«همیشه عقیده‌ام این بوده که جایی که در آن می‌خوابی یا آن را با همسرت شریک شده‌ای، باید از جایی که در آن می‌نویسی، جدا باشد، جزئیات خانه یک جور هایی تخیل آدم را می‌کشد.»

به گزارش خبرآنلاین، پنجمین شماره دوهفته‌نامه خبری - تحلیلی «سام» با گفتگوها و یادداشت‎های متنوعی از اهالی فرهنگ و ادب منتشر و امکان خرید اینترنتی این نشریه نیز مهیا شد.

در این شماره پرونده ویژه‌ای برای کودکان و مطالعه و با عنوان «ز گهواره تا 12 سالگی چی بخوانیم؟» منتشر شده است که گزارشی است درباره اینکه والدین باید چگونه و با چه کتاب‌هایی فرزندان خود را به مطالعه و کتاب‌خوانی علاقمند سازند.

همچنین در این شماره گفتگویی مفصل با ابولفضل زرویی نصرآباد که هشت ماه است بر اثر بیماری قلبی خانه نشین شده و با هیچ رسانه‌ای گفتگو نکرده، انجام شده که هم یک احوالپرسی طنازانه است و هم به بهانه انتشار کتاب جدید او با نام «خاطرات استاد سر پروفسور حسنعلی خان مستوفی»، از طنز نویسی و ممیزی و فیلترینگ صحبت شده است.

در شماره پنجم «سام» که با قیمت هزار تومان در کتابفروشی‌های معتبر تهران توزیع شده، همچنین گفتگویی با خشایار اعتمادی و علیرضا داودنژاد در خصوص عادات مطالعاتی و کتاب‌های مورد علاقه‌شان انجام شده. همچنین گفتگو با اورهان پاموک به بهانه انتشار «کتاب سیاه» در ایران و گفتگویی با رییس سابق کتابخانه عامه کابل افغانستان درمورد حال و روز این روزهای فرهنگ در این کشور همسایه شرح داده شده. یادداشت ها و گفتارهایی از دکتر شهیندخت خوارزمی، علی آقا غفار، پژمان بازغی، سعید بیابانکی، رضا رویگری و...در این شماره سام به چشم می خورد. در شماره جدید علاوه بر ارائه لیست پیشنهادی کتاب و لیست پرفروش های پاییز، برخی از بهترین کتاب های مورد نیاز برای مطالعه کودکان نیز معرفی شده است.


نشریه «سام» را می‌توانید از کتابفروشی‌های معتبر پایتخت و شهر کتاب ها تهیه کنید. همچنین هموطنان سایر شهرها می‌توانند این نشریه را با قیمت هزار تومان از اینجــــــــا تهیه کنند. 


بخش هایی از گفتگوی خواندنی و آموزنده اورهان پاموک، برنده نوبل ادبیات در سال 2006 را که به تازگی جدیدترین رمانش با عنوان «کتاب سیاه» در ایران ترجمه و منتشر شده، در ادامه می خوانید:

- الان روز های خوش من به پایان رسیده. آن موقع ها که داشتم اولین کتاب هایم را منتشر می کردم، نسل قبلی نویسندگان در حال محو شدن بود، بنابراین منتقدان به من روی خوش نشان دادند چون نویسنده جدیدی بودم.

- در دوران جوانی ام از خواندن آثار فالکنر و ویرجینیا وولف و پروست لذت برده بودم، و هرگز آرزوی این را نداشتم که در نویسندگی به آثار اجتماعی و واقعگرایانه اشتاین بِک و گورکی برسم. ادبیاتی که در دهه های شصت و هفتاد در ترکیه تولید می‌شد در حال منسوخ شدن بود، بنابراین از من به عنوان نویسنده نسل جدید، استقبال شد. بعد از سال‌های میانی دهه 1990 وقتی آمار فروش کتاب‌هایم به حدی رسید که هیچکس در ترکیه حتی خوابش را هم نمی‌دید، دوران ماه عسل من با مطبوعات و روشنفکران ترکیه به پایان رسید. از آن موقع به بعد، نحوه برخورد منتقدان با آثارم بیشتر واکنشی به تبلیغات و آمار فروش بود تا محتوای کتاب‌هایم. الان، متأسفانه، به دلیل اظهار نظرهای سیاسی بدنام شده‌ام...

- یک سری روزنامه نگار ملی گرای ترکیه ای بیشرمانه حرف‌های مرا دستکاری می‌کنند تا نسبت به آنچه در واقعیت هستم، افراطی تر و به لحاظ سیاسی احمق‌تر به نظر برسم.

- همیشه عقیده‌ام این بوده که جایی که در آن می‌خوابی یا آن را با همسرت شریک شده‌ای، باید از جایی که در آن می‌نویسی، جدا باشد. تشریفات و جزئیات خانه یک جور هایی قوه تخیل آدم را می‌کشد. 

- گاهی ده ساعت از روز را در دفتر کارم هستم. من زیاد کار می‌کنم. دیگران می‌گویند آدم جاه طلبی هستم. شاید هم راست می گویند. ولی من عاشق کارم هستم. دوست دارم پشت میز تحریرم بنشینم و مثل بچه‌ای که با اسباب بازی‌هایش بازی می‌کند، کارم را انجام بدهم. البته من در اصل دارم کار می‌کنم، ولی در عین حال برایم بازی و سرگرمی هم هست.

- مثل یک منشی کار کردم. بعضی از نویسندگان این تعبیر را کمی توهین آمیز می‌دانند ولی من آن را پذیرفته ام؛ من مثل یک منشی کار می‌کنم.

- الان چهل سال است که دارم داستان می‌نویسم، بنابراین باید پیش خودم فکر کنم که کمی در کارم پیشرفت کرده‌ام. ولی با این حال هنوز هم گاهی وقت‌ها به بن بست می‌رسم در حالی که فکر می‌کردم هرگز در نویسندگی به بن بست بر نخواهم خورد. یک شخصیت نمی‌تواند وارد اتاق شود، و من نمی‌دانم چه کار باید بکنم! بعد از این همه مدت! بعد از چهل سال!

- وقتی دچار انسداد ذهنی می‌شوم (که البته موضوع جدی‌ای برایم نیست)، با هر چیزی که به تخیلم برسد، کار نوشتن را ادامه می‌دهم. ممکن است از فصل اول بپرم روی فصل پنجم، و بعد اگر از نوشتن آن لذت نبرم، می‌پرم روی فصل پانزدهم و کار را از آنجا ادامه می‌دهم.

- من همیشه کارم را برای کسی که زندگی‌ام را با او شریک شده‌ام، می‌خوانم. همیشه سپاسگزار می‌شوم اگر این شخص بگوید، قسمت‌های بیشتری از کارَت را نشانم بده، نشانم بده امروز چه کار کرده‌ای. 

6060

 

کد خبر 332359

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام IR ۰۷:۴۲ - ۱۳۹۲/۱۰/۲۳
    17 1
    ممنون که به فکر شهرستانی ها هستین و فروش اینترنتی رو راه انداختین. مرسی
  • رضا IR ۰۷:۵۲ - ۱۳۹۲/۱۰/۲۳
    14 0
    خیلی خوب است

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین