*مهمترین عنصر امروز دولت آقای روحانی موضوع سیاست خارجی است و به همین دلیل نظام باید به وزیرخارجه فرصت دهد و از او حمایت کند.
*اگر آمریکاییها سیاستشان تغییر کند مطمئنا در ایران انعطاف و عقلانیت وجود دارد. اگر نخواهند سیاستهایشان را عوض کنند و صرفا حرفهای گذشتهشان را با ادبیات جدید تکرار کنند، باید بررسی کنیم که چه خواهیم کرد.
برخی کشورهای منطقه و به خصوص عربستان بدترین رفتار را در قبال ایران داشتهاند. کسانی که فقط در انتظار تغییر رفتار از جانب ایران هستند میخواهند با یک انتخابات اصل و فرع کشور را حراج کنند.
*مهمترین اصل و رکن در کنار برنامههای رییسجمهور نقش وزارت خارجه است. این وزارتخانه برای اولین بار در تاریخ سیاسی ایران نقش بسیار مهم و کلیدیتری دارد و دروازه ورود دولت ایران به حل تمام مسائلش محسوب میشود.
وی گفت: باید بتوانیم آلودگی و غباری که بر اندام اندیشه سیاسی در داخل کشور در هشت سال گذشته ایجاد شده است - که برخی مسایل را انتزاعی میدیده است - را پاک کنیم و شفاف نماییم تا دیده شود در آن سو چه خبر است و مسوولان کشور نسبت به واقعیتهای ایران و جهان آگاه شوند. ما همواره در تهدید بودهایم، ولی کشوری هستیم که مشکل ثبات و ادامه حیات هرگز نداریم.
*باید مناسباتمان را مجدد با اروپا تعریف کنیم. باید اروپا را به سمت همکاری ببریم و به عنوان شریک استراتژیک با انها کار کنیم. باید اروپا را به سمت همکاری ببریم و به عنوان شریک استراتژیک با انها کار کنیم. اگر چه ما هیچگاه نمیتوانیم با اروپا متحد استراتژیک باشیم؛ زیرا به لحاظ فرهنگی دچار شکاف عمیقی با آنها هستیم. آنها معتقد به لیبرالیسم و سکولاریسم و لیبرال دموکراسی هستند و جمهوری اسلامی به صورت ایدئولوژیک و مبنایی با آنها اختلاف دارد؛ بنابراین هیچگاه نمیتوان از مفاهیم اتحاد استراتژیک که داشته باشیم استفاده کرد اما میتوانیم شریک و همکار استراتژیک آنها باشیم.
* در زمینه هسته ای به زعم من ما باید انعطاف در نحوه تعامل و گفتوگو داشته باشیم و تاکتیکهای بهتری را انتخاب کنیم . انشاء الله آقای روحانی موفق با تجربه بینش و ابتکار عمل موفق خواهد شد. با زبان دوگانه نمیشود با ایران برخورد کرد. ما به دنبال تغییر لحن و زبان صرف از جانب آمریکا نیستیم، ما دنبال تغییر در روش و تغییر در سیاست هستیم. در مقطعی انتخابات آمریکا و اوباما برای ایران یک فرصت بود، آقای احمدینژاد فرصت آقای اوباما را سوزاند. ایران هم به دلایل استراتژیک برای آقای اوباما فرصت بود که اوباما این فرصت را سوزاند. امروز آقای روحانی دوباره آمده است و این فرصت مجددا ایجاد شده است. این فهم فقط مربوط به ایران نیست بلکه باید تحول جدی در آن طرف هم اتفاق بیفتد.
*اینکه آنها بگویند «بهبه» و «چهچه»، «شما مردم ایران تمدن و تاریخ دیرینهای دارید» را که ما خودمان میدانیم، نیازی نیست آنها به ما یادآوری کنند. ما به دنبال تغییر سیاست هستیم نه به دنبال تغییر ادبیات. آمریکاییها ادبیاتشان را عوض میکنند، ما به دنبال تغییر سیاست آمریکا در قبال خودمان هستیم. نمیشود از یک سوقطعنامه در مجلسین آمریکا علیه ما تصویب کنند و بعد بگویند ما متاسفیم. آنها اختیار دارند و میتوانند این مصوبات و قطعنامهها را وتو کنند. اینها تضادها و دوگانگیهایی است که فاصله ما را با آمریکا زیاد میکند و مناسباتمان دچار نوعی فهم نادرست میشود. به تعبیر رهبری ما نمیتوانیم دستهای چدنی در دستکش مخملین را ملاک گام مثبت آنها بدانیم. هر گامی که برداشته میشود آنها دو گام عقب میگذارند.
*اگر آمریکاییها سیاستشان تغییر کند مطمئنا در ایران این انعطاف و عقلانیت وجود دارد. اگر نخواهند سیاستهایشان را عوض کنند و بخواهند حرفهای گذشتهشان را تکرار کنند باید بررسی کنیم که چه خواهیم کرد. آنچه دردآور و غیرقابل پذیرش است این است که کنگره آمریکا به ریسجمهور محترم و شریف قطعنامه ضدایرانی کادو کند و بعد مدعی مذاکره و دیالوگ با رییس جمهور جدید شوند.
*مردم ایران تاوان همه نوع نابرابری را دادهاند، تحریم غیرانسانیترین رفتاری است که غرب بر علیه نسلها و انسانیت میکند. تحریم تبعیض آشکار رفتار غیرانسانی غرب است.
*انتخاب محمد جواد ظریف به عنوان گزینه پیشنهادی تصدی وزارت امور خارجه گفت: رهبری به شخص آقای ظریف اعتماد دارند و ایشان یکی از برجستهترین دیپلماتهای سیاسی و بینالمللی ایران است. باید به ایشان فرصت داد و نظام باید از وی حمایت کند.
/2929
نظر شما