«شعیب بهمن»کارشناس ارشد مسائل اوراسیادر گفتگو با شبستان تاکید کرد:حضور تروریسم تندرو در سوریه باعث شده تا کرملین ترجیح دهد که نیروهای افراطی در سوریه نابود شوند و به سرزمین های خود بازنگردند

با آغاز بحران در سوریه، قدرت‌های فرامنطقه‌ای و همپیمانان منطقه‌ای گام های خود را برای شعله ور کردن نزاع در سوریه به کار گرفتند؛ به همین دلیل به هدایت و تجهیز گروه های تروریستی به بهانه حمایت از مخالفان سوریه اقدام کردند؛ شورشیان قفقاز از جمله گروه های تروریستی هستند که به خاطر دشمنی با مسکو و گرایش سلفی - وهابی و گرایش به القاعده و همکاری با سرویس‌های با غرب وارد نزاع درگیری مخالفان سوریه با نظام شدند. مسئله مهم اینجاست که بحران سوریه نوعی تروریستم بین المللی را به وجود آورده است که ممکن است این تروریست های بین المللی و سازمان یافته، پس از سوریه راهی کشور و یا منطقه ای دیگر شوند و آنجا را نیز به آشوب بکشند. برهمین اساس، خبرگزاری شبستان برای اطلاع از وضعیت شورشیان قفقاز در سوریه و رویکرد کشورهای منطقه ای و فرامنطقه ای به مسئله تروریسم و رویکرد مسکو به مسئله تروریست ها به ویژه تروریستهای قفقاز شمالی به گفتگو با«شعیب بهمن» استاد دانشگاه و پژوهشگر مسائل اوراسیا پرداخته است:


در میان گروه های جهادی که اکنون در سوریه مشغول جنگ هستند، جایگاه تروریست هایی مانند «مجاهدین قفقاز» چگونه است و این نیروها چگونه حمایت مالی می شوند و چه تعداد هستند؟
درباره تعداد افراد و کیفیت حضور گروه مجاهدین قفقاز در سوریه به سختی می توان صحبت کرد؛ زیرا آمار و اطلاعات دقیقی در دست نیست. اما برخی از نشانه ها وجود دارند که نشان می دهند این گروه احتمالا دارای افراد و تجهیزات مناسبی است. زیرا اگر چنین نبود، هچ گاه از نیروهای القاعده‌ اعلام استقلال نمی کرد. این گروه در ماه سپتامبر 2013 اعلام کرد که از گروه موسوم به «امارت اسلامی عراق و شام» و «جبهه النصره» جدا خواهد شد. اگر چه هنوز دلایل جدایی آنها از شاخه القاعده در عراق و سوریه، مشخص نیست، اما به هر حال گروه موسوم به مجاهدین قفقاز در سرزمین شام تشکیل شده و در حال نبرد با دولت سوریه است. نکته جالب آن است که «عمر قفقازی» رهبر این گروه، هدف از حضور در سوریه را حاکم کردن دین خدا بر روی زمین اعلام کرده و خواهان آن شده که سایر گروه ها نیز به او بپیوندند و یا به کمک مالی مبادرت ورزند.
در مورد نحوه حمایت و پشتیبانی از گروه مجاهدین قفقاز می توان گفت که این گروه نیز همانند سایر گروه های تروریستی در سوریه، به طور مستقیم تحت نظر سرویس های اطلاعاتی برخی از کشورهای عربی نظیر عربستان سعودی فعالیت می کند. عموما تصور می شود که معارضان خارجی «بشار اسد» به دلیل انگیزه های مذهبی به جنگ با دولت سوریه روی آورده اند. در خصوص افرادی که از قفقاز و کل منطقه اوراسیا به سوریه رفته اند، نیز این تصور وجود دارد. اگر چه نمی توان این انگیزه را نادیده گرفت، اما واقعیت آن است که جنگ برای مذهب فقط صورت ظاهری یک قضیه بسیار پیچیده است. زیرا اکثر قریب به اتفاق این افراد به دلیل انگیزه های مالی و درآمد سرشاری که از این کار نصیبشان می شود، راهی سوریه شده اند. در واقع سرویس های اطلاعاتی کشورهای معارض با اسد که همگی از درآمدهای کلان نفتی برخوردارند، نیروهایی را استخدام می کنند که در وضعیت مالی چندان مناسبی قرار ندارند. مطابق با برخی از آمار و اطلاعات، این افراد روزانه حدود 100 الی 250 دلار حقوق می گیرند. این دستمزد متناسب با حضور فرد در خط مقدم نبرد و یا مشارکت در امور پشتیبانی متفاوت می باشد. ضمن آنکه هر چه این نیروها از پیشروی خود در مناطق مختلف بدست می آورند، به عنوان غنایم جنگی به خود آنها تعلق می گیرد. در نتیجه کسب درآمد یکی از دلایل و انگیزه های قوی برای افرادی است که عموما در کشورهای خود با مشکلاتی نظیر فقر و بیکاری مواجه هستند. در این بین مسلما گروه مجاهدین قفقاز نیز از چنین امری مستثنی نیستند. 


