شادی زندگی را بر خود حرام می​کنیم و دستمزد ناچیزی می​گیریم

نامزد بهترین رمان نوجوان سیزدهمین جایزه ادبی شهید غنی​پور می​گوید: «خیلی از نویسندگان برای نوشتن، گوشه‌نشینی اختیار کرده‌اند و شادی‌های زندگی را بر خود حرام کرده‌اند و در مقابل، دست‌مزدی ناچیز و اندک می​گیرند که اصلاً قابل بحث نیست.»

عبدالصالح پاک، نویسنده ترکمن، مثل بیش‌تر نویسندگان شهرستانی، سال‌هاست که در سکوت و آرامش، به دور از هیاهوی نویسندگان مرکزنشین، برای نوجوانان می‌نویسد و در عین حال نقش معلمی خود را برای نوجوانان علاقه‌مند به نویسندگی ابفا می‌کند. او تاکنون جایزه‌های مختلفی را تجربه کرده و بارها نامزد دریافت جوایز ادبی بوده است. رمان نوجوانانه او با عنوان «آن سوی پرچین خیال» نامزد دریافت جایزه از سیزدهمین جایزه ادبی شهید غنی‌پور شده است. 

او انتخاب شدن در این جشنواره را برای همه اهل قلم، مهم و ارزشمند می‌داند و درباره دلایل آن می‌گوید: «انتخاب شدن به عنوان دریافت جایزه در جشنواره حبیب غنی‌پور بسیار مهم و شادی‌بخش است؛ چون همه داوران و دست‌اندرکاران آن اهل قلم و اهل فن هستد و کتابی که در این جشنواره بررسی می‌شود، با توجه به تمام ابعاد آن مورد داوری قرار می‌گیرد، به‌خصوص برای کسانی مثل من که در شهرستان هستیم و به گروه‌های ادبی تهران مرتبط نیستیم و داوران این جشنواره را نیز از نزدیک نمی‌شناسیم. آشنایی ما با آن‌ها، تنها از طریق مطالعه کتاب‌های این داوران است، به همین دلیل است که معتقدم انتخاب شدن در این جشنواره برای همه اهل قلم مهم و ارزشمند است. گزیده​ای از اظهارات او را به نقل از دبیرخانه جشنواره غنی​پور می​خوانید:

- قطعا کتا‌ب‌های زیادی طی یکی دو سال گذشته منتشر شده که من نتوانسته‌ام همه آن‌ها را مطالعه کنم؛ اما تا جایی که پی‌گیر کتاب‌های داستانی حوزه تخصصی خودم بوده‌ام، شتاب‌زدگی و جمع کردن رمان و به پایان رساندن آن توسط نویسندگان را حس کرده‌ام. تعدای از رمان‌ها هم از نظر محتوا بسیار خوب بودند و توانستم کتاب را تا انتها با اشتیاق مطالعه کنم. شاید این شتاب‌زدگی، به‌خاطر نبودن جریان‌های حمایتی و ناچیز بودن حق‌التألیف باشد. نویسنده در مقابل زحمتی که می‌کشد، دریافت مالی بسیار ناچیزی دارد.

- نوشتن رمان، خیلی سخت، دشوار و جانکاه است. چه کسی جز نویسنده، خواب را برای خودش و اطرافیانش حرام می‌کند و برای مردم و برای نوجوانان و کودکان قصه می‌نویسد؟ چه کسی جز نویسنده در طول شبانه‌روز به شخصیت‌های داستانی‌اش فکر می‌کند و برای شاد کردن لحظه لحظه زندگی مردم، تلاش می‌کند؟ خیلی از نویسندگان برای نوشتن داستان زیبا و خواندنی، خودخواسته گوشه‌نشینی اختیار کرده‌اند و شادی‌های زندگی را بر خود حرام کرده‌اند. در مقابل، دست‌مزدی که دریافت می‌کنند، خیلی ناچیز و اندک است و اصلاً قابل بحث نیست. به نظر من باید جریان‌های حمایتی به‌وجود بیاید تا آن‌ها بتوانند با خیال آسوده مشغول نوشتن بشوند.

- دانش من در زمینه تکنیک داستان، خیلی کم و اندک است؛ چون من همیشه به خاطر دلِ خودم داستان نوشته‌ام. طرحی را که به نظرم جالب بیاید، آن را آرام آرام نه برای چاپ کردن، بلکه فقط برای مکتوب کردنِ آن، شروع به نوشتن می‌کنم.

- بحث‌های این نشست ها و پاتوق​های ادبی، بسیار مفید و کاربردی است. تصور می‌کنم فاصله زیادی از تئوری رمان تا نوشتن آن وجود دارد. همچنین احساس می‌کنم جای نظریه‌پردازان رمان کودک و نوجوان در میان اهل قلم خالی است. همه این مسایل دست به دست هم داده تا نویسندگان به جای فکر کردن به تکنیک و محتوا، به زودتر تمام کردن کردن کتاب فکر کنند و از تکنیک و محتوا فاصله بگیرند.

- به نظر من ایجاد جریان‌های حمایتی از نویسندگان و شاعران ـ مثلاً برگزاری جشنواره‌های متعدد ـ باعث خواهد شد اهل قلم با خیال راحت نوشتن را پیشه خود کنند. دیگر این که چاپ کردن مجله‌های تخصصی در حوزه ادبیات داستانی هم باعث بالا رفتن انگیزه نویسندگان خواهد شد. د

- رباره ادبیات بزرگ‌سال نظر خاصی ندارم؛ حتی دیگر به آن فکر هم نمی‌کنم؛ چون سال‌ها قبل در این زمینه کمی تلاش کردم و چند داستان برای بزرگ‌سال‌ها نوشتم؛ ولی تلاشم بی‌حاصل بود. فضای دنیای بزرگ‌سال با فضای دنیای نوجوانان و جوانان خیلی فرق دارد. دنیای نوجوانان تلاشی برای رسیدن به نور و روشنایی و به دنیای شاد و پُر ازموفقّیت است؛ ولی دنیای بزرگ‌سالان تلاشی برای رسیدن به دنیای پُر از تاریکی و سیاهی و رنج و شکست است. بنابراین بیش‌تر ترجیح می‌دهم برای نوجوانان بنویسم و ادبیات بزرگ‌سال را مطالعه کنم. به هر حال، رنج خواندن کم‌تر از نوشتن است.

6060

 

کد خبر 341304

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین