برای دشمنان لبنان، نام کشته‌ها تفاوت ندارد

گروه‌های افراطی گرچه مسائلی تحت عنوان حمایت از یک طایفه مذهبی را شعار خود قرار داده‌اند ولی مسائل سیاسی در پشت پرده قرار دارد. تصور آن‌ها این است که با به هم ریختن وضعیت منطقه از طریق انفجارها و جریانات حذفی می‌توانند به اهداف خود برسند، عمدتاً وقتی قرار می‌شود صحنه ثبات در منطقه به هم بریزد افراد متعلق به هر دو جریان عمده لبنان می‌توانند کاندیدای کشته شدن باشند و مورد تهدید قرار گیرند.

انفجار تازه در بیروت که منجر به کشته شدن محمد شطح، وزیر سابق اقتصاد لبنان و مشاور سعد الحریری شد، بار دیگر لبنان و چالش‌های امنیتی و سیاسی آن را به صدر اخبار خاورمیانه آورد. به همین بهانه با محمد ایرانی، کارشناس مسائل خاورمیانه درخصوص انفجار اخیر بیروت و حواشی آن به گفت‌وگو نشستیم. 

به نظر می‌آید انفجار اخیر بیروت در راستای انفجار و ترور رفیق حریری نخست وزیر اسبق لبنان و با همان اهداف صورت گرفته است. ارزیابی شما از این موضوع چیست؟
تحلیل متفاوتی در این زمینه وجود دارد که به چه دلیلی میدان سیاسی لبنان درگیر انفجارهای جدید شده و اخیراً تعداد آن‌ها افزایش پیدا کرده، از این منظر دلایل متعددی وجود دارد، به نظر می‌رسد جریانات و عوامل خارج از لبنان و عمدتاً برگرفته از منطقه و تحولات منطقه در پی این هستند که بحران را از مناطق مختلف خاورمیانه وارد بیروت هم بکنند و تلاش دارند مسائل سوریه را به نوعی در داخل لبنان دخالت دهند.
درواقع تلاش می‌شود آنچه را که در سوریه و عراق و مربوط به گروه‌های تندرو تکفیری است توسعه داده و وارد بقیه حوزه‌هایی که ثبات نسبی در آنجا وجود دارد کنند.
شاید یکی از دلایلی که عمدتاً این گروه‌ها به دنبال توسعه بی‌ثباتی در لبنان هستند این باشد که در لبنان شرایط قومی و طایفه‌ای از گذشته وجود داشته و این قضیه کمک کرده به این که میدان مناسبی را این گروه‌ها برای عملیات خودشان در نظر گرفته و دامن بزنند.
این هدفی است که آن‌ها در منطقه و لبنان دنبال می‌کنند، فارغ از این که چه جریانی و از چه جهتی بیشترین بهره را خواهد برد.
آیا تحلیل با داده‌های اولیه که کشته شدگان از چه گروهی هستند، گره‌گشای تشخیص درست موقعیت خواهد بود؟
اغلب کارشناسان و ناظران سیاسی منطقه پس از هر تحرکی که پیش می‌آید مخصوصاً در حوزه مربوط به امنیت در پی این هستند که ببینند چه جریانی بیشترین بهره را خواهد برد و چه جریانی بیشترین ضرر را می‌کند. اما روشن است به هیچوجه مردم لبنان از این مسائل منتفع نخواهند شد.
هیچ جریان و هیچ گروه و طایفه‌ای در لبنان از به هم ریختن اوضاع امنیتی و تنش‌هایی که منجر به کشتار و خشونت می‌شود بهره نمی‌برد. بیشترین جریانی که در این شرایط بهره کافی را خواهد برد (از به هم ریختن اوضاع امنیتی) رژیم صهیونیستی است. خیلی‌ها معتقدند ممکن است اسرائیلی‌ها مستقیم وارد این حوزه نشوند و عوامل متعددی در سیستم‌های امنیتی هستند که با اسرائیلی‌ها و در مسائل منطقه شراکت داشته و همکاری می‌کنند.