سیر عبور تروریستها از قفقاز مرزهای جمهوری آذربایجان و سپس ترکیه عنوان شده است،آیا نیروهای اطلاعاتی و دولت های باکو و آنکارا در تجهیز و انتقال و یا تسهیل این موارد گروه های تروریستی موثر هستند؟ چه شهرها و بخش هایی در ترکیه پذیرای گروه های تروریستی قفقاز هستند؟
مسلما این گروه ها بدون هماهنگی نیروهای اطلاعاتی و امنیتی نمی توانند از خاک یک کشور به سادگی عبور کنند. در ترکیه بیشتر شهرهایی که در نوار مرزی با سوریه قرار دارند، محل تجمع این افراد و گروه ها است. همچنین عموما از استان هاتای به عنوان مکانی یاد می شود که معارضان سوری در آنجا آموزش نظامی می بینند. البته اخیرا تردد برای این افراد سخت تر شده است. زیرا هم مقامات آذری و هم مقامات دولت ترکیه دریافته اند که این افراد می توانند برای خود آنها نیز دردسرساز باشند و امنیت باکو و آنکارا را نیز به چالش بکشند. 


روزنامه کامرسانت روسیه در مطلبی«معین ابو موسب» را رهبری تروریست های چچنی معرفی کرده است، این فرد اکنون در روسیه سکونت دارد و آیا تمام تروریستهای قفقاز زیر نظر یک رهبری و با یک پشتوانه مالی فعالیت می کنند؟
در قفقاز شمالی، گروه های مختلفی وجود دارند و هر یک از آنها نیز تحت نظارت رهبر خود فعالیت می کنند. البته اکثر آنها هدف واحدی را دنبال می کنند و آن، جدایی طلبی و برپایی امارت اسلامی است. در حال حاضر چند گروه مهم در قفقاز شمالی وجود دارند. یکی از این گروه ها، «تکفیر والهجره» است که در مصر تاسیس شده است. فعالیت این گروه که با القاعده ارتباط دارد، در سال 2010 توسط دیوان عالی روسیه به دلیل تشویق خصومت و دشمنی بین مذهبی و قومی ممنوع اعلام شد. با این حال گروه تکفیر والهجره همچنان به فعالیت زیرزمینی خود ادامه می دهد. یکی دیگر از گروه ها، جیش المهاجرین و الانصار است که رهبری آن را «عمر شیشانی» بر عهده دارد. این گروه که خود را جهادی می نامد، متحد القاعده است و از صدها نفر تشکیل شده که اکثر آنها اهل شمال قفقاز هستند. 
در حال حاضر دره پانکیسی به مقر و مأمن این افراد مبدل شده است. این منطقه دورافتاده در شمال شرقی گرجستان قرار دارد. در این دره حدود 15 هزار چچنی زندگی می‌کنند که اجدادشان در قرن هجدهم به آنجا کوچ کرده‌اند. آنها در شرایط بسیار نامساعدی زندگی می کنند. زیرا نه «رمضان قدیروف» رئیس جمهوری چچن می تواند آنها را ساماندهی کند و نه دولت گرجستان از عهده این کار بر می آید. این در حالیست که اهالی این منطقه از فقر شدید رنج می برند. اگر این وضعیت نامساعد را در کنار شورشیان جدایی‌طلبی قرار دهیم که طی دو جنگ سال‌های 1990 و 2000 میان دولت روسیه و چچن به این منطقه گریزان شده اند، آنگاه درمی یابیم که این دره اکنون به پناهگاه کسانی تبدیل شده که چند ویژگی دارند: نخست آنکه از وضعیت فعلی خود ناراضی هستند. دوم آنکه تجربه جنگ و درگیری دارند. سوم آنکه داعیه جدایی طلبی و تشکیل یک حکومت مستقل دارند و چهارم آنکه سلفی گری و وهابیت را به عنوان ایدئولوژی مبارزاتی خود برگزیده اند و خواهان تشکیل حکومتی اسلامی هستند.
در گذشته نیز بسیاری از سلفی‌های دره پانکیسی برای شرکت در درگیری‌ها در چچن، یا دیگر جمهوری‌های روسیه نظیر داغستان، اینگوش و کاباردینو بالکاریا، به‌سمت شمال سفر می‌کردند. هدف آنها حمایت از اسلام‌گرایانی بود که علیه دولت روسیه می‌جنگیدند. آنها تحت لوای گروه امارت قفقاز وارد نبرد می شدند؛ گروهی که رهبری آن را «دوکو عمروف» فرمانده جدایی‌طلب چچنی، در دست داشت.


