به گزارش خبرآنلاین، آیت الله مظاهری در درس اخلاق خود به برقراری رابطه قوی با خدا به خصوص در ماه رجب؛ شعبان و رمضان پرداخته است. نکات مطرح شده در این جلسه را در ادامه می خوانید.
گمشده خود را پیدا کنید
ما همینطور که روابط اجتماعی داریم، باید رابطهای هم با خدا داشته باشیم و اما رابطه عاطفی، رابطه بنده با مولا، رابطه عبد و مخلوق با خالق. یک رابطه رفاقتی است. اینکه بتوانیم حرفهایمان را با خدا بزنیم و پروردگار عالم هم توجه به حرفهای ما داشته باشد. در ماه رجب و شعبان و رمضان راجع به این رابطه عاطفی خیلی سفارش شده است. انسان باید برسد به آنجا که بتواند در روز عید فطر از خدا عیدی بگیرد. خدا میفرماید عیدی تو خود من هستم، «الصَّوْمُ لِی وَ أَنَا أَجْزِی بِه». اگر عبد به راستی عبد باشد و اگر این رابطه عاطفی در ماه رجب و شعبان و رمضان قوی شود و بتواند جلب نظر رحمت خدا کند، روز عید فطر خدا به او عیدی میدهد و دل او جای خدا میشود: «أَنَّ قَلْبَ الْمُؤْمِنِ عَرْشُ الرَّحْمَنِ»
نور خدا در دل او جلوهگر میشود و کسی که نور خدا در دل او باشد، نتایج فراوانی دارد. یکی اینکه گمشده خود را پیدا میکند. این انسان این امتیاز را دارد که در این دنیا وقتی میآید، گمشدهای دارد و نود، بلکه نود و پنج درصد مردم توجه ندارند که گمشده آنها چیست یا گمشده آنها کیست؟ اما بعضی توجه دارند که گمشده آنها خداست. در اثر این روابط عاطفی گمشده خود را پیدا میکنند. آنگاه یک دل آرام دارند، «أَلاَ بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» یک دل منهای غم و غصه، یک دل منهای اضطراب خاطر، یک دل منهای نگرانی، برای او پیدا میشود.
چه کنیم تا بدون غصه و اضطراب زندگی کنیم؟
انسانی که محبت غیر خدا در دل او باشد، دنیاپرست باشد و محبت دنیا در دل او جلوه کرده باشد، دل او پر از غم و غصه و نگرانی و دلهره و اضطراب خاطر است. هرچه امکاناتش بیشتر باشد، این دلهره و اضطراب خاطر و نگرانی بیشتر است. معمولا انسانها چنین هستند. الان زندگی دنیا شده زندگی توام با ضعف عصب. هرکجا برویم، همین درد هست. ضعف اعصاب، یعنی یک زندگی با غم و غصه و نگرانی و یک زندگی توأم با دلهره و یک زندگی توأم با چه کنم، چه کنم! البته رنگارنگ است و هرکسی به گونهای.
اما اینکه یک دل پیدا کنیم منهای غم و غصه و کسی را پیدا کنیم که ضعف اعصاب نداشته باشد و کسی را پیدا کنیم که چه کنم چه کنم نداشته باشد، بسیار کم است. نه تنها در ایران ما بلکه در دنیا بسیار کم است.
چرا چنین است؟! برای اینکه گمشده خود را پیدا نکرده است. وقتی دلبستگی به این دنیا باشد، معلوم این طبیعت این دنیا غم و غصه آور است. طبیعت این دنیا دلهره و نگران آور است. طبیعت این دنیا اینست که ضعف عصب همگانی شود. اما باید توجه داشته باشیم و قرآن هم خبر داده که افرادی را داریم که زندگی آنها منهای غم و غصه و منهای دلهره و اضطراب خاطر و منهای ضعف عصب است. آنها دوستان خدا هستند. آن کسانی که روابط معنوی با خدا دارند و اسم آن را رابطه عاطفی میگذاریم. کسانی که گمشده خود را پیدا کردهاند.
