شایعه، کیمیایی، سعید راد و برفی که همچنان می‌بارد / حاشیه‌نگاری سی و دومین جشنواره فیلم فجر

چهار روز از جشنواره سی و دوم فیلم فجر گذشته و کم کم شایعات دارند جان بیشتری می‌گیرند.

الهه خسروی یگانه: برف همه چیز را به هم زده است. سه روز است که می‌بارد. آدم‌ها از توی سالن تاریک سینما که بیرون می‌آیند و چشم‌شان به بارش برف می‌افتد «ای جانم برف»ی می‌گویند و از یاد می‌برند که چه دیده‌اند.

حالا رسیدن به سئانس صبح سینمای سالن‌ همایش‌های برج میلاد، به کابوس بدل شده. یکی می‌گفت از ساعت هفت صبح در به در دنبال آژانس بوده و بالاخره هشت و نیم راه افتاد که تا ده برسد برج میلاد. نتیجه این شده که بیست دقیقه به یازده، ۲۵ هزار تومان ناقابل را تقدیم راننده آژانس کرده تا «متروپل» را نصفه نیمه ببیند.

سینماهای دیگر هم همین وضعیت را دارند. مثلا اگرچه مدیر سینما آزادی می‌گوید که استقبال مردم خوب بوده، ولی به خاطر همین برف مجبور شده برای فیلم «عصبانی نیستم» سئانس فوق‌العاده بگذارد.

فعلا که همه جا برف می‌بارد. حتی در سالن سینمای برج میلاد. جنس و نوعش البته فرق می‌کند اما نتیجه همان است. اگر فیلم را دوست نداشته باشی، بیرون که بیایی، اثراتش را درست مثل وقتی که برف‌ها را از روی پالتویت پاک می‌کنی، از ذهنت می‌تکانی. اگر هم فیلم خوب باشد، از آن یک آدم برفی توی ذهنت درست می‌کنی و می‌گذاری فعلا همان گوشه بماند تا فیلم بعدی و ...

روز چهارم است. خستگی حالا آرام آرام دارد کار خودش را می‌کند. چهره‌ها خواب‌آلوده‌تر شده‌اند. امسال برای غذا خوردن و چای نوشیدن باید یک طبقه بالا بروی. طبقه «MZ»، دیگر از صف‌های طولانی در فضای باز برج میلاد و آدم‌های سینی به دست در چادرهای سرد سال‌های گذشته خبری نیست. جا برای نشستن به اندازه کافی هست و مجبور نیستی زمان اکران فیلم یا موقع غذا خوردن سر پا بایستی.

توی طبقه «MZ» دور تا دورت را تهران فراگرفته است. تهران غرق در برف و ابر. می‌توانی پشت میزهایی بنشینی که رویش پارچه سپید انداخته‌اند با یک لوزی پارچه‌ای قرمز. می‌توانی همین جور که چای می‌نوشی به چرخیدن دانه‌های برف در باد نگاه کنی و یادت بیفتد که این برج میلاد حالا هویتی متفاوت از آنچه که فکر می‌کردی در ذهنت پیدا کرده است. دیگر ساختمان عظیمی نیست که برایت شده بود معیار سنجش آلودگی هوا. برجی که انگار جای دماوند را گرفته است. پیشترها، خیلی پیشترها، زمانی که هنوز در زمینه تولید بنزین خودکفا نشده بودیم، دماوند را که نمی‌دیدیم می‌فهمیدیم هوا کثیف است. حالا برج میلاد را که نمی‌بینیم نوچ نوچ کنان، حرص می‌خوریم که نفس کشیدن توی این هوا به زودی کار دستمان می‌دهد.