در خصوص روش جذب نیروها در میان جوانان قفقاز کمی توضیح دهید، این نیروها چگونه جذب می شوند،آنچه پس از عزیمت به سوریه رخ می دهد چه مراحلی دارد؟
روش جذب این نیروها در اکثر کشورهای حوزه آسیای مرکزی و قفقاز به یک شکل است. یعنی معمولا سعی می شود از طریق ساختارهای محلی و سازمان ها و گروه های اسلام گرایی که ارتباط نزدیکی با القاعده و سلفی ها دارند، جذب صورت گیرد. علاوه بر این، اکثر افرادی که برای تحصیلات مذهبی به کشورهایی همچون عربستان و مصر رفته اند، نقش مهمی در فرایند جذب افراد به گروه های تروریستی دارند. به ویژه افرادی که در دانشگاه امام محمد در عربستان سعودی و یا سازمان‌هایی مانند اتحادیه‌جهانی اسلام، سازمان بین‌المللی امداد اسلامی، مؤسسه جهانی جوانان مسلمان و سازمان الحرمین آموزش دیده‌اند، به مبلغان تندرویی مبدل شده اند و نقش مهمی در جذب افراد برای نبرد در سوریه دارند. 
البته این روش چندان هم علنی نیست. زیرا در اکثر موارد به آنها وعده داده می شود که در صورت همکاری، دارای شغل بهتر و پر درآمدتری خواهند شد. در واقع آنها در موارد نادری، علنا برای نبرد استخدام می‌شوند. البته پس از استخدام و جذب این افراد، به صورت تدریجی آنها را برای نبرد آماده می کنند. این در حالیست که هجوم اطلاعات و اخبار اشتباه از سوی رسانه‌های اروپایی و امریکایی در مورد شرایط سوریه، تا حد زیادی باعث برانگیخته شدن احساسات مسلمانان روسیه در منطقه قفقاز شده است. برخی از گروه‌های تندرو اسلام‌گرا در منطقه ولگا و قفقاز شمالی دائماً به ارائه تصویری شیطانی از بشار اسد می‌پردازند و در این راه به ایجاد سایت‌های اینترنتی مختلف بر علیه دولت سوریه پرداخته‌اند. با این تفاسیر جای تعجب نیست که اگر اوضاع به همین منوال پیش برود، اسلام‌گرایان تندرو در سایر مناطق روسیه نیز به فراخوان‌های عمومی جهت همبستگی با گروه‌های مسلح در سوریه بپردازند. به خصوص که فراخوان‌های اینترنتی متعددی در کازان و ماخاچ‌قلعه جهت پیوستن افراد به مخالفان مسلح دولت سوریه صورت گرفته است. به هر حال این افراد پس از رسیدن به سوریه، به سایر هم‌قطاران خود می پیوندند و در آنجا عملیات نظامی علیه دولت اسد را سازماندهی و اجرا می کنند. 


