به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، نورستد، ناشر سوئدی این مجموعه کتابها روز سهشنبه اعلام کرد آنها نویسندهای را استخدام کردهاند تا سهگانه پرفروش استیگ لارسون را ادامه دهد.
این ناشر با دیوید لگرکرانتز قرارداد بسته تا دنباله این کتابها را بنویسد. لگرکرانتز نویسنده کتاب «من زلاتان هستم»، زندگینامه زلاتان ابراموویچ، کاپیتان تیم ملی فوتبال سوئد است.
این رمان جدید باز هم ماجراهای میکل بلومکویست روزنامهنگار و لیبزت سلندر هکر رایانهای را دنبال میکند و قرار است اوت سال 2015 وارد بازار شود.
سهگانه استیگ لارسون شامل رمانهای «دختری با خالکوبی اژدها»، «دختری که با آتش بازی کرد» و «دختری که به لانه زنبورهای قرمز لگد زد» هستند.
این مجموعه رمان که با نام سهگانه «هزاره» هم شهرت دارد روی دیگری از سوئد را نمایش میدهد، کشوری که در آن جنایات مخوف و رازآمیز، قاچاق دختران، رسواییهای دولتی و فعالیتهای محرمانه دولتی در جریان هستند.
این رمانها بسیار موفق بودند و تا کنون 75 میلیون نسخه از آنها در سرسر دنیا به فروش رفته و در بیش از 50 کشور منتشر شدهاند.
براساس این کتابها سه فیلم سوئدی موفق ساخته شد و دیوید فینچر نیز براساس کتاب اول فیلمی به زبان انگلیسی به همین نام با بازی دانیل کریگ در نقش بلومکویست و رونی مارا در نقش سلندر ساخت.
اوا گدین، مدیر انتشارات نورستد گفت کتاب جدید رمانی اریژینال خواهد بود و هیچ ربطی به رمان چهارمی که لارسون بخشهایی از آن را نوشته بود، ندارد.
لارسون میانه نوشتن جلد چهارم به شکلی مرموز سال 2004 در سن 50 سالگی درگذشت. جان-هنری هولمبرگ، مترجمی که اخیرا یکی از داستانهای کوتاه لارسون را که در جوانی نوشته بود، ترجمه کرد گفته است لارسون در حالی سال 2004 بطور ناگهانی فوت کرد که فقط 120 صفحه مانده بود تا جلد چهارم رمانها تمام شود.
به گفته گدین: «بالاخره تصمیم گرفتیم کسی را انتخاب کنیم تا به ما بگوید پس از پایان رمان سوم چه میشود. مسلما بنای این رمان، ماجراهای سه اثر قبلی است، جدا از دو شخصیت اصلی بسیاری از شخصیتهای قبلی هم در این رمان حضور دارند.»
گدین گفت تصمیم برای ادامه دادن رمانها پس از تحقیقات و بررسیهای بسیار و همچنین موافقت با ارلاند و خواکیم لارسون، پدر و برادر استیگ لارسون که مالک حقوق آثار او هستند، گرفته شد. او افزود: «لگرکرانتز نوشتن رمان را شروع کرده، ورود دوباره به دنیای این دو شخصیت خیلی مفرح است.»
لگرکرانتز در ابتدا برای نوشتن این رمان شک داشت اما پس از اینکه سه رمان قبلی را دوباره خواند، تغییر عقیده داد: «به خوبی با این شخصیتها آشنا شدم و آنها را لمس کردم. بلومکویست و سلند حق دارند بیش از اینها زنده بمانند. به نظرم در دنیای امروز ما که همه زیر نظر دولتمردان هستیم، نیاز به هکرهایی مثل سلندر بیش از قبل است. او را دوباره با همه پیچیدگیهای باشکوهش میبینیم.»
این درحالی است که اوا گبریلسون، دوست و شریک زندگی طولانی مدت استیگ لارسون نوشتن رمان چهارم را کاری «بیمزه» توصیف کرد. گبریلسون که بر سر حقوق کتاب با خانواده لارسون درگیر بوده نوشتن رمان جدید را تلاش برای درآوردن پول بیشتر از مجموعهای پرسود توصیف کرد و گفت: «به نظرم کاری طمعکارانه است. همین حالا هم این مجموعه چندده میلیون سود داشته. این کار خیلی بیمزه است.»
گبریلسون و لارسون بیش از 30 سال با هم زندگی میکردند اما هرگز با هم ازدواج نکردند. لارسون هیچ وصیتنامهای ننوشته بود و برای همین پدر و برادرش مالک حقوق کتابهای او شدند.
انگار رمز و راز بخشی جدانشدنی از زندگی و حتی روزگار پس از مرگ لارسون بودهاند؛ پس از مرگ او وضعیت جلد چهارم این رمانها نیز در هالهای از راز و ابهام بوده. ابتدا گبریلسون گفت که لپ تاپ استیگ لارسون در اختیار اوست و متن این رمان در آن است، اما مدتی بعد گفت او کتاب را ندارد و اصلا هم دوست ندارد مجلد دیگری از این رمانها نوشته شود.
آسوشیتدپرس / 17 دسامبر / ترجمه: حسین عیدیزاده
58241
نظر شما