور کامل مطرح نکنند. این تاکتیک فاجعه بود. پیشنهاد نه تنها ناچیز بود، بلکه لحنِ میهن‌پرستانه و خودبینانه داشت. تا جایی پیش رفت که وعده داد اروپایی‌ها از دانشمندان ایرانی که هنگام توقف غنی‌سازی در ایران دیگر احتیاجی به آنها نیست بخوبی حمایت خواهد کرد. موافقتنامه پاریس، مانند نسخه اولیه بیانیه تهران، درباره اجبار ایران در تأمین «ضمانت‌های عینی» در ارتباط با ماهیت صلح‌آمیز فعالیت‌های هسته‌ای ش بود.»

بر اساس این گزارش، مترجم کتاب نیز این اثر را اینگونه توصیف می‌کند:

«نخستین شخصیت ایرانی که نامش در این کتاب آمده، «سید محمد خاتمی» است. او خاتمی را با عباراتی چون «شخصیتی جذاب و دوست‌داشتنی»،«به قدرت رسیدن با اقتدار کامل»، «معتقد به اصلاحات اجتماعی»  توصیف می‌کند و می‌گوید، «خاتمی به‌رغم آنکه نتوانست وعده‌هایش را عملی کند، در میان جوانان محبوب است». 

البرادعی درباره هاشمی رفسنجانی می‌نویسد: «به نظر می‌رسید داناترین سیاستمدار گروه باشد، با شور و غیرت صحبت می‌کرد». او در فصول مربوط به ایران از روابط سرد و گرمش با مقامات ایران می‌گوید؛ اینکه بعضی مواقع به آنها فهمانده از رفتارشان ناراضی است. می‌گوید در عمل، نقش واسطه میان ایران و امریکا را بازی می‌کرده و در عین حال، از سوی هر دو دولت تحت فشار بوده، ولی خم به ابرو نمی‌آورده است. پای ثابت همه این مباحثات، خاتمی، خرازی و روحانی هستند.

از لاریجانی به عنوان یک مصلحت‌گرای مقاوم با ذهنی منطقی، تیز و صریح نام می‌برد، ولی به جلیلی که می‌رسد، می‌گوید: «او غرب را با بی‌اعتمادی کامل می‌دید و بخصوص از خاویر سولانا، همتایش در سه کشور اروپایی انتقاد داشت».

از نخستین ملاقات خود با احمدی‌نژاد در کاخ ریاست‌جمهوری و خوب و بدهای آن دیدار می‌نویسد؛ از مهم‌ترین ملاقاتش، ملاقات با مقام رهبری، می‌نویسد که با وجود مقام بلندمرتبه‌اش، در مکانی کاملاً معمولی که خیلی ساده‌تر از دفتر احمدی‌نژاد است، فعالیت می‌کند.

کتاب با بازنشستگی البرادعی به پایان می‌رسد. او در شرایطی دفترش را ترک می‌کند که پیشنهادهای ایران برای سوخت هسته‌ای از بین نرفته بود. اندکی بعد می‌شنود که ایران، برزیل و ترکیه بیانیه مشترکی منتشر کرده‌اند و در زمینه سوخت هسته‌ای به توافق رسیده‌اند ولی این مانعی بر سر راه تصویب چهارمین قطعنامه شورای امنیت علیه ایران نمی‌شود؛ چیزی که البرادعی از آن به عنوان «شاهکاری از بیهودگی دیپلماسی» یاد می‌کند.»

6060

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 307216

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 3 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 4
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام IR ۰۸:۰۲ - ۱۳۹۲/۰۵/۱۶
    37 2
    خیلی کتاب خوبیه. خصوصا که در مناظرات به خوبی توانست طرف مدعی رو ضربه کنه. طرفی که دائم می خواست بگه در اون دوران کاری نشده و در دوران من کلی کار پیش رفته!
  • بی نام A1 ۰۹:۱۱ - ۱۳۹۲/۰۵/۱۶
    8 2
    این کتاب رو کجا میتونم مجانی دانلود کنم؟
    • بی نام IR ۱۶:۲۰ - ۱۳۹۲/۰۵/۱۶
      6 1
      احترام به کپی رایت
  • بی نام A1 ۱۵:۴۲ - ۱۳۹۲/۰۵/۱۶
    8 6
    خدای من اونها هم فهمیدن که ما جوونا چقدر عاشق خاتمی هستیم.