شاید تا زمانی‌که ماشین زمان اختراع شود، پاسخ دقیق این سوال به صورت یک معما باقی بماند. با این وجود، پژوهشگران تلاش می‌کنند تا نظریات جدیدی در پاسخ به این سوال ارائه کنند.

محمود حاج‌زمان: شاید تا زمانی‌که ماشین زمان اختراع شود، پاسخ دقیق این سوال که چرا انسان موسیقی را اختراع کرد، به صورت یک معما باقی بماند. با این وجود، ذهن‌های دانشگاهی همیشه تلاش می‌کنند تا نظریات جدیدی در پاسخ به این سوال ارائه کنند. چارلز داروین عقیده داشت که خلق موسیقی به عنوان یک وسیله جلب نظر جنسی بوده است. نظریه‌پردازان دیگر عقیده دارند که موسیقی تلاشی برای ایجاد اجتماع بوده؛ وسیله‌ای که بتواند انسان‌های اولیه را در جامعه‌ای نزدیک دور هم جمع کند.

کریس لورش، محقق روان‌شناسی و عصب‌شناسی دانشگاه کلرادو است که از ایده دوم حمایت می‌کند؛ و تحقیقاتی را انجام داده است تا این نظریه را اثبات کند. وی به همراه ناتان آربوکل، استاد دانشکده علوم اجتماعی و انسان‌شناسی دانشگاه اونتاریو مجموعه‌ای از مطالعات را طراحی کرده است تا بتواند از این نظریه حمایت کند.

وی می‌گوید: «این نظریه حول نقش منحصر به فرد موسیقی در تاثیر یک‌دفعه‌ای بر حالت و رفتار تعداد زیادی از انسان‌ها متمرکز است؛ نقشی که کمک می‌کند تا هویت‌های فردی را به شکل گروهی هماهنگ در آورد.» آنها در تایید گفته‌های خود به موسیقی‌های نظامی، موسیقی‌های نواخته شده در مسابقات ورزشی، و طبل‌های تشریفاتی استناد می‌کنند.

در مجموعه‌ای از هفت مطالعه، این دو محقق «واکنش‌های احساسی» 879 نفر از جامعه دانشگاهی آمریکا و سایر کشورها را به موسیقی مورد بررسی قرار دادند. آنها همچنین از پاسخگویان خواستند تا میزان شناسایی هویت خود را به عنوان یک گروه تعیین کنند. افرادی که خود را بیشتر تحت تاثیر موسیقی شنیده شده می‌دانستند، احساس تعلق خاطر بیشتری به گروه داشتند. با این وجود، لورش تایید می‌کند که این یافته‌ها اگرچه اثباتی قطعی نیستند، اما تاکیدی بر این نظریه هستند که «تکامل موسیقی در خدمت به زندگی گروهی بوده است.»

به بهانه تحقیق انجام شده، نشنال جئوگرافیک مصاحبه‌ای با لورش انجام داده که با هم می‌خوانیم.

آیا نظریه شما توضیح می‌دهد که چرا ما و سایر طرفداران، پول فراوانی را صرف حضور در کنسرت‌ها می‌کنیم؟
چند وقت پیش، من به تماشای گروهی رفتم که در کنسرت گروه Phish حضور داشتند. بدون شک، حس قطعی یک جمع در آنجا وجود داشت؛ تعداد زیادی قانون مبنی بر اینکه افراد جمع چگونه با هم تعامل می‌کنند. مردم در مقیاس بزرگ به هم متصل می‌شوند، و با افراد دیگری که به دور آنها جمع شده‌اند همانند اعضای خانواده رفتار می‌کنند. به نظر من این تمام چیزی است که کنسرت درباره آن است: گروه شدن حقیقی با همه آن مردمی که اطراف شما هستند. زمانی‌که یک نفر روی صحنه شروع به تکان دادن دست‌های خود می‌کند، همه افرادی که آن پایین جمع هستند در حالی‌که لبخند بزرگ بر لب دارند رفتار مشابهی انجام می‌دهند. شما می‌توانید در چهره آنها ببینید که موسیقی بیشترین تاثیر مثبت را دارد. 40 هزار نفر کاملا با هم یکی شده بودند تا عضوی از یک گروه باشند.

