شهید کلهری وصیت نکرده بود که برای اهدای اعضای بدنش گزینش بگذارند و مثلا به جای چپ، راستی ها را و یا به جای اصلاح طلب، اصولگراها را انتخاب کنند. خانواده اش نیز چنین نکردند. این، همۀ فرهنگِ جبهه بود. وقتی هدف مهم است، چه بهتر که انسان همه چیزش را در راه آن ببازد.
بچه های جنگ هم وقتی به آغوش خطر می رفتند، به عشق همۀ مردم و به عشق میهن و اسلام عزیز بود. مردم را تقسیم بندی نمی کردند. برای همه فداکاری می کردند. جان می دادند تا سانتی متری از خاک وطن، از آذربایجان تا بلوچستان به دست دشمن نیفتد و دست نا پاک او به کیانِ هیچ یک از ایرانیان، تعدّی نکند.
اگر الان این روحیه ها نیست و افسانه شده، احتمالا نشانه این است که ما هدف را گم کرده ایم. و الا سربلندی اسلام و کشور و آسایش هموطنان هدفی جاودان است. افسوس که گویی این هدف برای عده ای در گذشته جا مانده و برای عده ای هم ابزارِ کاسبی شده است. مغزِ مشکلات و درگیری های امروز جامعۀ ما ناشی از کنار گذاشته شدن فرهنگی است که به برکت جنگ آفریده شد. فرهنگِ با هم و برای هم بودن.
عده ای با شعار و ادا خود را تنها میراث دارِ آن فرهنگ معرفی می کنند، اما در عمل با تندروی و فرهنگِ حذف، آرامش و منافع مردم و همبستگی و اقتدار نظام را فدای قدرت طلبی چند روزۀ خود می کنند. با طعنه و به نقل از اوباما می نویسند «با ما باش و در امان باش!» و خودشان هم دقیقا به همین سیاق عمل می کنند. هر که را با آنها نیست و مانند آنها نمی اندیشد و یا او را نمی پسندند، با هتک و تهمت و افترا از صحنه حذف می کنند تا جای خودشان تنگ نشود. عکس شهید کلهری را صفحه اول می زنند و درست بر خلاف آرمانهای او عمل می کنند.
امثال شهید کلهری ها و نسل جنگ هنوز در میان ما هستند. تا هستند قدرشان را بدانیم. امام عزیز (ره) تنها شکسته شدن استخوان کمونیسم را درست پیش بینی نکرده بود. بلکه وقتی فرمود «نگذارید پیشکسوتان جهاد و شهادت در پیچ و خم ادارت و مشکلات روزمره زندگی فراموش شوند»، یعنی نگران امروز بود و هشدار می داد که اگر فرهنگِ جبهه و «فرهنگِ مهربانی و فداکاری برای هم» به حاشیه برود، مشکلات آغاز می شود.
امروز به احترام این شهید بزرگوار، هر آنچه به ذهنم آمد را نوشتم. سلام بر او و سلام بر شهدا که به حقیقت سرو در پیشگاهِ جوانمردی آنان سرفِکنده است.
نظر شما