خبرگزاری مهر در نقد جشنواره فیلم عمار یادداشت بلندی منتشر کرده که گزیده‌ای از آن را در ادامه می خوانید:

- مهمترین انتقاد به جریان فیلم عمار جدا کردن زمین بازی خود از جریان رایج سینمای کشور است. این تصمیم با این ادعا اتخاذ شده است که جریان سینمائی کشور به انحطاط رفته است و با همین نگاه عرصه رقابت سینمائی خود را جای دیگری دیده اند. ایراد این کار چیست؟ به فهم نگارانده این برداشت غلط از کار فرهنگی که آگاهانه یا ناآگاهانه مورد حمایت برخی نهادهای انقلابی نظام نیز قرار گرفته است یک آفت بزرگ محسوب می شود که در اصل تاسیس "جمهوری اسلامی درون جمهوری اسلامی" است. این حرف یعنی چه؟ جریان متدین کشور با نقد برخی نهادهای دولتی یا مردمی، بجای تلاش برای اصلاح، یا راه عزلت نشینی در پیش گرفته و یا در بهترین حالت سفره خود را از مردم جدا کرده است. مسیری که انتهای آن با تسامح، تشکیل طبقه ای خاص از جامعه است که راه خود را از راه مردم جدا می داند. واقع بینانه تر ، اتفاقی که می افتد این است که پول ها صرف تشکیل نحله ای منزوی و طائفه ای تبعید شده و فرقه ای نحیف می شود.

- اما عوارض این خودبنیادی و خودمختاری چیست؟فرقه ای شدن جریان مذهبی کشور آفت بسیار درناکی است که جای بحث آن بسیار است و در این مختصر نمی گنجد. همین اندازه اکتفا کنیم که جریانی که روزی محل سکونت خود را جدا کرد و بعد مدرسه فرزندانش و بعد هم پارک و رستوران و غیره، امروز سینما و جشنوراه خود را جدا می کند. این جریان همان جریانی است که اگر در قدرت سیاسی رای نیاورد، خواسته یا ناخواسته حاکمیت را هم دوپاره می بیند. قدرت دوقطبی سازی این جریان بسیار قابل ملاحظه است. این جریان عقبه فرهنگی طائفه ای سیاسی است که دو قطبی حزب اللهی- غیر حزب اللهی( که این نیز مذموم است) را تبدیل به دو قطبی حزب اللهی- حزب اللهی کرد.

- مهمترین و اولین عارضه جدا کردن زمین بازی، افت جدی کیفیت های هنری و فنی سینمای عمار است. یک جریان نوپا، حیات و مماتش به رقابت است. رشد و بالندگی و شکوفائی استعدادها در جریان یک رقابت حرفه ای صورت می گیرد. جدا کردن زمین بازی و مهمتر از آن تغییر قواعد مرسوم بازی و ملاک های رقابت، باعث می شود فیلم عمار به سرعت از حیث کیفیت فنی و هنری آسیب جدی ببیند و در میان مدت هیچ حرفی برای رقابت نداشته باشد. نباید فراموش کرد که کارکرد سینما در بیان هنری یک محتوا است. محتوای عمیق بدون هنر، بیشتر شبیه یک خطابه است. مخاطب انتظار تماشای یک اثر هنری و البته پر محتوا دارد نه یک مقاله خوب.

- عدم رقابت پذیری یک آفت جدی دیگر دارد و آن نیز عدم نظارت پذیری است. این جریان چون مناسبات رقابت سینمائی را برای خود عوض کرده است نه خود را مورد نقد اهل هنر می شناسد و نه اهل محتوا. معتقدند اهل هنر محتوا نمی شناسند و اهل محتوا نیز هنر.

- یکی از آثار منفی این تلقی نادرست از سوا کردن زمین بازی، رشد کاریکاتور گونه هنرمند است. هنرمند وقتی در یک جریان طبیعی رشد نکند، شهرت کاذب و غیر واقعی پیدا می کند. چنین هنرمندی چون متناسب با مدال های عماریش، هنر ندارد به سرعت از جامعه هنری کشور حذف و تبدیل به "هنرمندی دست ساز" می شود. این هنرمند چون راه ده ساله را یک شبه رفته ممکن است خدای نکرده درآینده انتظار مدال دهنگان را هم برآورده نسازد. این جریان به دلیل داشتن قدرت رسانه ای و پول می تواند چرخه شهرت سازی را تغییر دهد اما این اتفاق در میان مدت به بازی دو سر باخت برای صاحبان فیلم عمار تبدیل می شود چه آنکه خود هنرمند را هم پای این رشد کاریکتوری ذبح می کند.

- از طرف دیگر هنر امری دستور پذیر و قابل نسخه نیست که در هر برنامه ای و هر تریبونی با نقد تند دیگران قابل اصلاح باشد. فعالیت در این حوزه باید همراه با تربیت هنرمند اسلامی باشد. تنها تربیت هنرمند متعهد است که می تواند به تدریج این مسیر را اصلاح کند. سینمای عمار وارد بازیی شده است که ناچار است سراغ تولید انبوه رود. از طرفی از جاهائی حمایت می شود که معمولا چنین نهادهائی حاضر به اصلاحات تدریجی نمی شوند. طبیعتا ناچار است همان راهی را برود که دیگران پیشتر رفته اند و آن هم استخدام هنرمند سکولار برای محتوای دینی است. اگر چنین نیز نکند مجبور به مراجعه به هنرمند دست ساز است. عارضه هنرمند دست ساز این است که کارفرمایان، شب و روز باید نگران سرنوشت او باشند. اینکه آیا تا پایان خط وفادار به عهد و پیمانشان می ماند؟


- نگرانی که وجود دارد این است که با شعار های ارزشی و انقلابی و با چشم بسته به همه عوامل موثر بر هنر سینما، عمار نیز همان راهی رود که سکولارها رفته اند. نداشتن شناخت درست از توانمندی ها و فهم عالمانه از وضع موجود و طریق واقع بینانه، منجر به ساخت عمارهای سکولار می شود. سینمائی با ظاهر دینی و درون مایه غربی. اخراجی ها شاید محصول چنین فرآیندی باشند. پیشتر نیز نهادهائی از جنس عمار چنان رفتند که از درون شان نوری زاد درآمد.

1760

 

کد خبر 340734

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام IR ۱۰:۳۴ - ۱۳۹۲/۱۲/۰۶
    12 6
    کاشکی این جماعت کشورشون رو هم از مال ما جدا می‌کردن... وقتی دو گروه با دو سبک زندگی و دیدگاه متفاوت نخوان احترام گذاشتن به هم رو یاد بگیرن و حقوق هم رو رعایت کنن باید از هم جدا شن. البته لازم به ذکره که مقصر اصلی این یاد نگرفتن‌ها و رعایت نکردن‌ها هم همین جماعت هستن. چون اینوریا مخالفتی با مسجد و تعزیه و مداحی و حجاب و ... ندارن ولی اونوریا گویا با موسیقی و ادبیات و سینما و طرز پوشش و رسانه‌ها و ... ی ما مشکل دارن.
  • بی نام A1 ۱۲:۰۲ - ۱۳۹۲/۱۲/۰۶
    10 4
    مقاله بسیار خوبی بود

آخرین اخبار