کشته شدن ده زائر ایرانی در عراق، خبری که در ۹۲/۱۰/۱۵ در برخی از سایتهای اطلاعرسانی آمده بود، مایه تألم و تأمل گردید. نویسنده میداند سخن گفتن در این باره برخی را به اعتراضهای تند میکشاند و احساسات مذهبی دستهای را بر میانگیزد. حتی بعضی وی را به عدم درک حقیت و عظمت زیارت و عشق به امام متهم میکنند، به ویژه آنان که در این میان از منافعی برخوردارند؛ اما با همه اینها نمیتوان از کنار این قضیه به سادگی گذشت. در روایات مذهبی، به فراوانی از اهمیت زیارت قبر امام حسین(ع) سخن به میان آمده است۱، راز این مطالبه بر اهل اندیشه و حقیق پوشیده نیست. در دورههای مختلف تاریخی، به ویژه عهد امامان شیعه این اقتدار تاریکاندیشان بود که بر جهان اسلام غلبه داشت و نام و یاد امام حسین(ع) البته میتوانست به عنوان راه و حربهای برای مبارزه با ستم و بیعدالتی و وسیلهای برای افشای ناجوانمردیهای زمانه باشد، چنان که بوده است. همین نقش سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و مذهبی موجب میشد تا رهبران مذهبی هر چه بیشتر به ترغیب شیعه بپردازند و انجام زیارت قبر امام حسین(ع) را به هر بهای ممکن، امری شایسته بخوانند و خود نیز پیشتاز آنان، در این مسیر گام نهند و جلودار مردمان باشند. نویسنده در این جهت کاملا با عاشقان اهل بیت(ع) و امام شهیدان همراه است و به عواطف مذهبیشان احترام میگذارد، اما آیا امروزه حکم زیارت همان است که در گذشته بود یا حداقل به طور موقت باید در آن تجدید نظر کرد؟ به ویژه آن که در متون شیعی از پیش چنین امری دیده شده بود که اگر به جهاتی امکان زیارت از نزدیک وجود نداشته باشد، از راه دور میتوان به همان ثواب و پاداش دست یافت.۲
ذکر این نکته بنیادین نیز بایسته است که در عهد غیبت کبری، این علمای بزرگند که مرجعیت و پیشوایی مردم را در امور مذهبی بر دوش دارند و سیره آنان علیالقاعده باید الگوی سنت مذهبی رهروان باشد. آیا در این چند سال هیچ عالم بزرگورای به زیارت کربلا رفت؟ اگر چنین امری امروزه ضروری بود قطعا آنان پیشتر از همه به سراغ آن میرفتند، اما چرا چنین نکردهاند؟
واقعیت آن است که مشکلات موجود در سرزمین عراق، نه از سر دشمنی با امام حسین(ع) یا مخالفت با زائران آن حضرت، بلکه زاده دستهای از امور سیاسی داخلی و خارجی و بر آمده از نوع تعاملات منطقهای است که موجب ناامنی آن سرزمین شده است، به گونه ای که خود عراقیان برای حفظ جان خویش از برخی مناطق فاصله میگیرند یا به کشورهای همسایه پناه میبرند، طبعا در چنین زمانی رفتن به آ ن دیار نه بزرگداشت امام حسین(ع) یا مبارزه با محدودیتهای مذهبی یا حفظ شعائر مذهبی، بلکه خطر کردنی است که تبعات آن دامنگیر بسیاری از افراد خواهد شد. چه خوب است در این باره بزرگان مذهبی اظهار نظر فرمایند و متولیان فرهنگ مذهبی این همه بر اهمیت زیارت پافشاری نکنند و رسانههای فرهنگساز نیز اندکی در تبلیغ این عمل و آیین احتیاط کنند. به راستی چه کسی تاوان این کشته شدنها را خواهد داد و بازماندگانشان به کجا باید شکوه کنند؟ آیا نظام جمهوری اسلامی در حفظ جان شهروندان خویش مسئولیتی ندارد و اگر دارد چرا برای این مسأله اندیشه نمیکند و تا زمان تأمین امنیت مانع رفتن دلدادگان عاشق نمیشود یا چرا کشور میزبان را به حفظ جان ایرانیانی که بخش عمده روزی آنان را تأمین میکنند، ملزم نمیسازد؟
۱- الکافی، کلینی، ج۴، ص۵۸۱؛ کامل الزیارات، ابن قولویه، ص۱۷۵.
۲- مصباح المتهجد، شیخ طوسی، ص۷۷۲.
نظر شما