بازگشت نیروهای تروریستی از سوریه به موطن خود مساله ای است که بارها توسط دولت هایی چون روسیه مطرح شده است، مسکو برای جلوگیری از بحران های احتمالی چه برنامه ریزی کرده است و ادامه نیروها در سوریه از منظری دیگر می تواند برای روسها مطلوب باشد؟
اتفاقی که در سوریه افتاد، از این منظر قابل توجه است که شکل جدیدی به مبارزات تروریستی داد. در واقع نوعی تروریسم بین المللی بوجود آمده که از سوی سرویس های اطلاعاتی چند کشور حمایت می شوند و آمریکا و اروپا نیز چشمان خود را روی این مسئله بسته اند. اینک ممکن است این تروریست های بین المللی و سامان یافته، پس از سوریه راهی کشور و یا منطقه ای دیگر شوند و آنجا را نیز به آشوب بکشند. علاوه بر این ممکن است افراد ستیزه جویی که در نبرد علیه دولت سوریه حضور دارند، با کسب تجربه جنگی به کشورهای خود بازگردند. آنگاه کنترل این افراد برای دولت ها کار سختی خواهد بود. زیرا آنها تجربه حضور در میدان نبرد را داشته اند و نه تنها می توانند دست به عملیات تروریستی بزنند، بلکه می توانند تجربه های تروریستی خود را نیز به دیگران منتقل نمایند. چنین امری برای دولت های منطقه قفقاز و آسیای مرکزی که دارای وضعیت امنیتی شکنده ای هستند، یک خطر بالقوه محسوب می شود. این مسئله برای روس ها نیز چالش های عمده ای پدید آورده است. زیرا نه تنها می تواند باعث بی ثباتی در کشورهای قفقاز و آسیای مرکزی شود، بلکه می تواند امنیتی داخلی روسیه را نیز مورد تهدید قرار دهد. نباید از یاد برد که روسیه حدود 20 میلیون مسلمان دارد و ترویج افراط گری مذهبی در خاورمیانه می تواند تاثیر زیادی بر مسلمانان روسیه بگذارد. به خصوص که منطقه قفقاز شمالی دارای وضعیت امنیتی پیچیده ای است و گروه های تندرو سلفی به همراه جدایی طلبان چچنی به سمت یک اتحاد حرکت می کنند. هدف نهایی آنها نیز مشخص است. آنها قصد دارند پس از استقلال از روسیه، دست به برپایی خلافت اسلامی بزنند. بنابراین پشتیبانی کشورهایی نظیر امارات، عربستان و قطر از اسلام گرایان رادیکال قفقاز شمالی می تواند برای روسیه چالش ساز باشد. به خصوص در شرایطی که پیش از این، کشورهایی نظیر مصر، اردن، سوریه و لیبی در قضیه چچن از روسیه جانبداری کرده بودند، اینک اوضاع مصر و لیبی به شدت دگرگون شده و آنها می توانند تاثیر زیادی بر فعالان و گروه های اسلامی در قفقاز شمالی داشته باشند.
علاوه بر این طی دو سال گذشته تحرکاتی نیز در منطقه اورال روسیه به ویژه در جمهوری های مسلمان‌نشین تاتارستان و باشقیرستان بوجود آمده است. در این جمهوری ها که همواره اسلام گرایی معتدلی وجود داشت، اینک گسل های جدای طلبی و رادیکالسم اسلامی فعال شده اند. گروه‌های تندرو اسلامی در این مناطق سعی دارند مسلمانان روسیه را با یکدیگر متحد کنند تا از این طریق بتوانند بر تصمیمات کرملین در قبال اوضاع سوریه تأثیر بگذارند. این گروه‌ها از ابراز همبستگی علنی با مخالفان مسلح در سوریه و القاعده هیچ ابایی ندارند. به عنوان نمونه، این گروه‌ها در 5 آگوست 2012 به برگزاری مراسمی پرداختند که طی آن اعضای حزب التحریر، پرچم‌های «خلافت آینده» را به اهتزاز درآوردند و برای «پیروزی برادران جنگجوی خود بر علیه ستمگران در دمشق» دعا نمودند. در انتهای همین مراسم، آنها به وضوح خواستار سرنگونی دولت سکولار در تاتارستان شدند. دقیقاً چنین اتفاقی در داغستان نیز افتاده بود. در آنجا نیز طی یک گردهمایی، اسلام‌گرایان بر اتحاد با مخالفان مسلح در سوریه تأکید کرده بودند. در نتیجه، امنیت ملی روسیه از چند جهت با تهدید مواجه است. به همین دلیل کرملین ترجیح می دهد این گروه ها و نیروهای افراطی و تروریستی در سوریه نابود شوند و به سرزمین های خود بازنگردند. 

 

منبع: پی‌نوشت‌ها

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 326558

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 0 =