با احترام به زنده یاد عمران صلاحی، شرح حال برخی از ما انسان‌ها در روزگار فعلی را با هم می‌خوانیم:

«به زمین وزمان بدهکاریم
هم به این و هم به آن بدهکاریم»
به درو پنجره به این دیوار
به خود آستان بدهکاریم
خجلیم از برادر و خواهر
به بابا ومامان بدهکاریم
چند تا سینه ریز و انگشتر
به زن مهربان بدهکاریم
دوستان که جای خود دارند
به همه دشمنان بدهکاریم

به قلی شاطر سبیل گنده
چند تا قرص نان بدهکاریم
به حسن کله پز عزیز دلم
چند تایی زبان بدهکاریم
از خود پاسبان که درگذریم
به سگ پاسبان بدهکاریم
یک دل سیر فحش خواهر ومادر
ما به این طالبان بدهکاریم

به جوانان خستهء بی کار
کار پرآب و نان بدهکاریم
به دوتا مرغ عشق پربسته
اندکی آب و دان بدهکاریم
دو سه تا ران مرغ وچند تا سینه
به همین گربه جان بدهکاریم
بره ها را که یونجه گشته تمام
چند گونی" سامان "(1) بدهکاریم

یک پالان دو ایکس لارج قشنگ
به خر بی زبان بدهکاریم
چند بیتی تغزل جان سوز
به شب عاشقان بدهکاریم
اندکی استراحت وتفریح
به خدا به" خومان"(2) بدهکاریم

به خدای لا یزال یکتا هم
چند نوبت اذان بدهکاریم
الغرض ما به هر چه جنبند ست
در عیان و نهان بدهکاریم

 

.....................................................
1. در زبان ترکی به کاه سامان می گویند
2. خومان = خودمان

 

 


مجید مرسلی
6060

 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 345811

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 10 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 5
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام IR ۱۲:۰۲ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۲
    4 1
    بسیار زیبا!!! اصولا این بدهکاری قسمتی از فرهنگ ما شده.
  • بی نام IR ۱۹:۴۳ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۲
    4 1
    یک دل سیر فحش خواهر ومادر ما به این طالبان بدهکاریم! خخخخخخ!
  • بی نام IR ۱۰:۳۱ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۳
    3 1
    لذت بردم خداییش خیلی حرفا توش بود.
  • مجید یارقلی IR ۰۷:۱۵ - ۱۳۹۳/۰۱/۱۰
    0 0
    سلام خیلی خیلی جالب بود کلی حال کردم موفق باشید!
  • علی A1 ۰۸:۱۱ - ۱۳۹۳/۰۱/۲۱
    0 0
    این خبر آمد گل ارزان شده مایه شادی روح وجان شده در سه وعده من فقط گل می خورم چون خبر آمد گل ارزان شده جای بنزین خودروام گل میزنم چون خبر آمد گل ارزان شده نوشش من می شود صرفا گلاب چون خبر آمد گل ارزان شده پوششی از گل بدوزم بهر خود چون خبر آمد گل ارزان شده کاسه ی گل را کنم ظرف خودم چون خبر آمد گل ارزان شده با چراغ گل کنم روشن سرا چون خبر آمد گل ارزان شده پخت وپز با ساقه ی گل می کنم چون خبر آمد گل ارزان شده بر طلبکاران خود گل میدهم چون خبر آمد گل ارزان شده حمد حق دیگر ندارم مشکلی چون خبر آمد گل ارزان شده اسماعیل تقوایی