ساختمان‌ها اما بهرحال هویت خودشان را دارند. بستگی دارد که تو چطور به آن نگاه کنی یا چه لحظاتی را در آن گذرانده باشی. مثلا همین سینمایی که مسعود کیمیایی در متروپل نشان‌مان داد.سینمایی که حالا فراموش شده گوشه لاله زار افتاده است. سینمایی که یک زمانی برو بیایی داشت. خیلی از فیلم‌هایی که آدم‌ها را بعدها کارگردان و فیلمبردار و تدوینگر و خلاصه سینمایی کرد توی همین سینما اکران شده. کیمیایی هم به همین خاطر سراغش رفته تا برای ما هم «متروپل» یک ویرانه نباشد. حالا موفق شده یا نه، بماند.

چهار روز گذشته و کم کم شایعات دارند جان بیشتری می‌گیرند. یکی می‌گوید فیلمنامه «ملبورن» نوشته اصغر فرهادی بوده که رد شده. پیگیر می‌شویم و تکذیب می‌شود. یکی می‌گوید نیما جاویدی کارگردان همین فیلم برای خواننده‌های آن طرف آبی کلیپ ساخته است. این هم لابد رد می‌شود. تشابه اسم و فامیل که نشد دلیل و مدرک.

سعید راد که از پله‌ها بالا می‌رود، آدم‌ها در گوش هم زمزمه می‌کنند که به خاطر دعوای عرب‌نیا با حاتمی‌کیا، نصف بازی سعید راد از فیلم حذف شده و نمایش داده نشده، خبرنگارانی هم که مایوس از سالن سعدی بیرون می‌آیند، در پاسخ این پرسش که چرا نشست پرسش و پاسخ «متروپل» برگزار نشد؟ شانه بالا می‌اندازند. یکی می‌گوید، استاد سرما خوردگی شدید دارد، یکی می‌گوید، نخواسته پای فیلمش بایستد، یکی هم می‌گوید بزرگتر از این حرف‌هاست که با چند تا بچه کل کل کند.

ما هم مثل همین دانه‌های برف، چرخ می‌خوریم بین دنیاهای متفاوت. دنیاهایی که هیچ کدام واقعیت ندارند حتی اگر کپی برابر اصل باشند. ولی این چرخ خوردن دنیای خودش را دارد. هنوز «طبقه حساس» تبریزی مانده، «خانه پدری» کیانوش عیاری هم. برف همچنان می‌بارد. همان برفی که در گیلان و مازندارن حالا بحران شده، پای ارتش و سپاه را به ماجرای مدیریت بحران باز کرده. برفی که باعث شده صدای آدم‌هایی در کوچه‌ها طنین انداز شود که خود نوستالژی‌‌است؛ آدم‌هایی که پارو به دست فریاد می‌زنند «برفیه، برفی». ولی ما به فکر آدم برفی‌هایی هستیم که فیلم‌ها قرار است توی ذهن‌مان بسازند. آدم‌برفی‌هایی نجیب، متشخص و دوست‌داشتنی. 

57۲۴۴

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 336752

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 3 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 5
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام A1 ۰۷:۳۳ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۶
    39 3
    آره واقعا. برج میلاد تا قبل از این برفی که بارید، بیشتر اینه دق بود تا نماد تهران. حیف دماوند که از دیدمون حذف شد.
  • بی نام A1 ۰۷:۳۴ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۶
    45 5
    هوا تمیزم باشه به لطف تراکم فروشی بعضی ها باز هم نمیشه دماوند رو دید
  • بی نام US ۰۹:۲۵ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۶
    20 1
    دوستان می خواین درباره محیط زیست هم صحبت کنین!!!مطلب بالا درباره جشنواره بود طبعا باید درباره سینما صحبت کرد...نویسنده تنها برای فضا دادن از برف و حال و هوا گفته بود
  • سهراب IR ۱۰:۵۸ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۶
    6 4
    ایشان همان خانم خبرنگاری هستند که این شبها در برنامه " هفت " حضور پیدا میکنند ؟ زیبا حال و هوای جشنواره رو توصیف کرده بودند.
  • پري A1 ۱۱:۰۰ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۶
    10 2
    آفرين. خوب بود اين نوع گزارش نويسي