قرآن میفرماید: «أَلاَ إِنَّ أَوْلِیَاءَ اللَّهِ لاَ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لاَ هُمْ یَحْزَنُونَ»؛ این آیه شریفه با سه چهار تأکید است: کلمه ألا، کلمه انَّ و جمله اسمیه؛ میفرماید: یقینا چنین است و شک نکن و اگر راست میگویی به آن برس. اولیای خدا هیچ نگرانی از گذشته ندارند و از آینده هیچ ترسی ندارند و یک زندگی صددرصد اطمینان و یک زندگی منهای دلهره و اضطراب خاطر و نگرانی و غم و غصه و یک جسم و روح منهای ضعف اعصاب و منهای امراض روحی دارد و این اخبار از طرف خداست. حال یا بگویید وعده از طرف خداست و یا بگویید پروردگار عالم در آیات فراوانی خبر داده است، اگر با خدا باشی، زندگی تو اطمینان بخش است. در زندگی غم و غصه نیست و دلهره و اضطراب خاطر و نگرانی نیست و ضعف عصب نیست و اما اگر این رابطه قطع شد، قران میفرماید تاریک است، زندگی منهای خدا تاریک و غم و غصهدار و وحشتناک است.
بعد میفرماید: ضعف اعصاب و غم و غصه و اضطراب خاطر به اندازهای بر دلش حکمفرماست که خود را نمیبیند: «إِذَا أَخْرَجَ یَدَهُ لَمْ یَکَدْ یَرَاهَا»، بعد قرآن یک جمله میفرماید: «وَ مَنْ لَمْ یَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ نُوراً فَمَا لَهُ مِنْ نُورٍ»، اگر نور خدا در دل باشد، همه چیز درست میشود و اما اگر این نور خدا نباشد، هیچ چیز و هیچ کسی نمیتواند دل ما را نورانی کند و نمیتواند اطمینان بخش باشد. در وقتی که در دل اطمینان نباشد، آرامش روحی نباشد، خواه ناخواه دلهره و اضطراب خاطر و نگرانی است و هرکسی از چیزی. گاهی همۀ مفاسد هست و همه آلودگیها هست و گاهی بعضی و گاهی کم و گاهی زیاد.
ما معمولا خیال میکنیم دنیا به معنای عام میتواند به ما یک زندگی بدون غم و غصه دهد، اما این اشتباه است و قرآن میفرماید: اشتباه است و یقین داشته باش که اینطور نیست. خیلیها خیال میکنند پول و ریاست و امکانات میتواند یک زندگی آرامی به آنها دهد و قرآن میفرماید قطعا اشتباه است، بلکه زندگی پر از ظلمت و وحشت و زندگی منهای خدا تاریک و وحشتناک است.
چگونه نماز خواندن اولویت اول انسان و بهترین لذت او می شود؟
قرآن میفرماید: «أَلاَ إِنَّ أَوْلِیَاءَ اللَّهِ لاَ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لاَ هُمْ یَحْزَنُونَ» و اینطور میشود که «تَتَجَافَى جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضَاجِعِ یَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفاً وَ طَمَعاً وَ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنْفِقُونَ * فَلاَ تَعْلَمُ نَفْسٌ مَا أُخْفِیَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْیُنٍ جَزَاءً بِمَا کَانُوا یَعْمَلُونَ»؛ افرادی هستند که پشت پا به رختخواب میزنند و در دل شب بیدار میشوند و خدا را میخوانند. گاهی صفت جمال خدا و گاهی صفت جلال خدا بر دل اینها حکمفرما میشود. قرآن میفرماید: نمیدانی چه لذتی دارد و باید به آن برسی و قابل توصیف نیست: «فَلاَ تَعْلَمُ نَفْسٌ مَا أُخْفِیَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْیُنٍ»، نمیشود وصف کرد که آنها چه لذتی دارند و باید به آن رسید و وقتی رسید، میرسد به آنجا که امام صادق و پیغمبر اکرم میفرمایند: دو رکعت نماز شب برای من بهتر است از دنیا و آنچه در دنیاست. اگر انسان توجه به این مطلب داشته باشد، در وقت نماز نمیگوید کار دارم، بلکه میگوید: نماز دارم. بالاترین کارها برای او نماز اول وقت در مسجد با جماعت است. برای اینکه نماز یک مکالمه با خدا برای افراد عادی و یک معاشقه با خدا برای خواص است. در وقتی که حمد و سوره میخواند، توجه دارد که پروردگار عالم با این حرف میزند و با گوش دل میشنود که خدا با او حرف میزند. حمد و سوره، کلامالله است.
