امید کریمی: درهمان زمانی که مالزی به فکر انتقال پایتخت سیاسی و اقتصادی بود و حتی یکی دو سال پیش از آن، زمزمه هایی برای انتقال پایتخت ایران هم مطرح شد. اگر در خاطر کسی نباشد، اما حتما همه داستانش را بسیار شنیده اند که در نیمه دوم دهه ۶۰، آنقدر اوضاع تهران وخیم شده بود که دولتمردان به فکر انتقال پایتخت بودند. اما دو عامل چنین تغییر بزرگی را منتفی کرد؛ نخست اینکه دولت سازندگی پول نداشت، دوم اینکه غلامحسین کرباسچی قول داد تهران را با هزینه بسیار کمتری نسبت به عدد و رقمهای آن موقع، سامان دهد. (اینجا) از همان زمان بود تهران به بزرگترین کارگاه عمرانی روی زمین بدل شد که البته هنوز هم این وضعیت وجود دارد.
اما هرچقدر تهران پیش می رود، زیر و رویش اتوبان و تونل می شود، هرچه ارتفاع محله ها بیشتر می شود، هرچه بیشتر سایه ساختمان ها بلندتر و درختان کوتاهتر می شوند، هرچقدر که ماشین و اتوبوس وارد شهر می شود، هرچقدر که بیشتر کلاغها و قمریها از شهر می روند، نفس کشیدن هم سخت میشود. چاره هم گویا یافت نمیشود. شهرداران تهران، چه اصفهانی باشند، چه مشهدی و چه تهرانی، بر ساز ساخت و ساز می کوبند تا شاید جواب نیاز پایتختنشینان را بدهند. اما شهرداری همیشه چند قدمی از مردم عقبتر است.
تهرانیها البته شاید متوجه نباشند چه بلایی سرشان میآید. شاید تلنگر گوهرخیراندیش که همین هفته گذشته گفت: داریم مثل قروباغهها میمیریم، کسی زیاد جدی نگرفته باشد و همه خندیده باشند، ماجرا اما خیلی ابتدایی است؛ قورباغه را در آب زیر صفر بگذارید و کمکم به آب حرارت دهید تا بالاخره بجوشد، از جایش تکان نمی خورد تا بمیرد. چون خونسرد است.
شاید تهرانیها هم زیادی خونسرد شده اند که نمایندههای شهرشان به فکر انتقال پایتخت نیستند و حتی اظهارنظری درباره آن ندارند. پس نمایندههای شیراز، بم، قروه، نجف آباد، ارومیه و شهرهای دیگر فکری برای پایتخت می کنند. آنها بیشتر از ما درک میکنند که در تهران چه بلایی سر مردم میآید. تهرانیها عادت کرده اند به هوای آلوده، به تلف شدن عمر در ترافیک، به جنگ اعصاب به هر دلیل نه چندان جدی، به هر اتفاق ناخوشایندی که برای مردم دیگر شهرهای ایران عمدتا غریب است و تعجب آور.
اوضاع هوا و ترافیک بیشک اکنون بدتر از دهه ۶۰ است. پس کمتر از یک سال پیش ۱۵۲ نماینده مجلس طرحی را ارائه کردند تا براساس آن پایتخت سیاسی کشور از تهران خارج شود. دلیل هم این بود؛ تهران بیش از این ظرفیت ندارد.
اما این طرح تا پس از انتخابات ریاست جمهوری بررسی نشد. اما تیرماه امسال کلیات طرح انتقال پایتخت اداری -سیاسی از تهران در کمیسیون شوراهای مجلس تصویب شد (اینجا). دولت محمود احمدینژاد که تاکید زیادی بر خلوت کردن تهران داشت و طرحهایی مانند انتقال برخی سازمان ها را هم پیگیری کرد، اما آنقدر در این نقل و انتقال ناکام بود که در آخر به پرند راضی شد.
مرتضی تمدن، استاندار تهران در دولت دهم، دراین باره گفت: آخرین گزینهای که نزدیک به واقعیت است، انتقال پایتخت اداری به شهر جدید پرند است و در جلسات و بررسیهایی که صورت گرفته، این شهر مورد تایید قرار گرفته است. بخش زیادی از ازدحام و ترافیک شهر تهران مربوط به وزارت خانهها و سازمانها و نهادهای ملی کشوری است و این امر باعث میشود خیل عظیمی از افراد برای امور اداری خود در شهر تهران تردد داشته باشند. (اینجا)
اما دولت احمدینژاد در مرداد ۹۲ تمام شد و سبک مدیریتی او ادامهدار هم نبود. پس این طرح هم حداقل در دولت یازدهم فراموش شد.
مجلس نهم اما همچنان بر این طرح استوار است. مرکز پژوهش های مجلس طرح انتقال پایتخت را منفی ندانست و البته پیشنهاد کرد کمی پخته تر شود (اینجا) درهمان موقع هم مخالفان طرح چنین جابجایی را غیرممکن دانستند و فقط به خروج بخش اداری دولت از پایتخت رای دادند (اینجا)
مجلس که از رای اعتماد به وزرای دولت یازدهم خلاص شد و فرصتی پیدا کرد، دوباره طرح انتقال پایتخت را پیش کشید؛ ۵۰ نماینده از هیات رییسه مجلس خواستند این طرح را در اولویت قرار دهد (اینجا) اولویت دادن اما تا سه شنبه ۳ دیماه ۹۲ عقب افتاد و در این روز طرح انتقال پایتخت در مجلس بررسی شد. البته کلیات آن. با وجود همه مخالفت ها که حتی رییس مجلس هم چند کلمه ای در مخالفت حرف زد، اما مجلس به کلیت طرح رای داد. (اینجا) و موضوع دوباره داغ شد.
هرچند که معاون پارلمانی دولت با انتقال پایتخت مخالفت کرد، (اینجا) اما همانطور که از حسن روحانی، رییس جمهور انتظار می رفت، موضع بعدی دولت محتاطانه بود؛ وزیر کشور از دستور رییس جمهور به همراهی دولت با مجلس دراین راه خبر داد (اینجا)
اما وزارت راه و شهرسازی که مسوول بررسی این موضوع شده، چندان خوشبین نیست؛ پیروز حناچی، معاون وزیر مسکن میگوید انتقال مرکز سیاسی مشکلات تهران را حل نمیکند
همچنین رییس فراکسیون محیط زیست مجلس هم می گوید برای تهران باید چاره ای غیر از جابجایی اندیشید (اینجا) یکی موافقان پیشین انتقال پایتخت هم نظرش فعلا عوض شده و می گوید اکنون موقع این بحث ها نیست (اینجا)
این نظری است که بسیاری از منتقدان هم دارند. از جمله اعضای شورای شهر تهران. آنها می گویند راه های بهتری برای رسیدگی به تهران وجود دارد (اینجا نظر موافقان و مخالفان پارلمان ملی و پارلمان شهری را بخوانید)
یکی از موافقان البته کاملا غیر دولتی است، عضو پژوهشکده زلزله شناسی، به سبب خطر بالایی که زمین لرزه تهران را تهدید می کند، معتقد است تهران نباید پایتخت بماند (اینجا)
همچنین برخی کارشناسان می گویند برای انتقال پایتخت باید پیشفرض هایی هم در نظر داشت (اینجا)
موافقان به جابجایی های پیشین پایتخت های دنیا اشاره می کنند، تجربه ای که البته چندان موفق نبوده است (اینجا و اینجا)
غیر از اینکه انتقال پایتخت حتی روی کاغذ هم کار دشواری مینماید، اما با نگاهی به جیب کشور، این کار دشوار، کاملا غیرممکن می شود. چه اینکه مطابق برآوردها، انتقال پایتخت به اندازه ۱۰ سال درآمد فعلی نفت هزینه برای مملکت دارد. (اینجا)
همه اینها به کنار، مردم هم نظر چندان روشنی درباره انتقال پایتخت ندارند؛ حداقل این است که زور مخالفان اندکی بیشتر از موافقان است (اینجا و اینجا) ضمن اینکه راهکارهایی مردمی هم چندان سبکسرانه نیست. (اینجا)
۴۷۴۷
نظر شما