موج «پالت»، خیلی قبلتر از انتشار «آقای بنفش» راه افتاده بود. آلبومی که با وجود کمترین تبلیغات، توانست فروش خوبی داشته باشد و حالا کاری کرده که همه بلیتهای اولین کنسرت رسمی این گروه (بعد از انتشار آلبومشان)، ظرف سه سوت واقعی به فروش بروند.
«موج» پالت، به قول فعالان حوزه موسیقی، گرفته و به نظر میرسد پس از مدت زیادی بالاخره بازار موسیقی شاهد تولد پدیدهای جدید است. پدیدهای که کنسرتهایش سرشار از خلاقیتهای فردی و گروهی است و همین باعث شد خیلیها اعتقاد داشته باشند که کنسرتهای این گروه، سوای موسیقی جاندار و پرانرژیاش، به خاطر این خلاقیتها و ظریفکاریهاست که مورد توجه قرار گرفته است، اما در مقابل عدهای نیز نسبت به نوع موسیقی ارائه شده از سوی این گروه انتقادات تندی دارند و معتقدند موسیقی آنها جرقهای بیش نیست و «جو» راه افتاده در جامعه و تبلیغات اغراق شده دهان به دهان درباره آنها، باعث شده اسم این گروه به این سرعت در جامعه بپیچد. همین دو نگاه متفاوت باعث شد تا سراغ «پالت» برویم.
خلاقیت
فقط صدا نیست که میماند
استفاده درست از یک «Art Director» / کارگردانی هنری در کنسرتهای داخلی، اتفاقی است که معمولاً چندان جدی گرفته نمیشود و حتی بزرگان پاپ هم ترجیحشان این است که به جای یک کنداکتور جذاب و سرشار از ایده، در بهترین حالت ویدئوها و کلیپهای خوشرنگ و لعاب را در کنسرتهایشان پخش کنند تا همچنان تأکید مطلق روی آقای ستاره باشد.
خیلیها از یک کنداکتور جذاب و دکوری پرهیجان حتی میترسند و آن را رقیب خود در بیشتر دیده شدن میدانند! در کنسرت «پالت» برای لحظه به لحظه برنامه، وقتها صرف شده بود. نورپردازی به قدری برنامهریزی شده بود که در زمان تکنوازی نوازنده، فقط شاخه نور بالا سر همان نوازنده، روشنایی مطلق سالن بود و رنگ بندی دکور هم بنا بر قطعه مورد نظر تغییر میکرد. ولههای تصویری مطابق با حال و هوای موسیقی گلچین شده بود و رنگارنگی فضا (اعم از رنگ لباس خواننده و اعضای گروه و رنگبندی نورپردازی و ولهها) باعث میشد همینطور فضا به سمت لطافت و انرژی مثبت سوق داده شود.
بداههها
فدات...
اواخر بهمن ماه سال گذشته بود که «پالت» در جشنواره هفته موسیقی تلفیقی روی صحنه رفت و در اوایل اجرا، برق سالن رفت. گروه روی صحنه بود و ملتی که هاج و واج به آنها نگاه میکردند، اما آنها نه تنها دست و پایشان را گم نکردند، بلکه توانستند با بداههها و صحبتهای جالب و شیرین، جو سالن را عوض کنند و کاری کردند که آن بخشی که در سالن برق نبود و اعضا فقط در حال سعی کردن برای مشغول کردن حاضرین بودند، یکی از بهترین خاطرات بینندههای آن برنامه باشد.
هفته قبل در برج آزادی هم دقیقاً این اتفاق افتاد و کوچک بودن سالن باعث شده بود که بازار بداههها و طنازیهای حاضرین داغ داغ باشد یکی از آن وسط با «سبیلتو عشق است» داد همه را در میآورد و اعضای گروه هم به جای دستپاچگی با گفتن بداهههایی مثل «فدات...!» نزدیکی حاضرین و گروه و صمیمیت یک برنامه جوان پسندانه را بیشتر و بیشتر میکردند.
تکامل
هدف ما جلب رضایت شماست
فرآیند موفقیت یک گروه موسیقی در ایران، فرآیندی عجیب و معمولا محکوم به شکست است. گروههای موسیقی در فضای رقابتی این روزها معمولاً نتیجهای جز از هم پاشیده شدن تدریجی و اعلام استقلال اعضایش و در ادامه مرگ تدریجیشان، ندارد.
امثال «دنگ شو» و «اوهام» نمونههایی برای این ادعا هستند، اما این روند تا این لحظه برای «پالت» اتفاق نیفتاده.
آنها در همه شاخصههای کاریشان یک نماینده دارند. همیشه و تحت هر شرایطی باید گروهی تصمیم بگیرند و به هیچ وجه حاضر به اجرای برنامه در سالنهای بزرگ نیستند. اعتقاد دارند که باید نفس به نفس مخاطبشان باشند تا بتوانند «پروفورمنس» مورد نظرشان را ارائه دهند. همه اعضا روی سن وظایف و شرح فعالیتی مدون و اصولی دارند و صدای هیچ کدام از سازها هم نسبت به آن یکی بالاتر گرفته نمیشود. آنها حتی رنگ لباسهایی را هم که قرار است روی سن بپوشند، با هم قبل از اجرا چک میکنند تا آن هارمونی بصری بینندهشان را بتوانند به خوبی تأمین کنند. همه این اصول، علاوه بر جلب رضایت و اطمینان مخاطبان برنامه، در انعکاس خبری برنامه نیز تاثیرات فراوانی دارد و باعث میشود که بلیتهای برنامه تمدیدی نیز در عرض کمتر از سه ساعت به فروش برود.
تنوع
با ما تفاوت را احساس کنید
قرار است یک موسیقی تلفیقی بشنویم. «تلفیق» نه به معنای که تاکنون شنیدهایم. موسیقیای که در نوع سازبندیاش، همه جوره حواسش به همه چیز و همه سبک هست. آذری و کردی و خراسانی میزند و سعی دارد همه جوره در همه این بخشها سنگ تمام بگذارد. نوع پرداختش به این قبیل آثار هیچ فرق با بقیه ندارد که هیچ، انرژی و هیجان اعضای گروه در این قبیل مواقع بیشتر و جدیتر هم هست.
مهدی ساکی میآید و «مثلث» را با شور و هیجانی میخواند که همه سالن برایش سر پا دست میزنند. حتی خود امید نعمتی هم با عکسالعملهای فانتزی، تعجبش را از این اجرای بینظیر نشان میدهد. با چشمهای متعجب تماشاچیها را نگاه میکند و بعد از آنها میخواهد بیشتر و بیشتر برای همگروهیاش دست بزنند. اینها یعنی تفاوت، یعنی تعامل و یعنی همه خصایص مختص یک گروه که همه قابلیتهای لازم را برای تبدیل شدن به یک پدیده داراست. پدیدها ی که عمدتا در سالهای گذشته بارها و بارها شاهد و ناظر تولدشان بودهایم ولی به مرور و با گذشت زمان، دلایل و عوامل مخالف باعث شده آن مسیر درست از سوی آنها طی نشود و همین باعث فقر محتوایی آثار کنونی بازار موسیقی کشور شده است.
58301
نظر شما