اما شما که با تمام آنها دوست صمیمی نبودید؟
حتی اگر شما اصلا آنها را نشناسید، بخشی از نظریه ما این است که نقش موسیقی مقید کردن و کنترل شما؛ نه به عنوان یک فرد بلکه به عنوان عضوی از یک گروه است. به عنوان جزئی از بشریت، انگیزه اصلی ما در زندگی این است که عضو خوب گروه باشیم. زمانی‌که افراد شروع به از دست دادن هویت فردی خود و تبدیل شدن به بخشی از این کل بزرگ‌تر می‌کنند؛ احساس شادمانی می‌کنند.

اما گاهی اوقات افراد شروع به هو کردن در کنسرت‌ها می‌کنند.
به نظر من، ما البته نه به صورت واضح و مستقیم، همیشه در حال هو کردن رفتار اجتماعی دیگران هستیم. زمانی‌که افراد به نهایت تعهد اجتماعی خود نمی‌رسند، آن هنگام است که شما احساس می‌کنید از گروه محروم شده‌اید.

اگر موسیقی تماما درباره متصل کردن ما به یک گروه است، چرا باز هم مردم در تنهایی به آن گوش می‌دهند؟
به عقیده من حتی زمانی‌که شما شخصا به موسیقی گوش می‌دهید، چیزی که باعث احساس خوشایند شما می‌شود این است که به نوعی گول می‌خورید (موضوعی که هنگام تماشای تلویزیون بیشتر است) که گویی در حال تعامل با دیگران هستید و بخشی از یک گروه هستید. انگیزه اصلی ما این است که احساس تعلق کنیم. هر چیزی که شما را گول بزند که به آن احساس برسید، خوشحال کننده است؛ و شما همانند ماده‌ای مخدر به دنبال آن می‌روید.

نظر شما درباره نظریه اختراع موسیقی به عنوان وسیله‌ای برای اغوای جنسی چیست؟
چیزی که ما می‌توانیم درباره آن بحث کنیم این است که شما موسیقی می‌نوازید و این کار به شما قدرتی می‌دهد تا گروه بزرگی از مردم را کنترل کنید؛ و قدرت همیشه برای جنس مخالف جذاب بوده است.

