محمدرضا آخوندی / وروتسواف لهستان؛ آخرین روز و آخرین دسته از هشتادمین دوره رقابتهای وزنه برداری قهرمانی جهان در لهستان بود. رقابتهایی که چه در سالهای 2000 تا 2006 و چه در سالهای 2010 تا همین سال پیش در بازیهای المپیک لندن، قهرمان بلامنازع آن بود؛ اما در رقابتهای سال جاری شرایط کمی متفاوت بود. در رقابتهای امسال نه از قهرمان المپیک و قهرمان دور پیش رقابتها در سال 2011 (سلیمی) خبری بود و نه از نایب قهرمان این دو رقابت( انوشیروانی). با این وجود در عوض «روسلان آلبگوف»، نفر سوم جهان و المپیک از روسیه و آمده بود و در طرف مقابل یعنی ایران بهادر مولایی را به صحنه رقابتها رهسپار کرده بود.
** یکضرب مدال نقره
پیش از آغاز رقابت و با مشخص شدن وزنه های انتخابی در حرکت یکضرب و دوضرب، معلوم بود که رقابت سختی بین این دو وزنه بردار خواهد بود. مولایی که قهرمان جوانان جهان است، کار بسیار دشواری را برای نگه داشتن عنوان قهرمانی برای ایران پیش رو داشت و در عوض آلبگوف با تمام قوا آمده بود تا از این فرصت رویایی استفاده کند و مدال طلای جهان را به خود اختصاص دهد. در ابتدا مولایی وزنه 195 کیلوگرم را برای شروع یکضرب انتخاب کرده بود و آلبگوف وزنه 200 کیلوکرمی را. البته در کنار مولایی، «آرتم اوداچین» اوکراینی و «الکسی لوچف» هم بودند که وزنه های 195 کیلوگرم را برای شروع انتخاب کرده بودند. به هرحال شرایط برای رسیدن به مدال بسیار سخت و دشوار بود و همچون سالهای گذشته نمی توانستیم نماینده خود را به عنوان قهرمان محسوب کنیم.
از مجموع 11 وزنه بردار شرکت کننده، شش وزنه بردار کارشان در یکضرب به اتما رسیده بود که نوبت به گروه پیشتاز رسید. حالا تنها رقابت بین پنج وزنه بردار دیگر باقی مانده بود. دو نفر از روسیه، یک ایرانی، یک بلاروسی و دیگری از اوکراین.
وقتی نوبت به این افراد رسید، لوچف وزه 195 کیلوگرمی را به 191 و اوداچین همین رکورد را به 193 تغییر دادند و بدین ترتیب از گروه آنهایی که به دنبال مدال بودند، کمی عقب افتادند.
چیزی به پایان رقابت نمانده بود و پیش از آغاز رقابت مولایی، هفت وزنه بردار به طور کامل کارشان در یکضرب به پایان رسیده بود و اوداچین در آستانه حذف از رقابتها بود.
مولایی در حرکت نخست بای مهار وزنه 195 کیلوگرمی آمد. با دوبنده قرمز و تی شرتی سرمه ای. به روی تخته آمد و فریادی کشید. صدای باقری شنیده می شد. خم شد و وزنه را گرفت. با سرعت و قدرت وزنه را بالای سر پرتاب کرد و ایستاد. براحتی هرچه تمام تر. سه چراغ سفید گرفت و پله ها را به سرعت پائین رفت. رفت تا برای دومین حرکت وزنه 200 کیلوگرم را انتخاب کند.
پس از او اوداچین کهنه کار که روزی با رضازاده وزنه می زد به روی تخته آمد و در مهار همین وزنه ناکام ماند تا با شکست رقابتها را ترک کند.
حالا رقابت اصلی بین دو وزنه بردار روس، مولایی و وزنه بردار بلاروسی باقی مانده بود. آلبگوف نیز حرکت نخست خود در یکضرب را با رکورد 197 کیلوگرم آغاز کرد و پس از آن، مولایی برای بالای سر بردن وزنه 200 کیلوگرمی به روی تخته آمد. همان هیبت پیشین را داشت. با فریادی آمد و پت وزنه خم شد و دستانش را قفل کرد. فریاد می کشید. هم او و هم رضازاده. با قدرت وزنه را گرفت و بلند کرد. بالای سر برد و با قدرت ایستاد. حالا او نشان داد که آمده تا پرچم فوق سنگینها در ایران باقی بماند. بلافاصله پس از مولایی، لوچف همین وزنه را زد تا با وزن بدن بهتر در مکانی بالاتر از مولایی قرار گیرد. حالا در حرکت بعدی مولایی هرچه در چنته داشت، به روی صحنه نشان می داد.
مولایی در سومین حضورش بر روی تخته رقابتهای جهانی بزرگسالان، برای مهار وزنه 203 کیلوگرمی روی تخته آمد و در مهار آن همانند سه حرکت قبل موفق بود. حالا پیشتاز رقابت بود. مدالش حتمی بود. اگر هم آلبگوف وزنه ای سنگین تر بلند نمی کرد، طلایی می شد، اما آلبگوف با رسیدن به رکورد 209 در یکضرب به مدال طلا رسید و مولایی با 203 کیلوگرم دوم شد. حالا باید در انتظار رقابتهای دوضرب می بودیم.
** دوضرب مدال
رقابت در حرکت دوضرب هم نشان می داد باید مدت زیادی منتظر ماند تا نوبت شانسهای مدال این دسته برسد. در ابتدا وزنه برداران با رکوردهایی حدود 220 کیلوگرم آغاز کردند که چندان رکورد قابل توجهی برای حرکت دوضرب این دسته محسوب نمی شود. کم کم که رقابتها پیش رفت، وزنه ها نیز سنگین تر شد. به قدری سنگین که وقتی وزنه برداران دوباره وزنه ها را به روی تخته می افکندند، تخته کمی جابجا می شد.
هشت وزنه بردار از میان 11 نفر کارشان در دوضرب پایان یافته بود و حالا اگر مولایی در مهار نخستین حرکت دوضرب موفق می بود، سکوی مجموعش قطعی می شد. او برای نخستین بار در دوضرب، برای مهار وزنه 241 کیلوگرم به روی تخته آمد. همانند همان وزنه های یک شرب. کمی تمرکز گرفت و پشت وزنه رفت. رضازاده با فریادی بلند او را راهنمایی می کرد. حالا اگراو این وزنه را می زد، دیگر غمی نبود، حالا او روی سکوی جهانی جای داشت، اما باید جایگاهش مشخص می شد. او با قدرت وزنه را به روی سینه کشید و آن را بالای سر برد. وزنه سنگینی بود، اما با قدرت نگه داشت و بالای سر برد. سه چراغ سفید نتیجه این حرکت او بود. او برای حرکت دوم، وزنه 245 کیلوگرم را انتخاب کرد، درحالیکه آلبگوف پیش از آن در مهار وزنه 242 کیلوگرمی موفق بود. به یک باره وزنه بهادر مولایی تغییر کرد. حالا دومی او قطعی بود و مهار این وزنه می توانست، مدال طلا را هم برای او و ایران به ارمغان بیاورد.
وزنه 255 کیلوگرمی بود. به روی تخته آمد و دستش را به پودر آغشته کرد. رضازاده و باقری هر دو به ضربه دوم او تاکید می کردند. پشت وزنه رسید. دستش را قفل کرد و تمرکز گرفت. وزنه را با قدرت روی سینه برد. سخت بود، اما برد. از چهره اش معلوم بود برای بالی سر بردن، مصمم است. وزنه را بالای سر برد و ایستاد. هنوز پایش صاف نشده بود. همه در سالن فریاد می کشیدند و بالاخره ایستاد. ایستاد. همه تشویق می کردند. خیلی ها از ته دل تشویق می کردند و گویی او وزنه بردار کشورشان است. بهادر مولایی در کمال حیرت وزنه 255 کیلوگرمی را بالای سر برده بود. وزنه ای بسیار سنگین. حال او قهرمان این رقابت بود. پرچم همچنان دست ایران است.
آلبگوف پس از او آمد و در بار نخست در مهار همین وزنه ناکام بود، اما در بار دوم این وزنه را بالای سر نگه داشت تا همه رشته های ما را براحتی برای مدال طلا پنبه کند. حالا یک مسابقه جهانی وزنه برداری مانده بود و یک بهادر مولایی. وزنه 261 کیلوگرم را انتخاب کرده بود. وزنه ای که بسیار سنگین که از عهده هر کسی برنمی آید. او با مهار این وزنه، قهرمان این رقابت می شد. همانند قبل دوباره آمد. دستش را دوباره قفل کرد. این آخرین بار بود. وزنه را کشید و به روی سینه برد. توان مها رآن را داشت، اما با سرعت بالای سر برد و درحالیکه دستش صاف شده بود، وزنه را انداخت. او در دوضرب با همان رکورد قبلی به مدال طلا رسید، اما در مجموع با رکورد 458 کیلوگرم نایب قهرمان جهان شد.
43 43
نظر شما