معنای کلامالله یعنی خدا با او حرف میزند. در وقتی که میگوید «سبحان ربیالعظیم و بحمده» مییابد که با خدا حرف میزند و خدا هم توجه عاطفی به او دارد. وقتی یابید، معلوم است که دلش نمیخواهد از این نماز بیرون رود. میرسد به آنجا که اگر کار نداشته باشد، مثل بعضی اوقات که پیغمبر اکرم و ائمۀ طاهرین هفتاد مرتبه «سبحان ربی العظیم و بحمده» و «سبحان ربی الاعلی و بحمده» را میگفتند، زیرا خدا را یافته است و گمشده خود را پیدا کرده و زندگی توأم با خوشی و نشاط برای او رابطه با خدا و نماز است.
قرآن میفرماید: نماز برای عموم مردم سنگین است: «وَ اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاَةِ وَ إِنَّهَا لَکَبِیرَةٌ إِلاَّ عَلَى الْخَاشِعِینَ»؛ اما اگر خشوع دل پیدا شود، یعنی رابطه عاطفی، یعنی محبت خدا در دل ریخته شود و محبوبش خدا شود، نه تنها نماز برایش سنگین نیست، بلکه نماز برایش بالاترین لذتهاست و نماز شب نه تنها بهتر از خواب، بلکه بهتر از هرکسی و از هر چیز و به قول پیغمبر اکرم دو رکعتش بهتر از دنیا و آنچه در دنیاست.
رابطه از طرف خدا برای همه هست، شما هم وصل شوید
من از همه و مخصوصا از جوانها تقاضا دارم در این ره بیفتید، به این زودیها پیدا نمیشود، اما در این دنیا آمدیم برای اینکه گمشده خود را پیدا کنیم، آمدیم تا این حالات را پیدا کنیم، آمدیم در این دنیا برای اینکه بیابیم خدا را، نظیر آدم تشنه که آب بخورد و سیراب شود، سیرابی را مییابد، ما هم خدا را بیابیم. برسیم به آنجا که بگوییم کور باد آن چشمی که خدا را نبیند. امیرالمؤمنین میفرماید: «ما رأیت شیئاً الاّ و رأیت الله قبله و بعده و معه». و امام حسین نیز در دعای عرفه میفرماید: «عَمِیَتْ عَیْنٌ لَا تَرَاک». مگر میشود خدا از نظر ما بیرون رود، این محال است. اگر این حالات پیدا شد:
یکی درد و یکی درمان پسندد یکی وصل و یکی هجران پسندد
من از درمان و درد و وصل و هجران پسندم آنچه را خدا پسندد
آنگاه رفاقتی بین عبد و مولا پیدا میشود. این رابطه از طرف خدا برای همه هست و در روایت آمده که پروردگار عالم از هفتاد پدر مهربان، مهربانتر است. این از باب مثال است و برای عوام گفتهاند. برای اینکه بدانند خدا خیلی با ما رأفت دارد و مهربان است و خدا آن است که در قرآنش 114 مرتبه میفرماید: رأفت دارم و رحمت دارم برای همه، برای آنکه مؤمن نیست، رحمان هستم و برای کسی که مؤمن است، رحیم هستم و بالاخره از طرف من هیچ نقصی نیست و اگر رفاقت با خدا نیست، از طرف توست. به عنوان مثال این کارخانۀ برق، برق میدهد و هیچ نقصی از طرف او نیست، پس چرا بعضی اوقات جایی تاریک میشود؟ زیرا رابطه قطع میشود. این از طرف کارخانه نیست و از طرف این است که رابطه را قطع کرده و اگر بخواهد روشن شود، باید رابطه وصل شود.
/6262
نظر شما