آنچه در مراسم اختتامیه جشنواره فیلم فجر بر فیلم عصبانی نیستم رضا درمیشیان گذشت، ماجرایی بیسابقه در این محفل سینمایی بود. اینکه فیلمی با رعایت همه مراحل قانونی در رسمیترین جشنواره ملی سینمایی کشور شرکت کند و داوران قانونی آن فستیوال، این فیلم را شایسته نامزدی در ۵ رشته ارزیابی کنند، اما به دلیل واهمه از غوغامداری جریانهایی افراطی در حوزه فرهنگ، یک دفعه در آخرین لحظات، قاعده بازی توسط خود متولیان جشنواره به هم بخورد و فیلم با عنوان «انصراف تهیه کننده از شرکت در جشنواره» از مدار رقابت بیرون رانده شود، مصداق بارز حذف صورت مسأله به جای حل مسأله است و نکاتی مانند ترجیح مصالح سینما و به مصالح یک فیلم یا شخص، به شوخی بیشتر شبیه است تا توضیح و حتی توجیه. تا پیش از این در دورههای قبلی مواردی بوده در این جشنواره که فیلمی به رغم شایستگیهایش، بنا بر برخی ملاحظات، توسط هیأت انتخاب معرفی نشده است و یا اگر هم معرفی شده، توسط داوران مورد توجه قرار نگرفته است که اگرچه فی نفسه امری ناخوشایند بوده، ولی حداقل ظاهری موجه داشته است. اما این بار، دیگر کار از سطوح موجه نما گذشته است و به عمقی قابل تأمل رسیده است که میتواند مسیر اوضاع فرهنگی را به وضعیتهای بغرنجتر سوق دهد.
موضوع صرفا شخص درمیشیان و فیلمش نیست. این فیلم هم مثل اغلب آثار سینمایی دیگر دارای ضعف و قوتهایی است و خطا است اگر گمان رود دلخوری بسیاری از سینمادوستان از ماجرای اختتامیه، در حد محدود یک فیلم است. دغدغه اصلی، عقب نشینی آشکار متولیان سینمایی کشور در مواجهه با غوغاسالاریهای محدود رسانهای از جانب اقلیتی معترض است که هر از چند گاهی دنبال هیاهو بر سر مسألهای هستند تا با قرار گرفتن در پشت نقابهای ارزشی نمایانه و با لفاظی بر سر واژههایی همچون فتنه و غیره، پایگاه سیاسی خود را تقویت کنند و دکان قدرت خود را رونق بخشند. اگر قرار باشد چنین انفعالهای زنندهای در برابر هیاهومداران ادامه داشته باشد، پس دیگر چه نیازی است تا جمعی انسان محترم و متخصص را در قالب هیأت انتخاب و هیأت داوران برگزینیم و بعد از اعلام نتایج آراء، هر جا از طرف معترضان گرد و خاکی برپا شد، با حذف فیلمهای تحت حمله، اعتبار خود و جشنواره و داوران را مخدوش کنیم و به محموعه بزرگ سینمادوستان مملکت دهن کجی روا داریم؟ راه ساده تری هم وجود دارد: از سال آینده هیأت انتخاب و داوران را از بین سیاسی نویسان خبرگزاری فارس و رجانیوز و سیمرغ جوان و البته چند تن از شاخصترین اعضای کمیسیون فرهنگی مجلس برگزینید تا دیگر این آبروریزیها هم پیش نیاید و کسی هم وسط مراسم اختتامیه انصراف داده نشود و سیمای جمهوری اسلامی هم با خیالی راحت به پخش مثلا زنده مراسم بپردازد و به سیاق سابق صرفا افراد مونث و آلات موسیقی را سانسور کند و مضحکهای را که امسال در سانسور پی در پی حرفهای هنرمندان برگزار کرد دیگر تکرار نکند.
سالهای گذشته که غوغامداری افراطیون فرهنگی در برابر برخی از فیلمهای قانونی و مجوزدار کار را به تهدید علیه اکران عمومی کشاند، متولیان سینمایی کشور عقب ننشستند و با آنکه در موارد فراوانی به سیاستهایشان اشکال وارد بود، اما این یک مورد را درست عمل کردند و در برابر غوغاسالارها به مقاومت پرداختند و به حفظ این فیلمها در نمایش عمومیشان مبادرت ورزیدند. آیا انتظار از دولتی که با نام تدبیر و امید به میدان آمده است، نباید دست کم در حد پایمردی متولیان پیشین سینمایی در مقابل گرد و خاکهای سیاسی باشد؟
در خبرها آمده بود که قرار است وزیر محترم ارشاد توسط نمایندگانی که تا دیروز هشدارهای تهدیدآمیز به ایشان و مجموعه سینمایی تحت مدیریتشان میدادند، به خاطر «مدیریت خوب آیین اختتامیه»، مورد تجلیل قرار گیرد.ای کاش آقای وزیر به این مراسم نروند. زیر پا گذاشتن عدالت و عهد و انصاف و اعتبار، ولو در ورای شعارهای ارزشی نمایانه، قابل توجیه نیست؛ حتی اگر به قیمت به تعویق انداختن تضعیف پایههای صندلی مقام و موقعیت در اثر تهدید به نشان دادن کارت زرد دیگری باشد. ماجرای اختتامیه خاتمه یافت، اما امید است افتتاحیهای نباشد برای عقب نشینیهای دیگر در برابر غوغاهای پیاپی بعدی.
درباره حذف فیلم عصبانی نیستم در مراسم اختتامیه جشنواره فیلم فجر
کد خبر 338327
نظر شما