به نظر می‌آید حتی گروه‌های ادیان متفاوتی که در لبنان زندگی می‌کنند هم به هیچ‌وجه راضی نیستند که شرایط محیطی و سیاسی آنها به هم بریزد، در شرایطی که در لبنان بحث تشکیل دولت هم مطرح است، عقلای دوگروه متنازع هم جریان طرفدار مقاومت و هم جریان منتسب به 14 مارس عمدتاً تلاش می‌کنند که دولت ملی تشکیل شود، بنابراین جریانی که تحولات منجر به خشونت را پیگیری می‌کند به‌گونه‌ای با منافع بخشی از طرف‌های منطقه‌ای به‌ویژه رژیم صهیونیستی در ارتباط قرار می‌گیرد.
شیوه‌های حذفی در خاورمیانه چرا و چگونه به ابزار سیاسی تبدیل شده و برای مهار آن چه باید کرد؟
عامل افراط و شکل‌گیری گروه‌های افراط‌گرا عامل اساسی این وضعیت جدید است، به نظر می‌آید بعد از تحولات مربوط به بهار عربی خیلی از کشورهای منطقه شاید احساس کردند از غافله این تحولات عقب ماندند و از طرفی وضعیت خودشان هم در داخل ممکن است مورد تعرض قرار بگیرد و در آینده شرایط آن‌ها هم به وضعیت بقیه کشورهای عربی که در آن‌ها تحول ایجاد شده دچار شود.
بنابراین از گروه‌های افراطی بهره می‌گیرند که گرچه مسائلی تحت عنوان حمایت از یک طایفه مذهبی را شعار خود قرار داده‌اند ولی مسائل سیاسی در پشت پرده قرار دارد. تصور آن‌ها این است که با به هم ریختن وضعیت منطقه از طریق انفجارها و جریانات حذفی می‌توانند به اهداف خود برسند، عمدتاً وقتی قرار می‌شود صحنه ثبات در منطقه به هم بریزد افراد متعلق به هر دو جریان عمده لبنان می‌توانند کاندیدای کشته شدن باشند و مورد تهدید قرار گیرند. بنابراین به نظر می‌آید باید بیشتر اقدامات برخی از دولت‌ها و گروه‌هایی که از قبل جریانات مربوط به بهار عربی ضرر اصلی را دیدند رصد کرد که چه اهدافی را دنبال می‌کنند.
با توجه به وقایع اخیر لبنان چشم‌انداز تشکیل دولت در این کشور چگونه می‌شود؟ آیا تا تکلیف سوریه روشن نشود لبنان به همین وضع خواهد بود؟
نکته درستی است که تحولات سوریه به تحولات لبنان متصل است و هر دو طرف متأثر از یکدیگر هستند. به همین دلیل امروز لبنان هم شرایط امنیتی پیچیده‌ای را طی می‌کند و در آن به سر می‌برد و به نظر می‌رسد گرچه تحولات سوریه و بی‌ثباتی در این کشور هم عامل مهمی است و تأثیر در تحولات لبنان دارد اما لبنان به لحاظ بافت جمعیتی و طایفه‌ای که در آن وجود دارد و از گذشته هم به این شکل بوده همیشه صحنه ناملایمات سیاسی و نزاع‌های سیاسی بین طرف‌های مختلف بوده. خیلی از جریانات بین‌المللی و منطقه‌ای در لبنان تلاش دارند که حضور و نفوذ داشته باشند اما خود لبنانی‌ها بارها ثابت کردند که در سخت‌ترین شرایط امکان این‌که به توافق برسند وجود دارد، یعنی وضعیت را به خوبی درک می‌کنند، دولت لبنان در شرایط فعلی وضعیت مناسبی ندارد و یک دولت موقتی برای دوره انتقالی است تا آقای تمام سلام بتواند دولت آینده را تشکیل دهد، این وضع منوط به توافق همه گروه‌ها و جریانات سیاسی در لبنان است.
به نظر می‌رسد راه حل دیگری غیراز تفاهم و گفت‌وگو بین این گروه‌ها وجود نداشته باشد، معنای این مطلب این خواهد بود تا زمانی که گروه‌های لبنانی مجدداً نشست‌های گفت‌وگوی ملی را شکل ندهند و نتوانند کنار هم بنشینند شکل‌گیری دولت جدید در هاله‌ای از ابهام خواهد بود.

منبع : روزنامه ایران

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 330479

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
9 + 5 =