53275

کد خبر 310353

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 16
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • پرسه A1 ۱۴:۲۲ - ۱۳۹۲/۰۶/۰۵
    6 73
    بازم نشنال جئوگرافی؟ ما این نشنال تبعیض آمیز رو به رسمیت نمی شناسیم...
    • عباس A1 ۱۹:۴۳ - ۱۳۹۲/۰۶/۰۵
      26 2
      موسیقی فقط صدای طبیعنه مطلقا در وهله اول حتی صدای ابشار
  • بی نام A1 ۱۵:۱۵ - ۱۳۹۲/۰۶/۰۵
    71 36
    خدا سفات بده ديگه هر چيزو ميخايد ربط بدين به غريزه جنسي؟ همينطوري هم شرايط بر موسيقي و موسيقيدان سخته، باا اين حرفا حكومت رو تحريك ميكنيد بدتر هم ميشه
    • بی نام A1 ۱۶:۴۲ - ۱۳۹۲/۰۶/۰۵
      36 7
      مگه غریزه جنسی چشه؟ البته موسیقی میتونه برای تحریک جنسی و آرامش جنسی هم باشه که خیلی مفیده ولی کارکرد موسیقی خیلی گسترده تر از این حرفهاست.
  • بی نام GB ۱۷:۱۰ - ۱۳۹۲/۰۶/۰۵
    53 1
    موسیقی تو ذات طبیعتم وجود داره,وقتی می گن موسیقی بده دارن طبیعت رو انکار می کنن,در واقع دارن نوع افرینش خدارو زیر سوال می برن
  • امین IR ۱۷:۴۴ - ۱۳۹۲/۰۶/۰۵
    24 2
    آهنگ فقط آهنگ های قدیمی مثل .......آدمو به خدا نزدیک میکنن و باعث افزایش شور و نشاط میشن....... خبرجان،جان من بچاپ
  • بی نام A1 ۱۹:۲۰ - ۱۳۹۲/۰۶/۰۵
    13 2
    عجب!
  • سعید A1 ۲۰:۲۲ - ۱۳۹۲/۰۶/۰۵
    39 3
    اشتر به شعر عرب در حالت است و طرب .. گر طبع نیست ترا کژ طبع جانوری
  • حسن A1 ۰۲:۵۹ - ۱۳۹۲/۰۶/۰۶
    2 4
    با سلام نتیجه ی این تحقیق "تکامل موسیقی در خدمت به زندگی گروهی بوده است" بیشتر تکمیل کننده ی نظر داروین "خلق موسیقی به عنوان یک وسیله جلب نظر جنسی بوده است" است تا مخالف آن(به تکامل و خلق توجه کنید)، که این مطلب را در جواب سوال آخر هم می یابیم: "چیزی که ما می‌توانیم درباره آن بحث کنیم این است که شما موسیقی می‌نوازید و این کار به شما قدرتی می‌دهد تا گروه بزرگی از مردم را کنترل کنید؛ و قدرت همیشه برای جنس مخالف جذاب بوده است". یا علی ع
  • بی نام IR ۰۵:۱۸ - ۱۳۹۲/۰۶/۰۶
    12 1
    موسیقی بر روح و روان آدم تاثیر میزاره......آدمایی که موسیقی گوش میدن انسانهایی لطیف و رمانتیک هستن ولی آدمایی که میونه خوبی با موسیقی ندارن آدمایی خشک و بی احساسی هستن.
  • مهدی IR ۰۸:۲۰ - ۱۳۹۲/۰۶/۰۶
    8 1
    این پژوهشگر عینک اجتماع‌گرایی به چشم گذاشته و شروع کرده به ارائه‌ی تحلیلی که با چند سوال فرو می‌ریزد. جوابهایش به سوال‌های آخر واققعا نارسا بود. موسیقی چیزی است که در جان طبیعت و موجودات وجود دارد و جدا از فرآیند‌های حسی و فیزیولوژیک، ارتباط محکمی با روح انسان دارد.
  • بی نام A1 ۱۸:۰۷ - ۱۳۹۲/۰۶/۰۶
    8 2
    طبق نظريه رشته ها (يه نظريه ي فيزيكي) عالم مادي از ارتعاش موزون (موسيقي) ساخته شده
    • همایون A1 ۲۳:۱۵ - ۱۳۹۲/۰۶/۱۲
      5 0
      موسیقی همان حس رها شدن در زمان و مکان، بهترین درمان و شفای روح خسته و غمگین ما، تجلی حضور خدا در اشعار و نغمه های جاری در طبیعت، سرود و نیایش همیشگی فرشتگان و هر جنبنده ای چون پرندگان که در هر پگاه الله را ستایش می کنند، همان ضرب آهنگی که مولوی را به خلسه عرفانی و روحانی می برد، تنها اوای جادویی که برای هر نژادی از نسل بشر قابل حس و درک و ان زبان همه فهمی ابدی و گوشنوازی که لمسش برای کودک نوپا و پیر کهنسال راحت و با ان به ارامش و تسلی خاطر می رسند، موسیقی همان طنین دلنواز مستور در دعای ربنای هنگام افطار است و هر چه گویم ان را نتوان توصیف نمود که ان اعجازی از سوی اوست که همتا ندارد و هر چه هست همه اوست و زندگی بدون نوای او مردن است!
  • محمد حسن A1 ۰۹:۴۷ - ۱۳۹۲/۰۶/۰۷
    2 2
    سلام این قسمتش که موسیقی و تلویزیون و کلا "هر چیزی که شما را گول بزند که به آن احساس برسید(احساس تعلق به گروه و تعامل با دیگران)، خوشحال کننده است؛ و شما همانند ماده‌ای مخدر به دنبال آن می‌روید." خیلی قابل تامل است. با تشکر
  • بی نام IR ۰۶:۰۴ - ۱۳۹۲/۰۶/۰۹
    6 2
    اصلا بذار غریزه ی جنسی تحریک بشه. مگه تمام لذت ها، ریشه ای به جز احساسات غریزی دارند؟
  • علی US ۰۴:۲۴ - ۱۳۹۲/۰۶/۱۷
    1 0
    بنظرم آنچه در موجودات زنده به وفور پیدا می شود حس ادامه بقاء و تلاش برای زنده ماندن و زندگی کردن است. حالا هر کیفیتی در طبیعت باعث حس لذت زندگی بشود از لحاظ ارگانیک زنده جذاب است. که می تواند داشتن حس امنیت در گروه یا اجتماع باشد یا تحریک غرائز شادی آور. در هر صورت همگی در خدمت زندگی هستند. لزومی ندارد که فکر کنیم موسیقی فقط برای یک سمت و سو هدف گذاری شده بلکه مثل یک کامپیوتر می تواند توانایی های متنوعی را از خود بروز دهد. پذیرش بسته به مخاطب ، متفاوت خواهد بود.

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین