۲۰ روز پس از مرگ ۴۴ نفر در تصادف اسکانیاها در اتوبان تهران-قم، هنوز داغ این اتفاق تازه است. شب گذشته برنامه شوک سراغ بازماندههای این حادثه رفت و البته تلاش کرد مقصریابی کند. در فیلم زیر، چکیده ای از این مستند را میبینید.
دیروز و امروز به تهران رفتم و برگشتم . در طول اتوبانهای اصفهان به کاشان و قم بخاطر حادثه غم انگیز بیست روز پیش خیلی به حرکت اتوبوس ها و حضور پلیس راه توجه کردم. متاسفانه رانندگان اتوبوسها در بیشتر جاها با سرعت بیش از 120 کیلومتر حرکت می کردند و جایی هم ندیدم که پلیس راه با اتوبوسی کاری داشته باشد . رانندگان اتوبوس ها انگار نه انگار همکارانشان باعث عزادار کردن تعداد زیادی از هموطنانمان شده باشند بر پدالهای گاز فشار می آوردند
در اینکه این حادثه یه فاجعه تاسف بار بوده شکی نیست.ولی شمایی که اینقدر با اتوبوس مسافرت کردی و به سلامتی رسیدی چند بار موقع پیاده شدن به راننده گفتی ممنون که سالم رسوندیم یا خسته نباشی.متاسفانه هیچ وقت از راننده ها هیچکس خبری نمیگیره بجز این موقعها که راننده ها مقصر صد در صد شناخته میشن.من چون کارم اینه میدونم که ماها چقدر سختی داریم میکشیم در برابر هیچ ودر عوض خدا شاهده اون طرفی که برای ما گذاشتن مدیر فنی بدون اینکه ماشینو بازدید کنه با یک پنج هزار تومنی هفت روز مدیر فنی میده بهمون.سهل انگاری و پول مفت خوردنش برای بقیه است و حرفای مفت زدنش برای راننده ها.انصاف داشته باش
حوادث همه جا هست ، پیشگیری کجاست ؟ مسولیت کجاست ؟ وجدان کو؟ و این چه تیتری که زدی ؟ به اسکانیا چه ربطی داره ؟ به اندازه یک قران جرآت داشته باشید و گیر الکی به اسکانیا ندید که بیشتر رسوا میشید .
خیلی وحشتناک بود. کابوس بازمانده هایی که افرادی رو به یاد میارن که لای صندلی ها گیر کردند و دارند زنده زنده میسوزند و اونها نتونستند برشون کاری بکنند. دختر 4 ساله ای که فریاد میزده عمو، عمو، کمکم کن ...
اگر کسی تا حالا سوار این اتوبوسها شده باشه دیده که فضای صندلی های اسکانیا در شش ردیف جلو استاندارد نیست و شرکت سازنده به خاطر اینکه تعداد مسافران بیشتری را جابه جا کنند فضای صندلیها را کم میکنند و این عزیزان هم بخاطر همین در لای صندلیها گیر کردند که زنده زنده سوختند و نتوانستند خود را نجات دهند .
واقعا صندلی های ردیف های جلوی اسکانیا آدم را یاد مینی بوس می اندازند. هر وقت سوار می شدم احساس می کردم پایم جا نمی شود در حالی که در اتوبوس های مان، ولوو و بنر این احساس را نداشتم.
مدیر عامل اسکانیا در مناظره تلوزیونی گفت که جهت افزایش ظرفیت بار و مسافر، 10 متر مکعب فضای بیشتر در بخش جعبه اتوبوس و تعداد صندلی بیشتر در اتاق اتوبوس در نظر گرفته می شود تا رانندگان در هر سفر بتوانند با حمل بار و مسافر بیشتر، هزینه های خود را جبران کنند. فکر کنم به خاطر همین است که صندلی های 6 ردیف جلو خیلی به هم نزدیک هستند.
اين حادثه غم انگليز همه ما را شوكه كرد، پليس راهنمايى و رانندگى فكر نميكنيد اگر گارد ريل محكم تر وبا استاندارد بالاترى نصب شده بود، اين تصادف به اين شكل اتفاق نميفتاد، مسوولين محترم خواهشا به ايمنى راه ها و جاده ها توجه بيشترى كنيد كه ديگر شاهد اين شكل تصادفات نباشيم
از راهنمایی و رانندگی تقاضا می کنیم حداکثر سرعت را در جاده های کشور ۲۰ کیلومتر در ساعت کاهش دهند. وقتی فعلا راه حل عاجلی برای راهها و ماشین ها نیست این بهترین راه حل به نظر می رسد.
در امریکا حتی در بسیاری از جاده های خارج از شهر نیز سرعت ۴۰ تا ۵۰ مایل در ساعت است که تقریبا معادل ۴۰ تا ۵۰ کیلومتر در ساعت می شود در عین حال ماشین ها ایمن تر و راهها بهتر هستند
سرعت تمامی اتوبوس ها و کامیون های نسل جدید روی 110 محدود شدند و بیشتر نمیروند.
به نظر من باید نظارت برروی سلامت راننده های اتوبوس بیشتر بشه تا در حین رانندگی مشکلی پیش نیاد یا قبل از رانندگی تست های خاصی گرفته بشه
110 برای خودروهایی به این بزرگی وسنگینی زیاد است. باید زیر 100 باشند تا اگر تصادف کردند مانند کامیون ها و اتوبوس های قدیمی، تصادفات فاجعه بار کمتری داشته باشند.
روح رفتگان شاد بازماندگان هم خدا بهشون صب بده بنظر من اولین مقصر حوادث رانندگی راننده ایه که با سرعت بالا با جون سرنشینانش بازی میکنه دومی هم پلیس راهه من خودم 3 بار از داخل اتوبوس ساری اصفهان با پلیس راه قم تماس گرفتم که راننده داره با رویال سفر کورس می ذاره هر بار گفتند عوارضی می گیریمش اما هیچ کاری نکردند خب وقتی مسافر به راننده تذکر میده به پلیس زنگ میزنه اما هیچ کدوم کاری نمی کنند این حوادث سوزناک بعید نیست
این اتوبوس ها خیلی خیلی تند میرن هیچ کسی هم جلودارشون نیست حتی پلیس! تو اتوبان قم از 120 تا هم بیشتر میرن مثل قول میان بالاسرت هی پشت ماشینت چراغ میزنن.فقط علتش سرعت زیاد بوده که گاردریل و دوتا تیر برق نتونستن جلوی سرعت این اتوبوس رو بگیرن.اگر سرعتش پایین بود لاستیکشم که میترکید بازم میتونست ماشین رو کنترل کنه
خیلی تاسف باره که هر وقت این اتفاق میفته تا یه چند روزی تیتر بزرگ میشه و بعد از چند روز انگار نه انگار .
در ضمن دوست عزیزی که میگن روح هموطنامون در جسم دیگری حلول میکنه برای اون آدمیکه فرزندش و بهمراه مادر و همسرش از دست داده مگه کس دیگه میتونه جایگزین بشه ؟
لطفا واقع بین باشید .
یعنی «اسکانیا» هیچ مشکلی ندارد و برند برتر است که نباید به آن انتقاد شود و اشکالات آن برای حفظ جان و مال مسافران اصلاح شود؟!
1- صندلی های کدام اتوبوس برای این که مسافر بیشتری در اتوبوس جا بشوند، نزدیک به هم نصب می شود و منجر به گیر کردن مسافران لای صندلی ها در زمان حوادثی مانند «فاجعه آزاد راه تهران-قم» می گردد؟
2- ستون های کدام اتوبوس ضعیف است و مانند «حادثه اتوبوس راهیان نور»، سقف آن به کف آن می آید؟
3- طراحی کدام اتوبوس برای «توزین وزن خودرو» محتاج نصب مخزن (باک) سوحت در جلوی اتوبوس شده است تا در نخستین برخورد و به ویژه برخوردهای شاخ به شاخ که شدیدترین تصادفات هستند، منفجر شود؟
4- بدنه کدام اتوبوس ضعیف است که در تصادفات ا نخستین غلت، در هم بپیچد و کشته دهد؟
5- باتری کدام اتوبوس آن قدر نزدیک مخزن سوخت نصب شده که حتی سوختی مانند گازوییل که نسبت به دیگر سوخت ها از درجه آتش زایی پایین تری برخوردار است، مشتعل و منفجر می شود؟
6- برق رسانی کدام اتوبوس است که در زمان حادثف قطع نمی شود و مانند «حادثه اهواز-هفت گل» منجر به آتش سوزی مخزن سوخت خودرو می گردد؟
7- و در یک سوال؛ چرا بقیه اتوبوس ها هم تصادف می کنند، شاخ به شاخ به کامیون یا اتوبوس دیگری برخورد می کنند و حتی به ته دره می روند ولی مانند «اسکانیا» مچاله نمی شوند، سقفشان به کفشان نمی آید و یا آتش نمی گیرند؟
آیا آن اتوبوس ها راننده های بهتری دارند یا در جاده های بهتری حرکت می کنند یا لاستیک های بهتری دارند یا پلیس ها آن ها را ببشتر از اتوبوس های با برند برتر اروپایی «اسکانیا»! نظارت می کنند؟
بد نیست مسئولان اسکانیا در کنار آن همه دفاعی که از برند اروپایی خود می کنند، کمی فکر کنند چرا برندهای اروپایی دیگری که در همین شرایط (راننده، جاده، لاستیک، نظارت ها و ...) تردد می کنند؛ این همه آدم را عزادار نمی کنند و این همه رعب و وحشت در دل مسافران و خانواده های مسافران ایجاد نمی کنند.
بد نیست سازندگان اسکانیا از پشت نام برند خود بیرون بیایند و در برابر انتقادات با این همه اعتماد به نفس، خود را موجه و بی تقصیر و طراحی اتوبوس را بی نقص جلوه ندهند.
«مشک آن است که خود ببوید، نه آن که عطار بگوید!»
اگر شیشه های اتوبوس ها مانند اتوبوس های قدیمی و یا مانند خودروهای سواری (که شبیشه با یک دستگیره گردان ساده به سمت پایین کشیده می شود) باز می شدند، بعضی از مسافران زخمی می توانستند فرار کنند و نیروهای مردمی و گذری هم از شیشه های باز شده وارد شوند و تعدادی از مسافرانی را که لای صندلی ها گیر کرده بودند، نجات دهند.
با باز شدن شیشه ها دود و گازهای سمی خارج می شد و آدم های کمتری در اتوبوس خفه می شدند.
چرا طراحان اتوبوس به خاطر این که گرما و سرمای اتوبوس هدر نرود، شیشه ها را ثابت طراحی می کنند. این قدر ارزش دارد که نه تنها اتوبوس های برون شهری، بلکه حتی اتوبوس های درون شهری را نیز مانند قوطی کنسرو سر و ته بسته طراحی می کنند تا زمان حادثه مسافر در آن گرفتار و محبوس شود؟!
نظر شما